نشست سه‌جانبه کابل؛ فرصتی برای دیپلماسی منطقه‌ای یا چالش‌های پنهان؟

نشست سه‌جابنه میان وزیران خارجه چین، پاکستان و افغانستان که امروز (چهارشنبه، ۲۹ اسد، ۱۴۰۴) در کابل برگزار می‌شود، نقطه عطفی در دیپلماسی منطقه‌ای به‌شمار می‌رود. این نشست که به میزبانی امارت اسلامی و با حضور وانگ‌ یی، وزیر خارجه چین و محمد اسحاق‌ دار، وزیر خارجه پاکستان برگزار می‌شود، بر همکاری‌های سیاسی، امنیتی، و اقتصادی تمرکز دارد. این رویداد در حالی رخ می‌دهد که افغانستان در تلاش است تا جایگاه خود را در نظام منطقه‌ای تثبیت کند، در حالی که همچنان با چالش‌های بین‌المللی دست‌وپنجه نرم می‌کند. این یادداشت به بررسی اهداف، فرصت‌ها و چالش‌های این نشست از منظر دیپلماتیک می‌پردازد.

اهداف و محورهای نشست

این نشست که ششمین دور گفت‌وگوهای سه‌جانبه میان افغانستان، چین و پاکستان محسوب می‌شود، سه محور اصلی را دنبال می‌کند:

الف- همکاری اقتصادی: یکی از اهداف کلیدی، بررسی گسترش کریدور اقتصادی چین-پاکستان (CPEC) به افغانستان است. کارشناسان معتقدند که این پروژه می‌تواند افغانستان را به شبکه‌های تجاری منطقه‌ای متصل سازد و زیرساخت‌های حمل‌ونقل و انرژی را تقویت بخشد. در کنار این، سرمایه‌گذاری چین در بخش معادن، به ویژه لیتیوم و مس، از جمله موضوعات محوری است که می‌تواند اقتصاد شکننده افغانستان را متحول کند.

ب- همکاری سیاسی: این نشست فرصتی برای امارت اسلامی است تا مشروعیت دیپلماتیک خود را تقویت کند. دیدارهای جداگانه و حاشیه‌ای وزیر خارجه چین با مقام‌های امارت اسلامی نشان‌دهنده تمایل پکن به تعامل مستقیم با کابل است که می‌تواند انزوای دیپلماتیک افغانستان را کاهش دهد.

ج-‌ همکاری امنیتی: مبارزه با گروه‌های تروریستی از اولویت‌های این نشست گفته شده‌است. طوری که کشورهای چین و پاکستان خواستار تضمین‌های امنیتی از امارت اسلامی برای جلوگیری از فعالیت این گروه‌ها در خاک افغانستان اند. این نشست، می‌تواند فرصت خوبی برای امارت اسلامی نیز باشد تا باردیگر به این دو کشور اطمینان دهد که خاک افغانستان برضد آنان و دیگر کشورهای منطقه استفاده نمی‌شود.

فرصت‌های دیپلماتیک برای افغانستان

کارشناسان ارشد حوزه سیاست به این باور اند که نشست سه‌جانبه کابل، می‌تواند جایگاه ژئوپلیتیکی افغانستان را تقویت کند. میزبانی این نشست، فرصتی برای افغانستان است تا خود را به عنوان بازیگر فعال در دیپلماسی منطقه‌ای معرفی کند. حضور وانگ یی و اسحاق دار در کابل، پیام قوی و روشن به جامعه جهانی است که امارت اسلامی در حال تثبیت روابط با قدرت‌های منطقه‌ای است.

از آنجایی که جذب سرمایه‌گذاری خارجی برای افغانستان یک فرصت مهم و استراتژیک است، گسترش (CPEC) و سرمایه‌گذاری چین در بخش معادن می‌تواند به ایجاد فرصت‌های شغلی، بهبود زیرساخت‌ها و کاهش وابستگی به کمک‌های بشردوستانه منجر شود. این امر برای اقتصادی که با فقر و بیکاری گسترده روبه رو است، حیاتی به‌شمار می‌رود.

یکی از مزیت‌های این نشست برای امارت اسلامی می‌تواند کاهش تنش با پاکستان باشد. روابط پرتنش کابل و اسلام‌آباد، به ویژه به دلیل اتهامات پاکستان درباره «حمایت امارت اسلامی از تی‌تی‌پی» یکی از موانع اصلی ثبات منطقه‌ای است، که با این نشست می‌تواند این موانع برطرف شود. میانجی‌گری چین در این زمینه می‌تواند به کاهش این تنش‌ها کمک کند و زمینه را برای همکاری‌های مرزی و تجاری فراهم سازد.

