خبرگزاری آفاق؛ کابل: در ادامه هشدارهای مقامهای پاکستانی به آدرس افغانستان، رانا ثناالله، مشاور ارشد نخستوزیر پاکستان، بار دیگر با لحنی تند هشدار داد که اسلامآباد در برابر هر «اقدام خصمانه» امارت اسلامی پاسخ «درخور» خواهد داد. این اظهارات که در مراسم افتتاح یک پروژه گازرسانی در فیصلآباد مطرح شد، تازهترین حلقه از زنجیره بلند تهدیدها و هشدارهای مقامهای پاکستانی در ماههای گذشته است؛ از خواجه آصف، وزیر دفاع گرفته تا سخنگویان ارتش و حتی خود شهباز شریف، نخستوزیر همه یک صدا انگشت اتهام را به سوی کابل نشانه رفتهاند. اما پشت این همه سر و صدا و طبل توخالی، واقعیت تلخ دیگری نهفته است؛ او اینکه نظامیان پاکستانی که سالهاست با مشت آهنین بر این کشور حکمرانی میکنند، امروز در باتلاق مشکلات داخلی غرق شدهاند و دیگر از عهده مدیریت بحرانهای چندلایه اقتصادی، سیاسی و امنیتی کشور برنمیآیند. در عین حال، برخی تحلیلها حاکی از آن است که نظامیان پاکستانی مأموریت تازهای از واشنگتن دریافت کردهاند تا شعلهی جنگ تازهای را در منطقه برافروزند.
درماندگی آشکار پاکستانیها
کارشناسان مسایل اقتصادی معتقدند که پاکستان هماکنون با بدترین بحران اقتصادی دهههای اخیر روبهروست؛ تورم بالای ۳۰ درصد، کاهش شدید ذخایر ارزی، بدهی خارجی سرسامآور، قطعی مکرر برق و گاز، و اعتراضات گسترده در پنجاب، سند، خیبرپختونخوا و بلوچستان. محمد رفیق صادقیار، آگاه امور اقتصادی و سیاسی به خبرگزاری آفاق گفت: «پاکستان در یکی از بحرانیترین دورههای اقتصادی تاریخ خود قرار دارد. تورم بیسابقه، کاهش ذخایر ارزی، بدهیهای خارجی سنگین و فرار سرمایهگذاران، این کشور را در آستانه فروپاشی اقتصادی قرار داده است. اسلامآباد به جای پرداختن به مشکلات داخلی، با سیاستهای مداخلهگرایانه در امور همسایگان، تلاش دارد افکار عمومی را از بحران اقتصادی منحرف سازد.»
در سویی دیگر تحلیلگران مسایل سیاسی نیز میگویند که جنبش «تحریک انصاف» عمران خان همچنان میلیونها نفر را به خیابان میکشاند و ارتش دیگر نمیتواند با سرکوب اوضاع را کنترل کند. به گفته آنان در بلوچستان شورشیان مسلح روز به روز قویتر میشوند و در خیبرپختونخوا، تحریک طالبان پاکستان (تیتیپی) به گونه عملی بخشهایی از مناطق قبایلی را دوباره در اختیار گرفته است. با توجه به تحلیلهای بالا و در چنین شرایطی، دستگاه نظامی-اطلاعاتی پاکستان که همیشه با «دشمن خارجی» افکار عمومی را منسجم میکرد، امروز به شدیدترین شکل ممکن به این حربه قدیمی پناه برده است: انداختن برف بام خود به بام افغانستان. هر بار که اعتراضات داخلی بالا میگیرد، ناگهان بیانیهای تند علیه «پناهگاهها در افغانستان» منتشر میشود، حملات هوایی انجام میگیرد، مرز بسته میشود و رسانههای پاکستانی ۲۴ ساعته «تهدید افغانستان» را تیتر میزنند. این به گونه دقیق همان الگویی است که در سالهای ۲۰۱۴-۲۰۱۵ (عملیات ضرب عضب)، ۲۰۱۷ (عملیات ردالفساد) و حالا در ۲۰۲۴-۲۰۲۵ تکرار شده؛ هر بار که ارتش در داخل تحت فشار قرار گرفته، «افغانستان» به عنوان سپر بلا انتخاب شده است.
سفر مشکوک شهباز شریف و عاصم منیر به واشنگتن
جالبتر اینکه درست پس از سفر تقریباً همزمان شهباز شریف، نخستوزیر و جنرال عاصم منیر، رییس ستاد ارتش پاکستان به امریکا در ماههای اخیر، موج تازهای از تنشافروزی علیه افغانستان آغاز شد. در این سفرها، مقامهای پاکستانی ظاهراً برای دریافت کمکهای جدید مالی و نظامی به واشنگتن رفته بودند، اما خروجی عملی آن، فعال شدن دوباره پروژه «ناامنسازی منطقه» از طریق متهم کردن افغانستان به صدور تروریسم بود؛ پروژهای که واشنگتن از سال ۲۰۲۱ به بعد تا حد زیادی آن را رها کرده بود، ولی ظاهراً اسلامآباد دوباره موفق شده آن را احیا کند.این همان چیزی است که برخی ناظران آن را «اجاره دادن خاک پاکستان برای پروژههای نیابتی امریکا در منطقه» مینامند؛ یعنی اسلامآباد در ازای بستههای کمک مالی «صندوق بینالمللی پول» و تسلیحات جدید، متعهد شده بار دیگر نقش «جلاد منطقه» را بازی کند و افغانستان را به عنوان «تهدید مشترک» به غرب بفروشد. احمدخان اندر، آگاه امور نظامی در این زمینه به خبرگزاری آفاق گفت: «سفر همزمان شهباز شریف، نخستوزیر پاکستان، و عاصم منیر، فرمانده ارتش این کشور، به واشنگتن تنها یک دیدار دیپلماتیک نبود، بلکه نشانهای از هماهنگی عمیق نظامی-سیاسی پاکستان با برنامههای جدید ایالات متحده در منطقه است. شواهد نشان میدهد که در این سفر، مأموریتهایی در راستای افزایش فشار امنیتی بر افغانستان و بیثباتسازی منطقه به اسلامآباد واگذار شده است. هدف این سناریو، مهار قدرتیابی امارت اسلامی و جلوگیری از شکلگیری نظم جدید مستقل در منطقه است.»
جمعبندی
در پایان اینگونه میتوان گفت که هشدارهای مکرر و عصبی مقامهای پاکستانی در هفتهها و ماههای اخیر، نه از سر قدرت و اعتماد به نفس، بلکه دقیقاً از سر ناتوانی و درماندگی است. نظامیانی که دیگر نمیتوانند بحرانهای داخلی را مدیریت کنند، به دنبال دشمن خارجی میگردند تا شکستهای خود را توجیه کنند. اما تاریخ نشان داده که این بازی خطرناک هر بار هزینه سنگینتری برای خود پاکستان داشته است. امروز هم تکرار همان سناریوی قدیمی، نه تنها کمکی به حل مشکلات اسلامآباد نخواهد کرد، بلکه آتش زیر خاکستری را شعلهور میسازد که در نهایت دامان خود پاکستان را خواهد گرفت. واپسین حرف هم اینکه افغانستانِ پس از ۲۰۲۱ دیگر آن کشور ضعیف و وابسته دهههای گذشته نیست؛ هر تهدیدی پاسخ متناسب خود را خواهد داشت و اینبار، برف بام اسلامآباد دیگر به این راحتی به بام کابل منتقل نخواهد شد.
