پس از سقوط جمهوریت و تسلط دوباره امارت اسلامی بر افغانستان، شماری از چهرههای سیاسی در حکومت پیشین به بیرون از کشور رفتند و با ساخت و ساز جریانهای ضد امارت اسلامی به مخالفت پرداختند.
در نزدیک به چهار سال گذشته، بارها تلاش کردند که متحد شوند و با برگزاری نشستهای مجازی از تغییر در افغانستان حرف زدند، اما بجای نزدیکی، فاصله میان آنان بیشتر شد.
رهبران این جبهات همواره با سخنان پرشور از ادامه مبارزه در برابر حکومت سرپرست حرف زدند، اما حالا در ظاهر دیده میشود که بجای مبارزه، شگافهای عمیق برجستهتر میشود.
در تازهترین مورد، سه جریان سیاسی، از بزرگترین مجموعه مخالفان امارت اسلامی که از آن به عنوان «مجمع ملی نجات افغانستان» یاد میشود، جدا شدند. آنان به دلیل اختلاف نظر در ساختار، سیاستگذاریها و روشهای مدیریتی در این مجمع، راه خود را جدا کردند.
شگافهای درونی جبهات مخالف امارت اسلامی
گفتنی است که یکی از چالشهای اصلی مخالفان حکومت سرپرست افغانستان، نبود وحدت و انسجام بوده است.
حالا جدایی رسمی گروههای موسس اپوزیسیون امارت اسلامی از بزرگترین نهاد ایتلافیشان، نسبت به هر زمان دیگر نشان دهنده آنست که شعارهای این جبهات همواره میان تهی و آرمانگرایانه بوده است.
سید عبادالله صادق، تحلیلگر مسایل افغانستان در گفتوگو با خبرگزاری آفاق میگوید که این اختلافها تازه نیست بل از گذشتههای دور در میان جریانهای سیاسی افغانستان ریشه دارد. او در ادامه تصریح کرد: « جریانهای سیاسی مخالف امارت اسلامی چون اهداف واحد ندارند و بر سر منافع خود در تضاد هستند، هیچ وقت به وحدت نمیرسند. در طول بیست سال گذشته با وجود کمکهای فراوان غرب نتوانستند که به انسجام برسند حالا که خود آواره اند به هیچ صورت نمیتوانند در یک محور تجمع کنند، مردم افغانستان هم از آنان دل خوش ندارند.»
چگونگی حمایت مردمی از جبهات مخالف امارت اسلامی
عدم حمایت مردمی از جریانهای مخالف امارت اسلامی بستگی به شرایط سیاسی، اجتماعی و منطقهای دارد.
یکی از دلایل عدم حمایت مردم از این جبهات، خستگی مردم از جنگ است که در طول سالهای متمادی آنرا تجربه کردهاند. در شرایط فعلی مردم افغانستان نسبت به هرچیزی دیگر خواهان ثبات اند و این جبهات را عامل ادامه جنگ در کشور تلقی میکنند.
دلیل دوم، عدم ارایه برنامههای روشن و مردمی این جریانها است که تاکنون نتوانسته اند یک برنامه مدون و منسجم برای آینده سیاسی، اقتصادی و اجتماعی افغانستان ارایه کنند.
دلیل دیگر این است که بیشتر این گروهها به اقوام خاصی اتکا کردهاند که این موضوع باعث شده تا دیگر اقوام در کنار آنان تجمع نکنند.
ناکامی حکومت پیشین که با فساد، ناکارآمدی و وابستگی به غرب همراه بود و اکثر رهبران این جبهات در آن سهم عظیم داشتند، مردم را به آنان بیباور کردهاست.
تحلیلگران مسایل سیاسی نیز به این باور اند که گروههای مخالف امارت اسلامی نتوانسته اند حمایتهای مردمی را حاصل کنند.
صادق شینواری، آگاه مسایل سیاسی و نظامی به خبرگزاری آفاق گفت: «جبهات مخالف امارت اسلامی زیر نامهای مختلف نه تنها حمایت مردمی ندارند، بل از عدم یک استراتژی واحد نیز رنج میبرند، این جبهات اکنون و در آینده به ثبات افغانستان تهدید نیستند. گروهها و جریانهای سیاسی ضد حکومت سرپرست به منظور منافع شخصی خود تشکیل شدها
انزوای منطقهای و بینالمللی جبهات مخالف امارت اسلامی
تاکنون شواهد نشان داده که گروههای مخالف حکومت سرپرست از حمایت نظامی و مالی کشورهای منطقه و جهان نیز برخودار نیستند، در حالی که در گذشته مورد حمایتهای غرب قرار داشتند، در مقابل، دیده میشود که در حدود چهارسال گذشته امارت اسلامی توانسته که روابط دیپلماتیک خود را با اکثر این کشورها برقرار کند.
به باور برخی از کارشناسان حوزه سیاست، این بیاعتنایی جهانی، در عمل مخالفان امارت اسلامی را از چرخهی تاثیرگذاری سیاسی خارج کرده و آنها را به منتقدان بیتاثیر در حاشیه رانده است.
کشورهای همسایه و قدرتهای بزرگ، به دلایل گونهگون رویکرد محتاطانهای در برابر حمایت از مخالفان حکومت سرپرست تاکنون اختیار کردهاند که این مساله باعث شده تا جبهات اپوزیسیونی از پشتیبانی لازم برخوردار نشوند.