تهدید تازه خواجه آصف علیه افغانستان؛ سرپوشی بر بحران‌های داخلی یا نقض آشکار حاکمیت؟

در حالی که پاکستان با موج جدیدی از حملات در شهرهای خود مانند اسلام‌آباد و وزیرستان جنوبی روبه‌رو است، خواجه آصف، وزیر دفاع این کشور در مصاحبه‌ای با «شبکه جیونیوز»، تهدید به انجام حملات نظامی در داخل خاک افغانستان کرده است. وی این تهدید را به دو رویداد مرگ‌بار اخیر نسبت داده و ادعا کرده که «پس از این حوادث» احتمال اقدام فرامرزی علیه «گروه‌های مستقر در افغانستان» را نمی‌توان منتفی دانست. کارشناسان معتقدند که این سخنان نه تنها تنش‌های دیرینه میان دو همسایه را شعله‌ور می‌کند، بلکه این موقف، بیشتر بازتاب‌دهنده مشکلات عمیق داخلی پاکستان است تا تهدید واقعی از سوی افغانستان. در این یادداشت، به واکاوی تهدید تازه وزیر دفاع پاکستان و پیامدهای این موقف‌گیری پرداخته شده است.

 

ریشه‌های داخلی بحران امنیتی پاکستان فراتر از مرزها

کارشناسان حوزه سیاست به این باور اند که افزایش حملات در پاکستان، به ویژه توسط «تی‌تی‌پی»، بیش از آنکه به فعالیت‌های فرامرزی مرتبط باشد، نتیجه چالش‌های داخلی عمیق این کشور است. بر اساس گزارش مرکز تحقیقات و مطالعات امنیتی (CRSS) در اسلام‌آباد، سال ۲۰۲۵ یکی از خونین‌ترین سال‌ها برای غیرنظامیان و نیروهای امنیتی پاکستان بوده است، با بیش از ۱۶۱۲ کشته در ۴۴۴ حمله. کارشناسان مانند سید اخترعلی شاه، افسر سابق پولیس در خیبر پختونخوا، تأکید می‌کنند که «دولت پاکستان باید به مردم خود نشان دهد که به حملات پاسخ می‌دهد، اما این در حالی است که کشور با بحران‌های متعدد مانند حکومت ضعیف و محدودیت‌های اقتصادی دست و پنجه نرم می‌کند.» این تحلیل نشان می‌دهد که «تی‌تی‌پی» که از سال ۲۰۰۷ علیه دولت پاکستان جنگیده، از شکاف‌های داخلی مانند نارضایتی‌های قومی در بلوچستان و خیبر پختونخوا بهره می‌برد، نه صرفاً از پناهگاه‌های ادعایی در افغانستان. احمدخان اندر، کارشناس سیاسی و نظامی افغان نیز در این زمینه به خبرگزاری آفاق گفت: «تشدید حملات تی‌تی‌پی و دیگر گروه‌ها در پاکستان، به گونه کامل ریشه در ناکارآمدی ساختاری نظام امنیتی و سیاسی پاکستان دارد. ادعای استفاده از خاک افغانستان، یک بهانه تکراری برای سرپوش گذاشتن بر شکست‌های داخلی است.» علاوه بر این، گزارش ACLED (پروژه داده‌های مکان و رویدادهای درگیری مسلحانه) در سال ۲۰۲۵ اشاره می‌کند که فعالیت «تی‌تی‌پی» در نیمه اول سال از کل سال ۲۰۲۴ فراتر رفته است، اما این افزایش بیشتر به «وضعیت سیاسی پرتنش داخلی» پاکستان نسبت داده می‌شود که فرصت‌هایی برای شورشیان ایجاد کرده است. احسان‌الله تیپو محسود، تحلیل‌گر امنیتی مستقر در اسلام‌آباد، در مصاحبه با الجزیره گفت: «حملات اخیر در اسلام‌آباد و وزیرستان جنوبی بیشتر نشان‌دهنده شکست در مدیریت داخلی حکومت است تا دخالت خارجی.»

 

نقض حاکمیت افغانستان؛ تهدیدهای خواجه آصف و پیامدهای آن

تهدیدهای خواجه آصف مبنی بر «اقدام فرامرزی» به گونه مستقیم حاکمیت افغانستان را نقض می‌کند و با اصول حقوق بین‌الملل، به ویژه ماده دوم منشور سازمان ملل متحد که استفاده از زور علیه تمامیت ارضی کشورها را ممنوع می‌کند، در تضاد است. آصف در مصاحبه خود ادعا کرده که «هر چیزی که از افغانستان بیاید، نقض توافق است» و پاکستان را در «وضعیت جنگی» توصیف کرده، اما این لفاظی تهاجمی، همان‌طور که عبدالسید، پژوهشگر امنیت مستقر در سویدن، در تحلیل خود برای الجزیره اشاره می‌کند که این «سیگنال آمادگی برای ازسرگیری حملات هوایی در افغانستان» است، بدون آنکه شواهد محکمی برای «کنترل مؤثر» دولت افغانستان بر «تی‌تی‌پی» ارائه دهد.

این تهدیدها نه تنها تنش‌ها را تشدید می‌کند، بلکه سابقه پاکستان در حملات مشابه، مانند حملات هوایی در مارچ ۲۰۲۴ و اکتبر ۲۰۲۵ که منجر به تلفات غیرنظامیان افغان شد، را تکرار می‌کند. در عین حال، گزارش سازمان ملل در جولای ۲۰۲۵ تأکید می‌کند که چنین اقداماتی «نقض آشکار حاکمیت» است و می‌تواند به چرخه‌ای از انتقام‌جویی منجر شود. امارت اسلامی نیز این تهدیدها را «نقض اصول بین‌المللی» خوانده و هشدار داده که «چنین حملاتی بی‌پاسخ نخواهد ماند». کارشناسان مانند مایکل کوگلمن، تحلیلگر ارشد امریکایی و مسوول بخش آسیای جنوبی نهاد ویلسن هشدار می‌دهند که این رویکرد «خطرناک» است و می‌تواند به درگیری‌های گسترده‌تری منجر شود، بدون آنکه امنیت پاکستان را تضمین کند.

 

موقف امارت اسلامی

امارت اسلامی همواره تأکید کرده که خاک افغانستان علیه هیچ کشوری، از جمله پاکستان، استفاده نخواهد شد. سخنگویان امارت، از جمله ذبیح‌الله مجاهد، بارها اعلام کرده‌اند که گروه‌های مسلح مخالف پاکستان در افغانستان پایگاه ندارند. مقام‌های بلندپایه‌ی امنیتی، از جمله سراج‌الدین حقانی، وزیر داخله در دیدارهای رسمی با هیات‌های پاکستانی اطمینان داده‌اند که امنیت خطوط فرضی را جدی می‌گیرند. در عین حال، امارت اسلامی حملات فرامرزی را رد کرده و آن‌ها را ناشی از مشکلات داخلی پاکستان دانسته است. هم‌زمان با این، کابل بارها پیشنهاد مذاکره مستقیم برای حل اختلافات با اسلام‌آباد را داده‌است، طوری که سه دور مذاکرات را با طرف پاکستانی انجام داد که در نهایت بر اساس «خواست‌های غیرعملی هیات پاکستانی‌» گفت‌وگوها به بن‌بست رسید. در عین حال، تاکنون کابل هرگونه دخالت در امور داخلی پاکستان را تکذیب کرده و بر اصل عدم مداخله پایبند مانده‌است.

 

محکومیت‌های بین‌المللی؛ از سازمان ملل تا قدرت‌های منطقه‌ای

کارشناسان حوزه سیاست معتقدند که تهدیدهای پاکستان برای انجام حملات فرامرزی، سابقه‌ای از محکومیت‌های بین‌المللی را به همراه دارد و می‌تواند انزوای دیپلماتیک اسلام‌آباد را تشدید کند. در حملات مشابه اخیر، دولت هند به طور رسمی «نقض حاکمیت افغانستان» را محکوم کرد و رندیر جیسوال، سخنگوی وزارت خارجه این کشور، آن را «عادت قدیمی پاکستان در سرزنش همسایگان برای شکست‌های داخلی خود» خواند. سازمان ملل نیز خواستار تحقیق در مورد حملات هوایی پاکستان شده بود و آن‌ها را «نقض حقوق بشر و حاکمیت» توصیف کرده بود. در سطح منطقه‌ای، قطر و ترکیه میانجی‌های گفت‌وگوهای صلح، نقش خود را در محکومیت ضمنی این تهدیدها ایفا کرده‌اند. کارشناسان مسایل سیاسی نیز هشدار می‌دهند که این اقدامات می‌تواند به «انزوای بیشتر پاکستان» در مجامع بین‌المللی منجر شود. در نهایت، این تهدیدها نه تنها ثبات منطقه را تهدید می‌کند، بلکه می‌تواند به تحریم‌های اقتصادی و کاهش کمک‌های بین‌المللی برای پاکستان بیانجامد.

 

جمع بندی

در پایان این‌گونه می‌توان گفت که تهدید خواجه آصف به حملات نظامی در خاک افغانستان، بیش از آنکه پاسخی به تهدیدهای خارجی باشد، تلاشی برای سرپوش گذاشتن بر بحران‌های داخلی پاکستان است؛ از ناکارآمدی مدیریتی در مناطق خط فرضی تا سیاست‌های دوگانه در قبال افغانستان. تحلیل‌گران مسایل سیاسی بر این تأکید دارند که حل ریشه‌ای مشکل، نیازمند تمرکز بر اصلاحات داخلی است، نه ماجراجویی‌های فرامرزی. به گفته آنان، این تهدیدها، به عنوان نقض آشکار حاکمیت افغانستان، محکومیت‌های بین‌المللی از سوی سازمان ملل، هند و میانجی‌های منطقه‌ای را به دنبال خواهد داشت و می‌تواند چرخه خشونت را تشدید کند. کارشناسان پیشنهاد می‌کنند که پاکستان برای دستیابی به امنیت پایدار، باید به جای اتهام‌زنی، به گفت‌وگوهای واقعی و اصلاحات داخلی روی آورد. در غیر این صورت، این سیاست‌ها نه تنها صلح منطقه‌ای را به خطر می‌اندازد، بلکه اعتبار جهانی اسلام‌آباد را نیز خدشه‌دار می‌سازد. واپسین حرف هم اینکه زمان آن فرا رسیده که پاکستان مسوولیت مشکلات خود را بپذیرد و از ابزار دیپلماسی به جای تهدید نظامی بهره گیرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *