۶ جدی ۱۳۵۸؛ آغاز یک تراژیدی انسانی

افغانستان در مسیر تاریخ‌اش شاهد تجاوز گستردۀ کشورهای خارجی بوده است. در هر دوره‌یی از تاریخ این کشور؛ دولت‌های خارجی به آن هجوم آورده و ضمن کشتار و ویرانی‌های بی‌شمار؛ منابع باارزش و مهم آن‌را تاراج کرده‌اند.
در قرون معاصر برجسته‌ترین و کشنده‌ترین تجاوز خارجی مربوط به تجاوز ارتش سرخ شوروی سابق است که در ۶ جدی ۱۳۵۸ هجری خورشیدی با هجوم گستردۀ نظامی افغانستان را اشغال کرد.
این تجاوز باعث کشتار و ویرانی فراوانی در کشور شد. هزاران انسان در اثر حملات بی‌رحمانۀ آنان کشته، زخمی و معیوب شدند و میلیون‌ها تن دیگر مجبور به ترک کشور گردیدند؛ مضاف بر این؛ استقلال سیاسی افغانستان از بین رفت، ثبات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی آن چنان آسیب‌‌دید که هنوز بعد از گذشت حدود نیم قرن به‌حالت عادی برنگشته و در بی‌ثباتی کامل به‌سر می‌برد.
این تجاوز پیامدهای سنگین به مردم کشور داشت که در ذیل به آن اشاره می‌شود.

پیامد انسانی؛ روایت رنج انسان‌ها پس از تجاوز شوروی
ششم جدی ۱۳۵۸، برابر با ۱۹۷۹ میلادی، در حافظه‌ی تاریخ معاصر افغانستان به‌عنوان روز سیاه حک شده است؛ روزی که سایه‌ی سنگین ارتش شوروی پیشین بر آسمان این سرزمین افتاد و سرنوشت میلیون‌ها انسان را دگرگون نمود.
هر ساله، این روز با برگزاری مراسم‌های یادبود، در سراسر کشور نکوهش می‌شود؛ یادبود این روز نه تنها برای یادآوری یک رویداد تاریخی، بلکه برای زنده نگه‌داشتن دردها، مقاومت‌ها و قربانی‌هایی است که مردم افغانستان بهای آن را پرداخته است.
در زمان حمله شوروی پیشین به افغانستان، حدود ۸۰ تا ۸۵ هزار نیروی روسی وارد افغانستان شدند؛ حضوری که در سال‌های بعد، گسترده‌تر شد و در اوج خود به ۱۱۰ تا ۱۱۵ هزار تن رسید. این نیروها شامل، قوای زمینی، نیروهای هوابر (چترباز)، تانک‌ها و طیاره‌های نظامی بودند که در شهرهای مهم مثل کابل، بگرام، قندهار و هرات مستقر شدند. با استقرار این نیروها، حکومت دست‌نشانده شوروی به سرکوب و بازداشت مخالفان نظام آغاز کرد و همچنین مقاومت مردمی در هر گوشه و کنار کشور شکل گرفت که نیروی روسی تلاش کرد، این مقاومت‌ها را سرکوب کند؛ اما این تلاش‌ها نتایج معکوس در پی داشت و مردم کشور در برابر تجاوز شوروی سرسختانه به قیام و مبارزه برخاسته و علیه این تجاوز ایستاد شدند.
مدت اشغال افغانستان توسط شوروی پیشین، از ششم ماه جدی سال ۱۳۵۸ آغاز و تا ۲۶ دلو سال ۱۳۶۷، تقریبا ۹ نه سال و ۲ ماه ادامه یافت. در این مدت، مردم افغانستان در سراسر کشور به قیام علیه تجاوز شوروی برخاسته و به حملات شان علیه نیروهای شوروی و رژیم دست‌نشانده آن ادامه دادند که این قیام و مقاومت‌ها با تلفات بزرگ انسانی و آوارگی گسترده به همراه بود. در این مدت بیش از یک میلیون تن در حملات شوروی پیشین در کشور جان باختند، حدود ۵ میلیون تن به کشورهای همسایه به‌ویژه ایران و پاکستان مهاجر شدند و میلیون‌ها معلول و زخمی دیگر از پیامدهای عمدۀ این تجاوز ننگین بود.

بی‌ثباتی سیاسی؛ میراث ماندگار یک تجاوز
۶ جدی یکی از روزهای سیاه و فراموش‌ناشدنی تاریخ افغانستان است، در چنین روزی، ارتش سرخ شوروی به دستور مستقیم رهبری حزب کمونیست شوروی و با امضای لئونید برژنف، رهبر وقت اتحاد جماهیر شوروی، به بهانه‌ی کمک به رژیم دست‌نشانده‌ی خلق و پرچم، به افغانستان تجاوز کرد. هدف اصلی شوروی از این تجاوز، حفظ حکومت مورد حمایت‌شان در کابل، جلوگیری از سقوط رژیم کمونیستی، و گسترش نفوذ ایدیولوژی کمونیزم در منطقه بود. اما این تجاوز بار سنگین بر اقتصاد و ساختار سیاسی کشور گذاشت که هنوز هم با گذشته ۴۶ سال از آن، اقتصاد کشور بهبود نیافته و ساختار سیاسی نیز شکننده و ثبات سیاسی افغانستان دچار آسیب است.
فروپاشی ساختار دولت، وابستگی افغانستان به کشورهای خارجی، نظامی شدن جامعه، ویرانی گستردۀ شهرها و قریه‌ها، نابودسازی زیربناها (مکتب‌ها، شفاخانه‌ها و سرک‌ها) از دیگر پیامدهای تجاوز شوروی پیشین به افغانستان است.

افغانستان و هزینه‌ای که شوروی پرداخت
با ورود صد هزار سرباز شوروی با تانک‌ها و هواپیماهای جنگی، افغانستان در کانون تجاوز این کشور قرار گرفت و اشغال، کشتار، سرکوب و تحمیل یک نظام سیاسی برای مردم کشور رقم خورد.
جنگ ۹ ساله شوروی پیشین در افغانستان بر جانب روسیه هم با تلفات و خسارات هنگفتی به همراه بود و هزینه‌های سنگین به اتحاد جماهیر شوروی پیشین داشت.
در این جنگ، حدود ۱۵ هزار سرباز شوروی کشته شدند، بیش از ۳۵ هزار سرباز دیگر آنان زخم برداشتند، بیش از صدها عراده تانک و طیاره آنان تخریب گردید.
تجاوز شوروی پیشین به افغانستان، تنها پیامدهای ویرانگر برای این کشور نداشت، بلکه خود شوروی را نیز با بحران‌های جدی روبه‌رو ساخت. این جنگ پرهزینه موجب تضعیف اقتصاد، افزایش نارضایتی اجتماعی، فرسایش ارتش و کاهش اعتبار سیاسی شوروی در عرصهٔ بین‌المللی شد؛ عواملی که در نهایت به تشدید بحران‌های داخلی و تسریع فروپاشی این ابرقدرت انجامید.

باتوجه به موارد فوق؛ آن‌چه که قابل توجه است و نباید دست‌کم گرفته شود؛ مقاومت دلیرانۀ مردم افغانستان در برابر تجاوز اتحاد جماهیر شوروی است. مقاومت بی‌نظیر مردم افغانستان باعث شد تا جهان از شر اندیشۀ کمونیزم نجات یابد.
مقاومت مردم افغانستان باعث آزادی و استقلال کشورهای آسیای میانه، فروریختن دیوار برلین و شکست و سقوط اتحاد جماهیر شوروی شد.
باورها بر این است که تجاوز شوروی یک جنگ ۹ ساله نبود و بسیاری از بحران‌های سیاسی، ناامنی‌های دوام‌دار و گسست‌های اجتماعی امروز، ریشه در تجاوز شوروی پیشین به کشور دارد.
این تجاوز نقطه آغاز بحران‌های عمیق و ماندگاری شد که ساختارهای سیاسی و اجتماعی کشور را به‌شدت تضعیف کرد، به‌گونه‌ای که ناامنی‌های دوام‌دار امروز، ریشه در همان دورۀ مداخله و تجاوز دارد. گسست‌های اجتماعی و بی‌اعتمادی عمومی ریشه در همان دورۀ آشوب و فروپاشی دارد. از آن زمان تاکنون دولت‌های افغانستان نتوانستند، یک نظام با ثبات را در کشور شکل بدهند تا از سایه‌های سنگین این تجاوز اندک بکاهد.
در کنار موارد فوق، مهاجرت‌های گسترده نیز از پیامد مستقیم آن تجاوز تاریخی به شمار می‌رود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *