پس از تسلط دوباره امارت اسلامی بر افغانستان در ۱۵آگست ۲۰۲۱، یکی از بحثهای اساسی در سطح منطقه و جهان، موضوع امنیت و تأثیر آن بر ثبات منطقهای بوده است.
افغانستان با موقعیت ژئوپلیتیک خاص خود، در قلب آسیا و همسایگی قدرتهای منطقهای، همواره نقشی تعیینکننده در معادلات امنیتی و اقتصادی داشته است. در این میان، امارت اسلامی نهتنها در داخل افغانستان، بلکه در سطح منطقه نیز کوشیده است تا تصویر جدیدی از نقش خود در تأمین امنیت ارائه دهد.
ظرفیتهای امارت اسلامی در تأمین امنیت منطقهای
۱. کنترل مرزها و جلوگیری از نفوذ گروههای هراسافگن:
امارت اسلامی با استقرار نیروهای خود در مرزهای مشترک با کشورهای همسایه، آسیای میانه و چین، تلاش کرده است از فعالیت و عبور گروههای هراسافگن بینالمللی جلوگیری کند. کاهش حملات گروه داعش خراسان در کابل و برخی ولایات، نشانهای از این اقدامات امنیتی است.
۲. همکاری اطلاعاتی با کشورهای منطقه:
منابع آگاه تأکید میکنند که امارت اسلامی در زمینه تبادل اطلاعات امنیتی با برخی کشورهای منطقه از جمله ایران، چین، ازبیکستان و قطر تعاملاتی داشته است. این همکاریها باعث شده که برخی تهدیدات بالقوه، قبل از وقوع، خنثی گردد.
۳. نقش در جلوگیری از حملات فرامرزی:
امارت اسلامی در افغانستان به سرعت در برابر داعش خراسان اقدام کرده و اطلاعاتی در مورد شبکههای فرامرزی داعش خراسان از جمله نامهای اعضا، جزییات جریان های غیرقانونی پول و دستوراتی که رهبران این گروه به زیر مجموعههای خود داده اند را جمعآوری کرده است. همکاری های نیز با برخی از کشور های غربی صورت گرفته است و امارت اسلامی در جلوگیری از نقشه حمله به مسابقات جام جهانی فوتبال قطر در سال ۲۰۲۲ کمک کرد. با این حال، مقام های امارت اسلامی و امریکا به طور خصوصی از رابطه اشتراک اطلاعات خود ناراضیاند و این به دلیل کمبود اعتماد در هر دو طرف است. در مقابل، احتمالاً همکاری امارت اسلامی با روسیه پس از تصمیم روسیه به برسمیتشناسی رسمی امارت اسلامی عمیقتر خواهد شد.
این موضوع از سوی مقامهای قطری نیز مورد تأیید غیررسمی قرار گرفته و بهعنوان نمونهای مثبت از همکاری امنیتی امارت اسلامی یاد شده است.
چالشهای فراروی امارت اسلامی
۱. حضور داعش خراسان:
هرچند امارت اسلامی توانسته است ضربات سنگینی به داعش وارد کند، اما این گروه همچنان تهدیدی جدی محسوب میشود. حملات انتحاری پراکنده در کابل، ننگرهار و کندز نشان میدهد که داعش با وجود سرکوب هنوز دست به عملیات محدود میزند.
۲. بیاعتمادی برخی کشورهای منطقه و جهان:
بخش بزرگی از چالش امنیتی، مربوط به عدم شناسایی رسمی امارت اسلامی از سوی جامعه جهانی است. این مسئله سبب شده است که همکاریهای امنیتی و اطلاعاتی در سطح رسمی و گسترده با محدودیت روبهرو باشد.
۳. قاچاق مواد مخدر و جرایم سازمانیافته:
افغانستان سالها بهعنوان یکی از مسیرهای عمده قاچاق مواد مخدر شناخته شده است. اگرچه امارت اسلامی اقدامات سختگیرانهای در زمینه کشت و قاچاق مواد مخدر اتخاذ کرده، اما برخی از شبکههای منطقهای قاچاق هنوز فعالاند و تهدیدی برای امنیت مرزها و کشورهای همسایه محسوب میشوند.
نگاه کشورهای منطقه به نقش امارت اسلامی
ایران: بیشتر بر امنیت مرزها و جلوگیری از ورود گروههای افراطی تأکید دارد و خواهان همکاری بیشتر امارت اسلامی در مدیریت منابع آب و مهاجرت است.
پاکستان: به دلیل اشتراکات تاریخی و مرزی، روابط پیچیدهای با امارت اسلامی دارد. در عین حال، از نقش امارت اسلامی در مهار گروه تحریک طالبان پاکستان (TTP) انتظارات جدی دارد.
چین: ثبات افغانستان برای امنیت ایالت سینکیانگ اهمیت زیادی دارد. چین همکاری نزدیک با امارت اسلامی را برای جلوگیری از فعالیت گروههای افراطی اویغور ضروری میداند.
آسیای میانه: کشورهای تاجیکستان، ازبیکستان و ترکمنستان بیشتر بر امنیت مرزها و جلوگیری از نفوذ گروههای تندرو تأکید دارند.
قطر: با میزبانی دفتر سیاسی امارت اسلامی و نقش میانجیگرانه در سطح بینالمللی، روابطی نزدیک با امارت اسلامی دارد و از همکاری امنیتی این گروه در جلوگیری از حملات نیز بهرهمند شده است.
نتیجهگیری
امارت اسلامی با اتخاذ رویکردی مبتنی بر ثبات داخلی و همکاری منطقهای، تلاش دارد تا نقش مثبتی در تأمین امنیت منطقهای ایفا کند. با وجود چالشهایی مانند عدم شناسایی بینالمللی و نگرانیهای کشورهای همسایه، اقدامات امارت اسلامی در مبارزه با تروریسم و تمایل به همکاری با سایر کشورها نشاندهنده ظرفیتهای بالقوه این حکومت در حوزه امنیت منطقهای است. حمایتهای بینالمللی و تعامل سازنده میتواند به تقویت این نقش و افزایش ثبات در منطقه کمک کند.
نقش امارت اسلامی در تأمین امنیت منطقهای، مجموعهای از فرصتها و چالشها را در بر میگیرد. از یکسو، توانایی امارت اسلامی در کنترل مرزها، مهار داعش خراسان و همکاری در جلوگیری از حملات فرامرزی (از جمله در قطر) نشاندهنده ظرفیتهای قابل توجه آن در ایجاد ثبات است. از سوی دیگر، ادامه تهدید داعش، بیاعتمادی بخشی از جامعه جهانی و مشکلات ناشی از قاچاق مواد مخدر، چالشهایی است که نیازمند راهحلهای مشترک منطقهای و بینالمللی میباشد.
در نهایت، اگر امارت اسلامی بتواند با تلاش بیشتر، همکاریهای امنیتی خود را با کشورهای منطقه گسترش دهد و اعتماد جامعه جهانی را جلب کند، افغانستان میتواند از یک نقطه تهدید، به یک محور مهم ثبات و امنیت منطقهای تبدیل گردد. تجربه همکاری امنیتی در جلوگیری از حملات دوحه، نمونهای است که میتواند به الگویی برای همکاریهای گستردهتر بدل شود.