در هفتهها و ماههای اخیر، روابط میان کابل و اسلامآباد به مرحلهای پرتنش رسیده است. این تنشها که با اتهامها، انکارها و هشدارهای متقابل همراه است، نهتنها روابط دو کشور را پیچیدهتر کرده، بلکه آینده این روابط را در هالهای از ابهام قرار داده است. اظهارات اخیر شهباز شریف، نخستوزیر پاکستان، مبنی بر فعالیت گروههای هراسافگن در خاک افغانستان، بار دیگر این اختلافات را شدت بخشید.
شهباز شریف در سخنانی بار دیگر ادعا کرد که:
“گروههایی مانند تحریک طالبان پاکستان (TTP) و دیگر گروههای هراسافگن از داخل افغانستان فعالیت میکنند. این گروهها افراد بیگناه را در داخل پاکستان به شهادت رساندهاند. این قربانیها بیپاسخ نخواهند ماند. توصیه من به افغانستان این است که این گروههای هراسافگن را مهار کند.”
این اظهارات، علاوه بر ایجاد نگرانیهای جدید، بار دیگر اتهاماتی را به سمت کابل روانه کرده است. در پاسخ به این ادعاها، حمدالله فطرت، معاون سخنگوی امارت اسلامی افغانستان، واکنش نشان داده و این اتهامات را رد کرد. آقای فطرت تصریح کرد:
“امارت اسلامی هیچگاه در برابر پاکستان به هیچگونه اقدام یا فعالیت اجازه نمیدهد. واقعات امنیتی داخل پاکستان هیچگاهی مربوط به افغانستان نمیشود؛ این مشکلات خود پاکستان است و باید مسائل داخلیشان را در داخل کشور خود حل کنند.”
این واکنش حاکی از آن است که کابل به هیچوجه مسوولیت ناامنیهای داخلی پاکستان را نخواهد پذیرفت و تلاش میکند تا در عرصه بینالمللی موضع قویتری اتخاذ کند. این دفاعیه نهتنها نشاندهنده تلاش امارت اسلامی برای حفظ اعتبار و جایگاه خود در سطح جهانی است، بلکه تأکید بر حساسیت آن در برابر هرگونه مداخله یا اتهام خارجی میباشد.
در طرف مقابل، نخستوزیر پاکستان همچنین بر پایبندی افغانستان به توافقنامه دوحه تأکید کرد و از کابل خواست که مطابق این توافقنامه از استفاده خاک افغانستان علیه پاکستان جلوگیری کند. شهباز شریف در این باره گفت:
“افغانستان کشور برادر ماست و ما دو کشور همسایه هستیم. باید بهعنوان همسایههای خوب با هم زندگی کنیم. ما بارها از حکومت موقت افغانستان خواستهایم که بر اساس توافقنامه دوحه، اجازه ندهد از خاک افغانستان علیه پاکستان و منافعش استفاده شود.”
اما واقعیت این است که شرایط داخلی پاکستان بهویژه در زمینه بحرانهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی، وضعیت را برای دولت پاکستان پیچیدهتر از همیشه کرده است. بسیاری از آگاهان حوزه سیاست و روابط بین الملل، از جمله نجیبالرحمن شمال، آگاه روابط بینالملل، بر این باورند که ناکامیهای داخلی اسلامآباد در حل مشکلات خود، باعث شده تا دولت پاکستان تلاش کند این ناکامیها را به کشورهای دیگر، به ویژه افغانستان، نسبت دهد. آقای شمال میگوید:
“پاکستان در حل مسائل داخلیاش ناکام بوده و این ناکامیها کشور را با چالشهای بزرگ سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و حتی نظامی مواجه ساخته است. اکنون تلاش دارد تا ملامتی این وضعیت را بر دوش کشورهای دیگر، بهویژه افغانستان، بیندازد.”
این تحلیلها نشان میدهند که بحرانهای داخلی پاکستان، مانند ناتوانی در تأمین امنیت و حل مشکلات اقتصادی، ممکن است باعث شده باشد که اسلامآباد بهدنبال مقصرسازی خارجی باشد. افغانستان، که بهویژه پس از بهقدرت رسیدن امارت اسلامی به عنوان یک بازیگر مهم در منطقه شناخته میشود، به نظر میرسد که بهعنوان هدفی آسان برای این اتهامزنیها انتخاب شده است.
در ادامه این روند، حملات مرزی و افزایش فشارهای دیپلماتیک روابط میان دو کشور را به مرحلهای خطرناکتر رسانده است. هرچند هر دو طرف در سخنان رسمی خود از زبان برادری و همسایگی سخن میگویند، اما واقعیتها نشان میدهند که این روابط با چالشهای بزرگتری مواجه است. به باور آگاهان حوزه سیاست در این میان، تلاشهای دیپلماتیک و سیاسی برای کاهش تنش و دستیابی به یک توافق معتبر و پایدار میان کابل و اسلامآباد ضروری بهنظر میرسد.