پس از جنگ دوازده روزه میان ایران و اسراییل، خوشبینیها از آغاز مذاکرات هستهای میان ایران و امریکا بالا گرفته است، طوری که شبکه «انبیسی» خبر داده که قرار است استیو ویتکاف، نماینده ویژه دونالد ترامپ، رییس جمهور امریکا در خاورمیانه با مقامهای ایرانی درباره برنامه هستهای ایران گفتوگو کنند. بر اساس گزارش این رسانه، ویتکاف در تلاش است تا توافقی را بر سر برنامه هستهای بدست آورد و در ازای کاهش تحریمها، ایران را به توقف غنیسازی اورانیوم نیز ترغیب کند. اما دیده میشود که در حال حاضر هیچ برنامهای از سوی ایران برای گفتوگو با مقامهای امریکایی در دستور کار نیست، یکی از دلایل هم میتواند این باشد که ایران به گونه عملی در جریان مذاکرات بود که اسراییل در تبانی با امریکا بر جمهوری اسلامی حمله کرد.
اما در شرایط فعلی، چرا امریکاییها به دنبال مذاکره اند؟ آیا جنگ دوازده روزه، فرصتی را برای تقویت دیپلماسی به ایران فراهم کرده است؟
در این یادداشت میپردازیم که ایران چگونه در برابر کشوری که به هیچ اصولی پابند نیست، مذاکره کند؟
مذاکره از موضع قدرت و حفظ خطوط قرمز
تحلیلگران به این باور اند که مذاکره با امریکا در شرایط فعلی، به ویژه پس از جنگ دوازده روزه و بمباران سایتهای هستهای نیازمند استراتژی دقیق، هوشمندانه و مبتنی بر منافع ملی ایران است.
آنان تاکید میکنند که ایران باید بر حق قانونی خود برای استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای پافشاری کند و هرگونه مذاکره باید در چارچوب احترام به حاکمیت ملی ایران باشد. در عین حال، جمهوری اسلامی میتواند از جایگاه خود در منطقه، به ویژه نفوذ در محور مقاومت و توان بازدارندگی نظامی به عنوان اهرم فشار در مذاکرات استفاده کند و از شتابزدگی بپرهیزد. کارشناسان حوزه سیاست تاکید میکنند که ایران باید متوجه باشد که مذاکره تحت فشار تحریمها نباید به پذیرش تحمیلی منجر شود.
سید مصطفی مرتضوی، استاد دانشگاه به خبرگزاری آفاق گفت: «جمهوری اسلامی ایران با صبر و شکیبایی باید مذاکره کند تا از دادن امتیازهای غیرضروری به طرف مقابل جلوگیری شود. تهران باید در زمینه کشورهای میانجیگر کار کند تا در برابر فشارهای امریکا بتواند مقابله کند.»
تمرکز بر رفع تحریمها و تضمینهای محکم
با توجه بر اینکه طرف امریکایی همواره اظهارات ضد و نقیض داشته اند، هرگونه توافق باید شامل رفع کامل تحریمهای اقتصادی به ویژه در حوزه نفت، بانکداری و تجارت باشد. تهران باید تضمینهایی برای جلوگیری از تکرار خروج امریکا از توافق مانند برجام در سال ۲۰۱۸ مطالبه کند.
آگاهان مسایل سیاسی تاکید میکنند که برای اطمینان از پابندی امریکا، ایران میتواند پیشنهاد دهد که مکانیسمهای نظارتی دوجانبه (مانند نظارت بر اجرای تعهدات مالی امریکا) در توافق گنجانده شود. آنان تصریح میکنند که در کنار این، ایران باید از نهادهای بینالمللی مانند سازمان ملل یا حتا کشورهای ضامن (مانند چین و روسیه) بخواهد که توافق را تضمین کنند تا خطر نقض یکجانبه کاهش پیدا کند.
مدیریت نظارتهای هستهای و شفافیت
شماری از کارشناسان پیشنهاد میکنند که ایران میتواند نظارت محدود آژانس بینالمللی انرژی اتمی را بپذیرد، اما این نظارت نباید به دخالت در برنامههای دفاعی یا استقلال ایران منجر شود، در کنار این، تهران با ارایه شفافیت در بخشهای غیرحساس برنامه هستهای، اعتمادسازی کند، اما درنظر داشته باشد که این امر باعث افشای اطلاعات راهبردی که امنیت ملی را به خطر میاندازد، نشود.
تقویت ائتلافهای جهانی
در شرایط فعلی و پس از حملات اسراییل و امریکا، نیاز است تا ایران به دنبال تقویت روابط محکمتر با چین و روسیه باشد.
کامران امان، آگاه مسایل سیاسی به خبرگزاری آفاق گفت که تهران اگر میخواهد در مذاکرات دست بالا داشته باشد باید روابط خود با مسکو و پکن را به عنوان پشتوانه دیپلماتیک تقویت کند تا در گفتوگوها با طرف امریکایی، اهرمهای بیشتری داشته باشد.
آقای امان تصریح کرد: «ایران میتواند با جلب پشتیبانی کشورهای مخالف امریکا و با استفاده از مجامع بینالمللی، فشار دیپلماتیک بر امریکا و اسراییل را افزایش دهد.»
مدیریت افکار عمومی داخلی و خارجی
همانگونه که وجود شفافیت باعث حفظ مشروعیت و مقبولیت نظام سیاسی میشود، به همان اندازه میتواند رضایت عمومی را نیز در یک کشور تضمین کند. بر اساس همین فرضیه تحلیلگران معتقدند که ایران نیز با اطلاعرسانی شفاف به مردم، میتواند از ایجاد نارضایتی داخلی در صورت امتیازدهی در مذاکرات جلوگیری کند و این باعث حفظ انسجام ملی نیز میشود. برخی از این کارشناسان به این دیدگاه اند که ایران باید از رسانهها و دیپلماسی عمومی برای نشان دادن حسن نیت خود و محکوم کردن اقدامات خصمانه امریکا و اسراییل مانند بمباران سایتهای هستهای استفاده کند.
آمادگی برای سناریوهای جایگزین
کارشناسان حوزه سیاست بر این عقیده اند که ایران در هر شرایط باید برای سناریوی شکست مذاکرات آماده باشد و پلان «بی» را هیچگاه فراموش نکند.
حمیدالله مفید، آگاه روابط بینالملل در گفتوگو با خبرگزاری آفاق گفت: «ایران باید برای احتمال بازگشت مکانیزم ماشه ( بازگشت خودکار تحریمها) برنامهریزی کند و از پیش، اقدامات مقابل دیپلماتیک و اقتصادی را آماده سازد.»
چرا امریکاییها به دنبال مذاکره اند؟
ارایه پاسخ دقیق به این پرسش کار سادهای نیست، اما تحلیلها بر این است که پاسخ نظامی قدرتمند ایران در جنگ دوازده روزه، به خصوص نمایش توان بازدارندگی، ایالات متحده را نگران تشدید درگیریها کرده است، زیرا واشنگتن نمیخواهد که وارد یک جنگ تمامعیار با ایران شود، به این خاطر که این امر میتواند ثبات منطقه را به خطر بیندازد و هزینههای سنگینی برای واشنگتن به همراه داشته باشد. دلیل دیگر هم میتواند این باشد که دونالد ترامپ که خود را یک فرد صلحطلب میداند، به دنبال جلوگیری از بیثباتی بیشتر در خاورمیانه است و او مذاکره را تنها راهی برای کاهش تنشها و جلوگیری از درگیریهای گستردهتر میبیند. در نهایت این گونه میتوان گفت که ایالات متحده به منظور پاسخ به فشارهای داخلی و بینالمللی، حفظ منافع اقتصادی و ژئوپلیتیکی و جلوگیری از انزوای دیپلماتیک، راه مذاکره را در پیش گرفته است.
آیا جنگ دوازده روزه، فرصتی را برای تقویت دیپلماسی به ایران فراهم کرده است؟
تحلیلگران معتقدند که جنگ دوازده روزه، با وجود خسارات جانی و مالی اش، فرصتهایی برای تقویت دیپلماسی ایران ایجاد کرده است، از جمله نمایش قدرت بازدارندگی، جلب حمایت بینالمللی و افزایش فشار بر امریکا برای مذاکره. در عین حال، بهرهبرداری از این فرصتها نیازمند استراتژی دقیق، حفظ حقوق هستهای صلحآمیز و مدیریت فشارهای داخلی و خارجی است که ایران میتواند با استفاده از میانجیگرهای بیطرف، تقویت روابط با قدرتهای شرقی و تمرکز بر رفع تحریمها، جایگاه دیپلماتیک خود را تقویت کند.
نتیجهگیری
در پایان اینگونه میتوان گفت که ادامه مذاکرات مستقیم و غیرمستقیم با امریکا میتواند برای ایران سودمند باشد، زیرا فرصت رفع تحریمها، کاهش تنشها و تقویت جایگاه دیپلماتیک را نیز فراهم میکند. اما خطر امتیازدهی بیش از حد و عدم اعتماد به امریکا در سویی دیگر وجود دارد که به آن همچنان باید پرداخته شود. این موفقیت به حفظ خطوط قرمز، کسب تضمینهای محکم و مدیریت فشارهای داخلی بستگی دارد.