به گفته آگاهان مسایل اقتصادی، پیوستن افغانستان به طرح کمر بند و جاده، می‌تواند باعث تقویت زیرساخت‌ها، افزایش سرمایه‌گذری خارجی، ارتباط بهتر با کشورهای منطقه و ایجاد اشتغال و همچنان کاهش فقر شود. آنان تاکید می‌کنند که مشارکت در ابتکار کمربند و جاده، افغانستان را به عنوان حلقه اتصال آسیای مرکزی و جنوبی قرار می‌دهد که این می‌تواند جایگاه استراتژیک آنرا تقویت کند.

چالش‌های دیپلماتیک و نگرانی‌ها

شماری از آگاهان مسایل سیاسی معتقدند که تنش‌های افغانستان و پاکستان که همواره باعث اتهامات متقابل شده است، می‌تواند مانع اعتمادسازی شود و همچنان موفقیت این نشست را کم‌رنگ سازد. در کنار این، نام امیرخان متقی، سرپرست وزارت خارجه امارت اسلامی که در فهرست تحریم‌های سازمان ملل قرار دارد، که پیشتر مانع سفر او به پاکستان نیز شده بود، می‌تواند اعتبار دیپلماتیک این نشست را تحت‌الشعاع قرار دهد و بر تعاملات تاثیر بگذارد.

برخی از کارشناسان سیاسی نسبت به نتایج عملی این نشست ابراز تردید می‌کنند و می‌گویند که توافقات حاصل‌شده در نشست‌های قبلی در حد کاغذ باقی مانده‌اند. محمد صابر صادقی، استاد دانشگاه به خبرگزاری آفاق گفت: «تازمانی‌که چین و پاکستان، افغانستان را به عنوان یک شریک برابر نپذیرند، دستاوردهای ملموسی از این نشست بدست نمی‌آید.»

با توجه با آنچه گفته شد، اگر توافقات بازهم نادیده گرفته شوند، این نشست نیز ممکن است به بی‌اعتمادی بیشتر میان طرف‌ها بی‌انجامد.

پیامدهای منطقه‌ای و بین‌المللی

این نشست، نشان‌دهنده تلاش چین برای ایفای نقش فعال‌تر در افغانستان پس از خروج امریکا است. پکن با تقویت روابط با امارت اسلامی و میانجی‌گری میان کابل و اسلام‌آباد، به دنبال ثبات منطقه‌ای و تامین منافع امنیتی و اقتصادی خود، از جمله حفاظت از پروژه‌های کمربند و جاده و مبارزه با تهدیدات «جنبش اسلامی ترکستان شرقی» است.

برای پاکستان، این نشست فرصتی است تا نگرانی‌های امنیتی خود را مطرح کرده و نقش خود را در افغانستان در برابر رقبایی مانند هند تقویت کند.

کارشناسان معتقدند که از منظر بین‌المللی، تعامل چین با امارت اسلامی می‌تواند به کاهش انزوای دیپلماتیک امارت اسلامی کمک کند، اما این امر ممکن است با انتقاد غرب مواجه شود. در کنار این، محدود شدن روابط افغانستان با هند می‌تواند توازن ژئوپلیتیکی منطقه را به نفع محور چین-پاکستان تغییر دهد.

جمع‌بندی

در پایان این‌گونه می‌توان گفت که نشست سه‌جانبه کابل، فرصتی بی‌نظیر برای افغانستان است تا از انزوای دیپلماتیک خارج و به شبکه‌های اقتصادی و سیاسی منطقه‌ای متصل شود. با این حال، موفقیت این نشست به توانایی امارت اسلامی در مدیریت تنش‌های منطقه‌ای، ایجاد ثبات داخلی و جلب اعتماد سرمایه‌گذاران خارجی بستگی دارد. کارشناسان مسایل اقتصادی هم به این نظر اند که برای مردم افغانستان که با فقر و بیکاری دست‌وپنجه نرم می‌کنند، نتایج این نشست می‌تواند به بهبود معیشت و زیرساخت‌ها منجر شود، مشروط براینکه دیپلماسی هوشمندانه در اولویت قرار گیرد. صاحب‌نظران به این عقیده اند که افغانستان باید از وابستگی بیش از حد به چین و پاکستان اجتناب کند و با حفظ توازن در روابط خارجی، منافع مالی خود را در منطقه‌ای پررقابت تضمین کند. واپسین حرف هم اینکه این نشست نه‌تنها آزمونی برای دیپلماسی امارت اسلامی است، بلکه می‌تواند نقطه شروعی برای بازتعریف جایگاه افغانستان در نظم نوین منطقه‌ای باشد، به شرطی که با دقت و دوراندیشی مدیریت شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *