هژمونیطلبی اسراییل در خاورمیانه یکی از موضوعات بحثبرانگیز در تحلیلهای سیاسی منطقه است. کارشناسان حوزه سیاست معتقدند که اسراییل از طریق برتری نظامی، دیپلماسی تهاجمی، کنترول سرزمینی و نفوذ اقتصادی به دنبال تثبیت جایگاه خود به عنوان قدرت منطقهای است. این یادداشت به بررسی دیدگاه این کارشناسان میپردازد و بررسی میکند که عوامل تشدید تنش در سوریه کدامهاست؟
درگیریهای سوریه و برقراری آتشبس
پس از آنکه ولایت سویدا در جنوب سوریه حدود یک هفته شاهد خشونتهای ناشی از درگیریها بین جنگجویان بادیهنشین و شبهنظامیان دروزی و همچنان بمباران اسراییل بود؛ تام باراک، سفیر امریکا در ترکیه از توافق تازه میان سوریه و اسراییل برای برقراری آتشبس خبر داد.
آقای باراک که فرستاده ویژه ایالات متحده در امور سوریه نیز است، بامداد امروز (شنبه، ۲۸ سرطان) در صفحهی ایکس خود نوشت: «نخستوزیر اسراییل و رییس جمهور سوریه با حمایت وزیر خارجه امریکا با آتشبسی که مورد استقبال ترکیه، اردن و همسایگانش قرار گرفت، موافقت کردند.»
فرستاده ویژه امریکا در امور سوریه همچنان تصریح کرد: «ما از بادیهنشینها، دروزیها و سنیها میخواهیم که سلاحهای خود را به زمین بگذارند و به همرای سایر اقلیتها یک هویت سوری جدید و متحد بسازند و با همسایههای خود در صلح و رفاه به سر ببرند.»
احمد شرع، رییس جمهور دولت انتقالی سوریه نیز پس از اعلام توافق آتشبس، از تمامی گروهها خواست تا از خشونت پرهیز کرده و در کنار دولت باقی بمانند در غیر آن هرگونه تهدید علیه صلح با واکنش قاطع روبهرو خواهد شد.
این در حالیست که دیدبان حقوق بشر سوریه در گزارشی اعلام کرده که شمار قربانیان درگیریها در ولایت سویدا در جنوب سوریه به ۷۱۸ تن افزایش یافته است، اما در عین حال، وزارت بهداشت سوریه شمار کشتهها را ۲۶۰ تن گفته است.
تنش در سویدا و تجاوز اسراییل بر سوریه
احمد شرع بمباران اخیر اسراییل در جنوب کشورش و دمشق را عامل تشدید تنشها در سویدا دانست. اما کارشناسان در کنار این، عاملهای دیگری را نیز فهرست میکنند که باعث تشدید تنش در سوریه شده است. آنان تاکید میکنند که نزاع بین دروزیها و قبایل بادیهنشین در سویدا از دیگر عوامل تشدید تنش در سوریه است.
کارشناسان تاکید میکنند که دولت موقت نتوانسته امنیت مناطق، به ویژه مسیر دمشق – سویدا را تامین کند، که این باعث شده که حتا گروههای محلی هم خودسرانه عمل کنند.
احمدخان اندر، آگاه مسایل نظامی در گفتوگو با خبرگزاری آفاق گفت: «علاوه بر اسراییل، حضور ترکیه، امریکا و گروههای مورد حمایت قطر، رقابتهای منطقهای را شدت بخشیده، کشتارها و آزار زنان در مناطق ساحلی، نفرت و ناامنی را افزایش داده است.»
آقای اندر افزود که عقبنشینی ارتش سوریه از مناطق کلیدی، خلأ قدرت ایجاد کرده و شورشیان را نیز تقویت کرده است.
این کارشناس امنیتی همچنان تصریح کرد: «دخالتهای خارجی، ضعف دولت و درگیریهای داخلی، سوریه را در وضعیت بحرانی نگه داشته و صلح را دور از دسترس کردهاست.»
همزمان با این، تحلیلها بر این است که اسراییل با ایجاد درگیری و خشونت در منطقه، میخواهد قدرت اول خاورمیانه باشد و در آینده هیچ تهدید و خطری احساس نکند.
اسراییل به دنبال قدرت هژمونیک در خاورمیانه
سیاستها، اقدامات نظامی و دیپلماسی اسراییل نشاندهنده آنست که تلآویو بهطور فعال در پی کسب جایگاه هژمونیک در خاورمیانه است. قدرت نظامی پیشرفته، از جمله تسلیحات مدرن، نیروهای هوایی و وجود زرادخانه هستهای، در اسراییل برای اعمال فشار و سلطه بر کشورهای همسایه طراحی شده است.
آگاهان روابط بینالملل معتقدند که اسراییل از طریق برتری نظامی، دیپلماسی تهاجمی، کنترول سرزمینی و نفوذ اقتصادی در پی تحقق هژمونی خود در منطقه است. تحلیلگران تاکید میکنند که این اقدامات نهتنها تهدیدی برای کشورهای همسایه، بلکه مانعی برای عدالت و صلح در منطقه، نیز است.
برخی تحلیلها میرسانند که حمایت گسترده امریکا و برخی کشورهای اروپایی از اسراییل، تلآویو را به ابزاری برای پیشبرد منافع غربی در خاورمیانه تبدیل کردهاست.
فایق هشام، تحلیلگر مسایل خاورمیانه به خبرگزاری آفاق گفت: «سیاستهای رژیم اسراییل در کرانه باختری، بیتالمقدس شرقی و بلندیهای جولان، نشانهای از تلاش برای سلطه سرزمینی است و گسترش شهرکسازیها و کنترول منابع آب و همچنان زمین به عنوان ابزاری برای تحکیم هژمونی این رژیم در منطقه میباشد.»
سید مصطفی مرتضوی، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسایل خاورمیانه در گفتوگو با خبرگزاری آفاق نیز گفت: «حملات اسراییل به سوریه نشان میدهد که تلآویو به دنبال قدرت هژمونیک خود در خاورمیانه است، کشورهای اسلامی و زعمای این کشورها حملات رژیم پوشالی صهیونیستی را نباید سادهانگاری کنند، آنان باید به یک اجماع سراسری در برابر این رژیم برسند تا از تجاوزات صهیونیستها علیه کشورها جلوگیری شود. حملات اخیر رژیم پوشالی در سوریه نشان دهنده نقض آشکار حاکمیت ملی این کشور است.»
جمعبندی
در پایان اینگونه میتوان گفت که اسراییل از طریق برتری نظامی، دیپلماسی تهاجمی، کنترول سرزمینها، منابع و نفوذ اقتصادی و همچنان فناوری به دنبال تثبیت سلطه منطقهای خود است. اقدامات اسراییل مانند حملات نظامی به کشورها، توافقنامههای نرمالسازی با کشورهای عربی، گسترش شهرکسازیها و همکاری نزدیک با قدرتهای غربی، به ویژه ایالات متحده امریکا نشانهای از این استراتژی تلآویو است که همواره مانع صلح و تامین عدالت در منطقه نیز شدهاست.