خبرگزاری آفاق؛ کابل: اظهارات اخیر سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، پس از دیدار با سوبرامانیام جیشنکر، وزیر امور خارجه هند، در مسکو مبنی بر رسیدن دو کشور به یک موضع مشترک در مورد افغانستان، نشاندهنده تحول مهمی در رویکرد منطقه به افغانستان است. لاوروف این موضع را «رویکرد عملگرایانه برای شمولیت افغانستان در روندهای منطقهای» توصیف کردهاست که این حاکی از تمایل مسکو و دهلینو برای تعامل با حاکمیت فعلی افغانستان بهمنظور تقویت ثبات و امنیت منطقهای است. این یادداشت به بررسی ابعاد این موضع مشترک، انگیزههای دو کشور و پیامدهای آن برای منطقه میپردازد.
موضع مشترک روسیه و هند
روسیه و هند به عنوان دو قدرت تاثیرگذار در آسیا، از روابط استراتژیک دیرینهای برخوردارند که در چهارچوبهایی مانند بریکس و سازمان همکاری شانگهای (SCO) تقویت شده است. این روابط زمینهساز هماهنگی مواضع دو کشور در مسایل منطقهای از جمله افغانستان است. کارشناسان حوزه سیاست معتقدند که افغانستان به دلیل موقعیت استراتژیک خود در قلب آسیا، نقش محوری در امنیت، تجارت و اتصال منطقهای دارد. دکتر سمیر انگار، آگاه روابط بینالملل در گفتوگو با خبرگزاری آفاق گفت: «روسیه و هند به این منظور برای شمولیت افغانستان در روندهای منطقهای تاکید دارند تا هم توازن در برابر محور چین پاکستان ایجاد شود و هم نقش خود را در معادلات منطقهای برجسته سازند. در عین حال، آنها افغانستان را پل اساسی برای اتصال آسیای مرکزی به جنوبی میدانند و باور دارند که مشارکت فعال کابل نهتنها به گسترش همکاریهای اقتصادی و ترانزیتی کمک میکند، بلکه به حل یکی از مهمترین چالشهای منطقهای، یعنی تامین ثبات و مدیریت موثر تهدیدات امنیتی نیز یاری خواهند رساند.»
به باور برخی دیگری از این کارشناسان، موضع مشترک دو کشور نشاندهنده تلاش برای پذیرش واقعیت حاکمیت امارت اسلامی و استفاده از آن برای پیشبرد منافع مشترک، بدون الزامیت بهرسمیتشناختن رسمی امارت اسلامی است.
انگیزههای روسیه و هند
روسیه و هند با درک موقعیت ژئوپلیتیک افغانستان، تلاش دارند که کشور را در روندهای منطقهای شامل سازند تا از یکسو از نفوذ بازیگران رقیب جلوگیری کنند و از سوی دیگر، مسیرهای اقتصادی، امنیتی و ترانزیتی را در آسیای مرکزی و جنوبی تقویت کنند. آنان همچنان ثبات در افغانستان را برای امنیت منطقه و مقابله با تهدیدهای مشترک مانند تروریزم حیاتی میدانند. مسکو به دنبال جلوگیری از گسترش تهدیدات تروریستی، به ویژه از سوی داعش خراسان به آسیای مرکزی است که به گونه مستقیم امنیت متحدانش مانند تاجیکستان و ازبیکستان را تهدید میکند. حذف نام امارت اسلامی از فهرست گروههای ممنوعه، دیدارهای مکرر مقامهای مسکو و کابل و در نهایت بهرسمیتشناسی امارت اسلامی نیز نشاندهنده تغییر در سیاست روسیه از مقابله به تعامل رسمی است.
هند نیز نگران تاثیر تحولات افغانستان بر امنیت خود است. دهلینو با رویکرد عملگرایانه، تلاش میکند که نفوذ خود را در برابر پاکستان تقویت کند. کارشناسان حوزه سیاست معقتدند که دیدارهای اخیر مقامهای هندی و امارت اسلامی و سرمایهگذاری دهلینو در پروژههای زیرساختی نشاندهنده تمایل هند به حفظ نقش فعال در افغانستان است. نثاراحمد شیرزی، فعال سیاسی به خبرگزاری آفاق گفت: «هند، هر سیاستی را که در قبال افغانستان دنبال میکند، منافع خود را با توجه به فرهنگ و تاریخ مشترک با افغانستان در نظر میگیرد. در عین حال، رقابتهای منطقهای، باعث میشود تا هند در امور افغانستان فعالتر شود.»
پیامدهای منطقهای و بینالمللی
آگاهان مسایل سیاسی به این باور اند که شاملسازی افغانستان در روندهای منطقهای از سوی روسیه و هند، میتواند پیامدهای مهمی در سطح منطقه و جهان داشته باشد. موضع مشترک روسیه و هند میتواند به کاهش نفوذ چین و پاکستان در افغانستان منجر شود. این همکاری همچنان پیامی به غرب است که منطقه قادر به مدیریت مسایل خود بدون دخالت قدرتهای غربی است. در عین حال، این اقدام به تقویت همکاریهای اقتصادی، امنیتی و ترانزیتی منجر خواهد شد و زمینه را برای کاهش تنشها و گسترش پیوندهای همسایگی فراهم میکند. از سوی دیگر، این تصمیم میتواند رقابت میان قدرتهای منطقهای را متوازنتر سازد.
شیرآقا بیانزی، آگاه روابط بینالملل به خبرگزاری آفاق گفت: «حضور فعال افغانستان در نشستها و پروژههای منطقهای، به تدریج مشروعیت بیشتری برای امارت اسلامی فراهم میکند و همچنان مسیر تعامل با قدرتهای جهانی را باز مینماید. اقدام روسیه و هند، تلاشهای غرب را برای منزوی نگهداشتن امارت اسلامی نقش بر آب میکند و آنرا با چالش روبه رو میسازد.»
جمعبندی
در پایان اینگونه میتوان گفت که موضع مشترک روسیه و هند در قبال شمولیت افغانستان در روندهای منطقهای نشاندهنده تغییر در سیاستهای منطقهای و پذیرش واقعیت حاکمیت امارت اسلامی است و این رویکرد عملگرایانه که بر همکاریهای امنیتی، اقتصادی و دیپلماتیک متمرکز است، میتواند به کاهش انزوای امارت اسلامی، تقویت ثبات منطقهای و موازنه در برابر نفوذ غرب کمک کند.