خبرگزاری آفاق؛ کابل: در دنیایی که ادعای تمدن و حقوق بشر بر سر زبانهاست، ناباورانه شاهد هستیم که پولیس پاکستان، به عنوان نماد قانون و امنیت، به ابزاری برای تحقیر و خشونت علیه مهاجران افغان تبدیل شده است. ویدیوی تازهای که در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود، نه تنها قلب هر انسان باوجدانی را به درد میآورد، بلکه پرده از چهره واقعی یک سیستم فروپاشیده برمیدارد. سیلیهایی که بر صورت زنان افغان فرود میآید، نه فقط ضربه به جسم، بلکه ضربه به روح انسانیت است. این یادداشت، فریادی است علیه این بیرحمی ناباورانه، که نشان میدهد پولیس پاکستان فاقد کوچکترین ذرهای از برخورد انسانی است.
سیلی بر صورت زنان، سیلی بر وجدان پاکستان
چگونه ممکن است مأموران پولیسی که قسم خوردهاند حامی قانون باشند، دست بر زنان بیدفاع بلند کنند؟ در ویدیو، زنان افغان، مادرانی که شاید فرزندانشان را در آغوش دارند با تندی و خشونت روبهرو میشوند. سیلیهایی که میزنند، نه فقط درد جسمی، بلکه تحقیر عمیقی است که روح را میشکند. تحلیلگران معتقدند که این رفتار، ناباورانه است؛ به گفته آنان، پولیس پاکستان که باید حامی مظلومان باشد، به جلاد برای آنان تبدیل شده است. در سویی دیگر، حتا کاربران پاکستانی خود فریاد میزنند: «ما چنین سنگدل نبودهایم!» اما این خشونت، سؤال بزرگتری مطرح میکند: چه کسی این انسانها را به حیوان تبدیل کرده؟
اخراج با تحقیر، یا اخراج با کرامت؟
آگاهان تاکید میکنند که دولت پاکستان اگر تصمیم به اخراج مهاجران گرفته، چرا باید این فرآیند با خشونت همراه باشد؟ به گفته آنان، اخراج یک سیاست است، اما تحقیر یک جنایت انسانی. مهاجران افغان، سالها در پاکستان زندگی کردهاند، کار کردهاند، و بخشی از جامعه شدهاند. حالا با ضرب و شتم و آزار، آنان را بیرون میکنند؟ کارشناسان میگویند این رفتار خلاف اصول اخلاقی و معیارهای بینالمللی مهاجرت است. به گفته آنان، این ابزارسازی سیاسی از مسئله مهاجرت است. پولیس پاکستان نه تنها انسانی برخورد نمیکند، بلکه با این ناباوری، نشان میدهد که حکومتداری در این کشور به فروپاشی رسیده است. خشونت علیه زنان و کودکان، مرزهای انسانیت را درنوردیده است.
صدای کاربران پاکستانی، صدای وجدان بیدار
جالب است که کاربران پاکستانی خود پیشتاز محکومکردن هستند. یکی از آنان مینویسد: «به دستور عاصم منیر اخراج کنید، اما تحقیر نکنید! آیا به زنان سیلی میزنید؟» این کلمات، احساسی و پر از درد است. مردم عام پاکستان میگویند: «ما وحشی نیستیم!» اما پولیسشان چرا اینگونه عمل میکند؟ کارشناسان به این باور اند که این تناقض ناباورانه، نشاندهنده شکاف عمیق بین مردم و سیستم است. به گفته آنان، اگر تداوم این خشونت ادامه یابد، نه تنها مهاجران آسیب میبینند، بلکه اعتبار پاکستان به عنوان کشوری اسلامی و مهماننواز، برای همیشه خدشهدار میشود.
جمعبندی
در پایان اینگونه باید گفت که این رفتار پولیس پاکستان، فراتر از یک حادثه، نماد یک فاجعه انسانی است. ناباورانه است که در قرن ۲۱، هنوز سیلی بر صورت زنان افغان، ابزار سیاست شود. پولیس پاکستان نه تنها فاقد برخورد انسانی است، بلکه با این بیرحمی، جهان را به یاد وحشتهای فراموششده میاندازد. واپسین حرف هم اینکه زمان آن فرا رسیده که صدای اعتراض بلند شود؛ اخراج با احترام، نه با تحقیر.
