کابل روز (چهارشنبه، ۲۹ اسد، ۱۴۰۴)، میزبان نشست سهجانبه میان وزیران خارجه امارت اسلامی، چین و پاکستان بود؛ نشستی که نهتنها یک رویداد دیپلماتیک معمولی نبود، بلکه پیامی رسا به غرب نیز داشت. امارت اسلامی با گسترش روابط استراتژیک با قدرتهای منطقهای مخالف غرب، در حال خنثاکردن سیاستهای انزواگرایانهای است که از زمان تسلط دوباره امارت اسلامی بر افغانستان، بر کشور تحمیل شده است. نشست سهجانبه، با حضور امیرخان متقی، وزیر امور خارجه امارت اسلامی، وانگ یی، وزیر امور خارجه چین و اسحاق دار، وزیر خارجه و معاون نخستوزیر پاکستان، نشاندهنده چرخشی هوشمندانه در سیاست خارجی امارت اسلامی است که با تکیه بر حمایت چین و پاکستان، نهتنها انزوای دیپلماتیک خود را کاهش داده، بلکه به غرب نیز هشدار میدهد که سیاستهای انزواگرایانه دیگر کارساز نیست.
نشست سهجانبه کابل؛ گامی بلند در شکستن انزوا
از زمان بازگشت دوباره امارت اسلامی به قدرت، غرب با ابزارهایی مانند تحریمهای سازمان ملل، مسدود کردن داراییهای افغانستان و عدم بهرسمیتشناسی امارت اسلامی، تلاش کرده تا حاکمیت فعلی افغانستان را در تنگنای دیپلماتیک و اقتصادی قرار دهد. اما نشست کابل نشان داد که این سیاستها در حال از دستدادن تاثیر خود اند. میزبانی کابل از وزیران خارجه دو قدرت منطقهای، آن هم در شرایطی که تحریمهای سازمان ملل سفر مقامهای امارت اسلامی را محدود کرده، نشانهای آشکار از کاهش انزوای دیپلماتیک امارت اسلامی است. این نشست که ششمین دور گفتوگوهای سهجانبه میان افغانستان، چین و پاکستان بود، نهتنها تداوم همکاریهای منطقهای را تایید کرد، بلکه با تغییر مکان از اسلامآباد به کابل، پیام قدرتمند به غرب ارسال کرد اینکه امارت اسلامی دیگر یک بازیگر منزوی نیست، بلکه به عنوان میزبان مذاکرات منطقهای پذیرفته شده است.
پس از پایان نشست سهجانبه کابل، دکتر عبداللطیف نظری، معین مسلکی وزارت اقتصاد امارت اسلامی نیز در صفحهای ایکس خود نوشت که برگزاری این نشست بیانگر دیپلماسی فعال امارت اسلامی بود. او همچنان تصریح کرده است: «چین و پاکستان دو همسایه مهم و تاثیرگذار در تحولات جهانی و منطقهای است. تقویت روابط کابل با دو کشور همسایه باعث ثبات سیاسی، اقتصادی و تجاری افغانستان و منطقه خواهد شد و افغانستان را به عنوان بازیگر مهم در منطقه مطرح خواهد کرد.»
چین در برابر غرب
کارشناسان حوزه سیاست معتقدند که خروج ایالات متحده و متحدانش از افغانستان در سال ۲۰۲۱، خلأ ژئوپلیتیکی عظیمی در منطقه ایجاد کرد که چین با زیرکی در حال پرکردن آن است. حضور وانگ یی در کابل و تاکید او بر پیوستن افغانستان به ابتکار کمربند و راه، نشاندهنده عزم پکن برای تبدیلکردن افغانستان به بخشی از شبکه اقتصادی جهانی خود است. چین که از مدتها پیش به منابع معدنی افغانستان علاقه داشته است، در این نشست بر گسترش همکاریهای اقتصادی و سرمایهگذاری در زیرساختها تاکید کرد. این رویکرد نهتنها برای امارت اسلامی فرصتی برای جبران کمبودهای اقتصادی ناشی از تحریمهای غرب فراهم میکند، بلکه به غرب هشدار میدهد که نفوذ آن در منطقه به سرعت در حال افول است. دیدار وانگ یی با سراجالدین حقانی، یکی از چهرههای کلیدی و ارشد امارت اسلامی که همچنان تحت تحریمهای غرب قرار دارد، پیامی روشن به واشنگتن و متحدانش بود که چین آماده همکاری با امارت اسلامی است، بدون توجه به محدودیتهای غربی.
پاکستان؛ شریک استراتژیک با وجود تنشها
روابط امارت اسلامی و پاکستان در طول چهار سال گذشته، هرازگاهی دچار تنش شده است، به ویژه به دلیل اتهامات اسلامآباد مبنی بر «حمایت کابل از تیتیپی». با این حال، اما حضور اسحاق دار در کابل و تاکید او بر همکاریهای اقتصادی و امنیتی، نشاندهنده تلاش دو طرف برای مدیریت این تنشها و تقویت روابط است. امارت اسلامی با میزبانی این نشست، به غرب نشان داد که حتا با وجود چالشها و اختلافات با پاکستان، قادر است روابط خود را با این همسایه کلیدی بازسازی کند.
دکتر محمد اکرم عارفی، استاد دانشگاه در این زمینه میگوید: «نشست سهجانبه افغانستان، پاکستان و چین یک نقطهی مهم در تحرکات دیپلماتیک و شکلگیری همکاریهای اقتصادی جدید میان این سه کشور به شمار میآید. چین علاقهمند به حضور قدرتمند در افغانستان با هماهنگی پاکستان است؛ از همینرو، تلاش میکند تیرگیها و نارساییهای موجود در روابط میان افغانستان و پاکستان را از میان برداشته، شکافهای سیاسی و امنیتی را ترمیم کند و حضور خود را با همکاری پاکستان در افغانستان تثبیت کند.»
چالشها و فرصتها
بسیاری از آگاهان مسایل سیاسی به این باور اند که هرچند این نشست گامی بزرگ برای امارت اسلامی در خنثاکردن انزوای غربی بود، اما چالشهایی نیز پیشرو دارد. آنان تاکید میکنند که توانایی امارت اسلامی در رفع نگرانیهای امنیتی چین و پاکستان، برای حفظ این ائتلاف حیاتی است. در کنار این، امارت اسلامی باید نشان دهد که میتواند ثبات داخلی و بستر مناسب برای سرمایهگذاریهای خارجی را فراهم میکند. با این حال، موفقیت این نشست نشاندهنده یک واقعیت غیرقابلانکار است، اینکه امارت اسلامی با هوشمندی در حال استفاده از رقابتهای ژئوپلیتیکی میان غرب و شرق است تا جایگاه خود را در منطقه تثبیت کند.
جمعبندی
در پایان اینگونه میتوان گفت که نشست سهجانبه کابل، بیش از یک گفتوگوی دیپلماتیک، نمایشی از قدرتنمایی امارت اسلامی در برابر غرب بود. امارت اسلامی با گسترش روابط با چین و پاکستان، نهتنها سیاستهای انزواگرایانه غرب را دور زده، بلکه نشان داده که میتواند بدون اتکا به کمکهای غربی، شرکای جدیدی برای توسعه اقتصادی و ثبات منطقهای پیدا کند. این نشست به غرب هشدار میدهد که ادامه سیاستهای کنونی ممکن است به قیمت ازدست دادن نفوذ در منطقه تمام شود. برای غرب، اکنون زمان بازنگری در رویکردش است، اینکه یا تعامل مشروط با امارت اسلامی برای حفظ نفوذ در منطقه، یا پذیرش واقعیتی که در آن چین و متحدانش بازیگران اصلی آینده منطقه خواهند بود.