در پی تشدید بحران انسانی در غزه و تداوم اشغال سرزمینهای فلسطینی، نشست بینالمللی «راهکار دو دولتی» با هدف احیای روند صلح میان فلسطین و رژیم اسرائیل، روز دوشنبه (۶ اسد ۱۴۰۴) در مقر سازمان ملل متحد در نیویورک گشایش یافت. این نشست، که توسط فرانسه و عربستان سعودی بهطور مشترک رهبری میشود، بر پایه قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل با عنوان «حلوفصل مسالمتآمیز مسئله فلسطین» (تصویبشده در ۳ دسامبر ۲۰۲۴) شکل گرفت و انتظار میرود بیش از ۱۰۰ وزیر و نماینده از کشورهای گوناگون در آن شرکت کنند. این رویداد نشاندهنده حمایت گسترده جهانی از راهحل دو دولتی است، اما تحریم امریکا و اسرائیل، دو بازیگر کلیدی، چالش بزرگی ایجاد کرده است. از این نشست اگرچه به عنوان یکی از رویدادهای مهم دیپلماتیک برای حل مسئله فلسطین سخن زده میشود؛ با این وجود، چالشهای متعددی، از جمله تحریم امریکا و اسرائیل و نگرانیهای تکرار تجربههای تاریخی مانند شکست توافقنامه اسلو، پرسشهایی درباره اثربخشی آن مطرح کرده است.
نخستین روز نشست و مواضع شرکتکنندگان
در نخستین روز، وزرای امور خارجه فرانسه و عربستان سعودی به عنوان رؤسای مشترک نشست، آن را افتتاح کردند. آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد، با تأکید بر حقوق بینالملل، اعلام کرد: «راهکار دو دولتی همچنان تنها چارچوبی است که ریشه در حقوق بینالملل دارد و مورد حمایت جامعه جهانی است.» وی تصریح کرد که الحاق کرانه باختری اشغالی، تخریب گسترده غزه و اقدامات یکجانبه اسرائیل باید فوراً متوقف شود.
در ادامه، ژان نوئل بارو، وزیر خارجه فرانسه، گفت: «هیچ جایگزینی برای راهکار دو دولتی وجود ندارد. تنها این راهحل میتواند آرمانهای مشروع فلسطینیها و اسرائیلیها را برای زندگی در صلح و امنیت محقق کند.» وی همچنین از حضور نمایندگان ۱۲۵ کشور، از جمله ۵۰ وزیر خارجه، در این نشست خبر داد.
فیصل بن فرحان، وزیر خارجه عربستان، تأکید کرد که «عادیسازی روابط با اسرائیل منوط به تشکیل کشور مستقل فلسطینی است» و هشدار داد که تا زمان توقف جنگ در غزه، عادیسازی اتفاق نخواهد افتاد.
محمد مصطفی، نخستوزیر تشکیلات خودگردان فلسطین، این نشست را یک «فرصت تاریخی» خواند و بر لزوم بازگشت به مرزهای ۱۹۶۷ و اجرای قطعنامههای سازمان ملل تأکید کرد. او همچنین از تصمیم فرانسه برای بهرسمیتشناختن کشور فلسطین در سپتامبر آینده استقبال نمود.
آنیتا آناند، وزیر خارجه کانادا، خواستار «شجاعت سیاسی» برای تحقق راهکار دو دولتی شد و اعلام کرد که کانادا بر تقویت نهادهای فلسطینی و بازسازی به رهبری فلسطینیها تمرکز دارد.
همچنین، وزیر خارجه پاکستان اعلام کرد که: «مسئله فلسطین وجدان جمعی جهانی را تحت تأثیر قرار داده و زمان تأسیس کشور مستقل فلسطینی فرارسیده است.»
در مقابل، ایالات متحده و رژیم اسرائیل از شرکت در نشست خودداری کردند. تمی بروس، سخنگوی وزارت خارجه امریکا، این نشست را «نمایشی تبلیغاتی» دانست و مدعی شد که «برگزاری آن موجب تقویت حماس و تضعیف روند صلح میشود.»
اهمیت راهبردی این نشست
نخستین اهمیت این نشست، بازگرداندن مسئله فلسطین به اولویت دستور کار دیپلماسی جهانی است. پس از سالها بیتحرکی، برگزاری چنین نشست گستردهای با حضور نمایندگان بیش از ۱۰۰ کشور، نشانهای از احیای اجماع بینالمللی درباره راهحل سیاسی بحران فلسطین است. دومین نکته برجسته این نشست، نقش فعال عربستان سعودی به عنوان یک کشور تأثیرگذار در میان کشورهای اسلامی به ویژه کشورهای عربی و فرانسه به عنوان یک کشور برجسته غربی و نیز عضو دایم شورای امنیت سازمان ملل و عضو گروه جی 7، دو بازیگر با وزن ژئوپلیتیک متفاوت، نشان از ائتلافی تازه و چندجانبه برای اعمال فشار دیپلماتیک بر رژیم اسرائیل دارد. نکته سوم، گسترش رسمی بهرسمیتشناسی کشور فلسطین از سوی کشورهای اروپایی (مانند فرانسه، اسپانیا، نروژ، ایرلند) نشاندهنده نقطهعطفی در تحول نگرش بینالمللی نسبت به این مسئله است.
چالشها و نگرانیها
امریکا و اسرائیل این نشست را تحریم کردند. بدون مشارکت این دو بازیگر کلیدی در مسئله فلسطین، هرگونه توافق ممکن است فاقد حمایت لازم برای اجرا باشد. ایالات متحده، بهعنوان متحد راهبردی اسرائیل، در طول دههها همواره از تصمیمات بینالمللی در حمایت از فلسطین جلوگیری کرده است. با این حال، این نشست میتواند بهعنوان بستری برای ایجاد اجماع جهانی و اعمال فشار بر اسرائیل و امریکا برای مشارکت در مذاکرات آینده عمل کند.
توافقنامه اسلو (۱۹۹۳) نمونهای از شکستهای پیشین است. این توافق با وعدههایی مانند تشکیل دولت فلسطین در ۵ سال همراه بود، اما اسرائیل به جای اجرای آن، شهرکسازی را در کرانه باختری گسترش داد و به مرزهای ۱۹۶۷ بازنگشت. نگرانی وجود دارد که این نشست نیز به نتیجهای مشابه منجر شود، بهویژه با توجه به نقض مکرر قطعنامههای سازمان ملل توسط اسرائیل؛ بدون اینکه مکانیسمهای الزامآوری برای پاسخگویی این رژیم در دسترس باشد.
حتی اگر توافقی بر سر راهحل دو دولتی حاصل شود، مسائل عملی مانند تعیین مرزها، وضعیت بیتالمقدس، وضعیت پناهندگان، و ترتیبات امنیتی همچنان بسیار چالشبرانگیز هستند. برای مثال، شهرکهای اسرائیلی در کرانه باختری، که از نظر حقوق بینالملل غیرقانونی تلقی میشوند، تعیین مرزها را پیچیده کردهاند. اسرائیل به کرات منشور سازمان ملل متحد، قطعنامههای شورای امنیت و میثاقهای بینالمللی را با چراغ سبز امریکا زیر پا کرده است. تحلیلگران معتقدند که اسرائیل این بار، در مسیر توافقات و مصوبات این نشست نیز سنگاندازی خواهد کرد.
برای پایداری راهحل دو دولتی، تضمینهای قوی جهانی و سازوکارهایی برای اطمینان از پایبندی همه طرفها به توافقها ضروری است. این تضمینها در فرایندهای صلح پیشین، مانند اسلو، وجود نداشتند، و این نگرانی وجود دارد که بدون آنها، توافقها صرفاً روی کاغذ باقی بمانند.
پایان رنج فلسطینیان یا تکرار دور باطل؟
واپسین سخن اینکه این نشست، میتواند فصل تازهای در دیپلماسی چندجانبه برای حل مسئله فلسطین باشد، اما با وجود اهمیت و پشتیبانی گسترده جهانی، با چالشهای قابل توجهی روبهرو است. این نشست اگرچه میتواند گام مهمی برای احیای حمایت جهانی از راهحل دو دولتی باشد، اما بدون مشارکت امریکا و اسرائیل، تضمینهای قوی برای اجرای توافقها و حل مسائل پیچیده مانند مرزها، احتمال موفقیت آن محدود است و اجرایی شدن راهحل دو دولتی همچنان در هالهای از تردید و ابهام قرار دارد. پرسش بنیادین این است که آیا این نشست نقطه آغازی برای پایان رنج فلسطینیان خواهد بود یا بار دیگر تکراری تلخ از توافقنامههایی بینتیجه همچون اسلو؟