تهدید دوباره دونالد ترامپ، رییس جمهور امریکا مبنی بر حمله نظامی به ایران و آمادگی تهران برای پاسخ قاطع و سخت به واشنگتن، بار دیگر نگرانیها را در پیوند به افزایش تنش در خاورمیانه افزایش دادهاست. حالا این رویارویی کلامی، نهتنها خطر درگیری مستقیم را افزایش میدهد، بلکه پیامدهای گستردهای برای ثبات منطقهای و جهانی و همچنان چارچوبهای حقوقی جهانی به دنبال دارد. در این یادداشت، ضمن بررسی ابعاد منطقهای و بینالمللی این تهدیدات، به نقض قوانین بینالمللی از سوی امریکا و تاثیرات آن بر صلح و امنیت جهانی پرداخته میشود.
تهدید ترامپ
دونالد ترامپ، رییس جمهور امریکا، در ادامه سیاستبازیهای ناپخته و پراکنده خود باردیگر ایران را با حمله نظامی تهدید کرد. او به روز (دوشنبه، ۶ اسد) که در یک نشست خبری مشترک با نخستوزیر بریتانیا حضور داشت در گفتوگو با خبرنگاران بار دیگر تاکید کرد که اگر ایران دوباره به برنامه هستهای خود ادامه دهد، امریکا «به سرعت» آنرا نابود خواهد کرد. رییس جمهور امریکا با انتقاد شدید از پافشاری ایران بر ادامه فعالیتهای غنیسازی اورانیوم، تاکید کرد که تهران با این اصرار پیام ناخوشایندی به واشنگتن ارسال میکند. او تصریح کرد: «آنها نباید این کار را بکنند… ما تاسیسات هستهای آنها را ازبین بردیم. آنها میتوانند دوباره شروع کنند، اگر این کار را بکنند، ما این تاسیسات را سریعتر از اینکه انگشتتان را تکان دهید ازبین خواهیم برد و این کار را با خرسندی و بدون ملاحضه انجام خواهیم داد.»
در کنار این، ترامپ با اشاره به گفتوگوی سید عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران با فاکسنیوز که گفته بود ایران از برنامه هستهای خود عقبنشینی نخواهد کرد، گفت «او (عراقچی) حرفهایی زده که نباید میزد.»
حالا در اینسو، این اظهارات دونالد ترامپ با واکنش شدید جمهوری اسلامی ایران مواجه شدهاست.
پاسخ قاطع ایران
پس از آنکه دونالد ترامپ، ایران را تهدید کرد، اظهارات او با واکنش تند جمهوری اسلامی روبه رو شد. سید عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران روز (دوشنبه، ۶ اسد) در پاسخ به تهدید ترامپ گفت که اگر واشنگتن آنچه ترامپ گفت انجام دهد، تهران واکنش قاطعتر نشان میدهد، واکنشی که دیگر امکان پنهانکردنش وجود نخواهد داشت. او تصریح کرد: «ایران کشوری با فرهنگ غنی و ریشهدار در هفت هزار سال تمدن، هرگز به زبان تهدید و ارعاب پاسخ نخواهد داد، ایرانیان هرگز در برابر بیگانگان سر خم نکردهاند و تنها به احترام پاسخ میدهند.»
آقای عراقچی همچنان گفت که در جنگ دوازده روزه ضربات که ایران وارد کرد، تاکنون سانسور میشوند.
مسوول دستگاه دیپلماسی ایران همچنان تاکید کرد که بمباران غیرقانونی اخیر تاسیسات هستهای ایران تابت کرد که هیچ راهحل نظامی وجود ندارد. او افزود اگر نگرانیهایی درباره احتمال انحراف برنامه هستهای ایران به اهداف غیرصلحآمیز وجود داشته باشد، گزینه بهتر مذاکره است نه اقدامات نظامی.
با توجه به تهدیدهای ترامپ و پاسخ قاطع ایران، اگر این تهدیدها به اقدام عملی منجر شود، برای منطقه و جهان پیامدهای نیز دارد.
پیامدهای منطقهای و جهانی
کارشناسان حوزه سیاست معتقدند که ادامه تهدیدهای ترامپ به حمله نظامی و تاکید ایران بر غنیسازی اورانیوم، تنشی را رقم زده که میتواند منطقه را در آستانه یک جنگ مستقیم قرار دهد.
در چنین شرایطی، هرگونه اقدام نظامی از سوی امریکا علیه تاسیسات هستهای ایران به احتمال زیاد با واکنش قاطع و شدید تهران روبه رو میشود، مانند حمله به منافع امریکا در منطقه و یا بستن تنگه هرمز. با توجه به آنچه گفته شد، این وضعیت نهتنها امنیت منطقه خلیج فارس را به طور جدی تهدید میکند، بلکه بهای جهانی انرژی را نیز افزایش داده و ثبات اقتصاد جهانی را به مخاطره میاندازد.
در سویی دیگر، تشدید این تنشها میتواند واکنش قدرتهای جهانی همچون روسیه و چین را نیز به دنبال داشته باشد، این وضعیت ممکن است باعث شکلگیری صفبندیهای تازه در سطح بینالمللی شود. در مجموع اینگونه میتوان گفت که تشدید این تنش، بیش از آنکه سودی برای طرفین داشته باشد، هزینههای سنگینی بر دوش منطقه و جهان خواهد گذاشت. از همینرو است که تحلیلگران عرصه سیاست پیشنهاد میکنند که راهکارهای واقعی نه در تهدید و برخورد نظامی، بلکه در بازگشت به دیپلماسی همراه با شفافیت و تضمینهای دوجانبه نهفته است.
ابعاد حقوقی و دیپلماتیک
آگاهان مسایل حقوقی به این عقیده اند که تهدید دوباره ترامپ علیه ایران از منظر حقوق بینالملل، با چالشهای جدی روبه رو است. طبق منشور سازمان ملل، تهدید به استفاده از زور بدون وجود خطر قریبالوقوع، ناقض اصول بنیادین حقوق بینالملل است و میتواند به عنوان تهدید به جنگ تلقی شود، چنین مواضعی مشروعیت بینالمللی نداشته و زمینه را برای طرح شکایت جمهوری اسلامی ایران در نهادهای بینالمللی نیز فراهم میسازد؛ در عین حال، از نظر دیپلماتیک نیز، این تهدیدها میتواند اجماع جهانی را علیه سیاستهای یکجانبه امریکا تقویت کرده و جایگاه ایران را در عرصه بینالمللی به عنوان طرفی در معرض تهدید، تقویت کند. در کنار این، در داخل امریکا، اجرای چنین تهدیدهایی بدون مجوز کنگره میتواند با چالشهای حقوقی داخلی مواجه شود.
کارشناسان حقوقی در مجموع و با اتفاق نظر معتقدند که تهدیدهای ترامپ نهتنها فاقد پشتوانه حقوقی معتبر است، بلکه در سطح دیپلماتیک نیز به زیان اعتبار بینالمللی واشنگتن تمام میشود.
زمینه تاریخی تنشها
تاریخنگاران حکایت میکنند که روابط پرتنش میان ایران و امریکا ریشه در رفتارهای مداخلهجویانه واشنگتن دارد؛ از کودتای ۱۹ اگست ۱۹۵۳ میلادی گرفته تا حمایت همهجانبه از رژیم پهلوی. آنان تصریح میکنند که پس از پیروزی انقلاب اسلامی و قطع دست امریکا از منابع و سیاست ایران، ایالات متحده دشمنی آشکاری را با دولت ایران در پیش گرفت. سالهای بعد امریکا با تحریمهای شدید، تحریک همسایگان، حمایت از صدام در جنگ تحمیلی و حتا ساقط کردن هوایپمای مسافربری ایرانی در سال ۱۹۸۸، به گونه عملی در مسیر فشار و تهدید باقی ماند؛ توافق برجام در سال ۲۰۱۵ امیدی برای تعامل بود، اما خروج یکجانبه ترامپ در سال ۲۰۱۸ نشان داد امریکا قابل اعتماد نیست.
ترور سردار قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سال ۲۰۲۰ به دستور ترامپ، اوج تجاوزگری امریکا بود و پاسخ موشکی ایران به پایگاه عینالاسد، نمایش بازدارندگی به شمار میرفت. در آخرین مورد هم اسراییل با حمایت مستقیم امریکا به تاریخ ۱۳ جون، ۲۰۲۵ وارد جنگ دوازده روزه علیه ایران شد و ایالات متحده در روز نهم آن، با حمله به سه سایت هستهای ایران، دست به اقدام تهاجمی زد. نیروهای مسلح جمهوری اسلامی نیز در عملیاتی با رمز مقدس «یا اباعبدالله الحسین(ع)»، پایگاههای هوایی العدید قطر، بزرگترین پایگاه نظامی امریکا در غرب آسیا را با شلیک حدود شش موشک بالستیک هدف قرار دادند. اکنون نیز تهدیدهای تازه ترامپ در امتداد همان سیاستهای خصمانه است، اما ایران نیز باردیگر نشان داده که در برابر فشارهای ایالات متحده تسلیم نمیشود و دفاع از خاک، عزت و استقلال خود را در برابر هر تجاوزگر ترجیح میدهد.
جمعبندی
در پایان اینگونه میتوان گفت که تهدیدهای مکرر امریکا، به ویژه از سوی ترامپ، نهتنها مغایر با اصول حقوق بینالملل و منشور سازمان ملل است، بلکه تاثیرات مخربی بر ثبات و امنیت منطقهای و همچنان اعتماد جهانی به نظام بینالمللی دارد. چنین رویکردهایی بهجای کاهش تنش، تنها به گسترش بحران، بیثباتسازی خاورمیانه و تقویت گفتمانهای ضدامریکایی منجر میشود. امریکا باید بهجای تهدید و اتخاذ سیاستهای یکجانبه، مسیر دیپلماسی و گفتوگو را برگزیند و نگرانیهای خود را در چارچوب قانونی و بینالمللی با طرف مقابل در میان بگذارد. تجربههای پیشین نشان دادهاند که استفاده از زبان تهدید، نهتنها به حل مشکلات منجر نمیشود، بلکه موجب انزوای واشنگتن و افزایش نفرت جهانی نسبت به سیاستهای مداخلهجویانه آن نیز خواهد شد. واپسین حرف هم اینکه مسیر واقعی صلح و امنیت، از گفتوگو و احترام به حاکمیت کشورها میگذرد، نه از لوله تفنگها.