در چهار سال گذشته، موضوع بهرسمیتشناسی امارت اسلامی افغانستان یکی از مسایل جنجالی در رسانههای داخلی و بیرونی بودهاست. امارت اسلامی مدعی تکمیل معیارهای بینالمللی، از جمله تامین امنیت و مبارزه با تروریزم بود، در حالی که جامعه جهانی بر رعایت حقوق بشر، به ویژه حقوق زنان، تشکیل حکومت فراگیر و مبارزه قاطع با تروریزم تاکید داشته است، در این میان تصمیم تاریخی روسیه برای به رسمیتشناسی رسمی امارت اسلامی نقطه عطفی در دیپلماسی منطقهای ایجاد کرد، این یادداشت به مزیتهای به رسمیتشناسی حکومت سرپرست و همچنان به کاندیداهای احتمالی بعدی که علاقهمند هستند امارت اسلامی را به رسمیتبشناسند، میپردازد.
تاکید کابل بر تکمیلشدن شرایط به رسمیتشناسی بینالمللی
در ادامه خواستهای امارت اسلامی برای بهرسمیتشناختهشدن از سوی جهان، خیرالله خیرخواه، سرپرست وزارت اطلاعات و فرهنگ یکبار دیگر تاکید کرد که حکومت فعلی افغانستان تمامی شرایط لازم برای بهرسمیتشناختهشدن را تکمیل کرده و از کشورها خواست مانند روسیه، امارت اسلامی را به رسمیتبشناسند. آقای خیرخواه در گفتوگو با خبرگزاری باختر گفت: «جامعه جهانی باید واقعیتهای افغانستان را بپذیرد، زیرا امنیت برقرار شده، تولید مواد مخدر متوقف است و فساد نیز ریشهکن شدهاست. این دستاوردها نهتنها برای افغانستان، بلکه برای تمام جهان با اهمیت است.»
سرپرست وزارت اطلاعات و فرهنگ همچنان گفته است که امارت اسلامی برای نخستینبار در دهههای اخیر توانسته حاکمیت مرکزی را در سراسر افغانستان برقرار کند.
این مقام کابینه امارت اسلامی همچنان تاکید کرد که بهرسمیتشناسی حکومت سرپرست تاثیرات مثبتی بر اقتصاد افغانستان و جذب سرمایهگذاری خارجی خواهد داشت.
حال پرسش این است که این رسمیتشناسی آیا مزیتهای دیگری هم دارد و یا خیر؟
کارشناسان حوزه سیاست در پاسخ به این پرسش تاکید میکنند که بهرسمیتشناختهشدن امارت اسلامی از سوی جهان میتواند باعث تقویت ثبات منطقهای شود، همکاریهای اقتصادی را گسترش دهد، مردم افغانستان را از انزوا بیرون سازد و از مداخلات خارجی جلوگیری کند.
تقویت ثبات منطقهای
همانطور که در بالا گفته شد تعامل رسمی جهان با امارت اسلامی میتواند به کاهش بیثباتی در منطقه کمک کند و همچنان این اقدام باعث جلوگیری از قاچاق مواد مخدر نیز میشود.
عبدالجمیل شیرانی، آگاه مسایل سیاسی به خبرگزاری آفاق گفت: «در چهار سال گذشته امارت اسلامی با تامین امنیت داخلی و جلوگیری از استفاده خاک افغانستان علیه کشورهای دیگر، به صلح منطقه کمک کرده و رسمیتشناسی رسمی از سوی تمام جهان باعث میشود که تهدیدات تروریستی نیز به حداقل برسد که این به نفع افغانستان، کشورهای همسایه و جهان نیز است.»
گسترش همکاریهای اقتصادی
در حدود چهار سال گذشته دیده شد که امارت اسلامی با تمرکز بر روابط تجاری و اقتصادی با کشورهای منطقه و جهان به دنبال تقویت اقتصاد داخلی و کاهش وابستگی به کمکهای بیرونی است، با توجه به این مساله، اگر تعاملات رسمی شکلگیرد این میتواند به توسعه زیرساختها، تجارت و پروژههای منطقهای مانند ترانزیت و انرژی منجر شود و کشورهای همسایه و منطقه نیز میتوانند از این سود ببرند.
دیپلماسی فعال و تعامل مثبت
حکومت سرپرست افغانستان پس از به قدرت رسیدن دوباره با اتخاذ سیاست خارجی متوازن و مبتنی بر احترام متقابل، نشان داده که کابل آماده همکاری به جامعه جهانی است، به رسمیتشناختن آن نیز میتواند راه را برای تعاملات دیپلماتیک گستردهتر و کاهش تحریمهای بینالمللی هموار کند که این به نفع همه طرفها خواهد بود.
مقابله با مداخلات خارجی
آگاهان مسایل سیاسی معتقدند که امارت اسلامی با تاکید بر استقلال سیاسی و مقابله با نفوذ خارجی، میتواند به عنوان یک بازیگر مستقل در منطقه عرض اندام کند که این امر به کشورهای منطقه کمک میکند تا روابط مبتنی بر منافع متقابل و بدون دخالت قدرتهای غربی ایجاد کنند.
در سویی دیگر، هرچند رسمیتشناسی میتواند مزایای بسیاری داشته باشد، اما در چهار سال گذشته مشخص شد که اکثریت کشورهای منطقه و جهان نگرانیهایی دارند و برای این رسمیتشناسی پیششرطهایی نیز ارایه کرده اند.
چالشها و شروط رسمیتشناسی
رعایت حقوق بشر، تشکیل حکومت فراگیر، مبارزه با تروریزم و مواد مخدر از جمله شرایطی اند که شماری از کشورهای منطقه و جهان از آن به عنوان پیشزمینهی به رسمیتشناسی امارت اسلامی نام برده اند.
سید محسن حسینی، آگاه مسایل سیاسی به خبرگزاری آفاق گفت: «کشورهای منطقه و جهان در ابتدا باید با امارت اسلامی تعامل سازنده داشته باشند، بعد آنرا به سمت اصلاحات تشویق کنند و در اخیر خواستهای مشروع خود را بیان کنند، در صورتی که به رسمیت نمیشناسند چگونه توقع دارند که خواستهایشان مورد توجه قرار گیرد، در حالی که در افغانستان امنیت تامین است، با مواد مخدر مبارزه میشود، در حکومت نیز از تمام اقوام نماینده حضور دارد و در نظام اسلامی حقوق مردم و به خصوص زنان نیز رعایت میشود.» اما جامعه جهانی برخلاف دیدگاه آقای حسینی معتقد است که امارت اسلامی باید پیشزمینههای به رسمیتشناسی را رعایت کند.
در سویی دیگر، تحلیلگران مسایل سیاسی خوشبین اند که پس از روسیه قرار است شماری از کشورهای دیگر نیز به کاروان مسکو بپیوندند.
کاندیداهای احتمالی به رسمیتشناسی امارت اسلامی پس از روسیه
پس از آنکه روسیه روز (پنجشنبه، ۱۲ سرطان) امارت اسلامی را به رسمیتشناخت، خوشبینیها از آبشدن یخ رابطه جهان با حکومت سرپرست افغانستان بیشتر شد.
حال تحلیلها بیانگر آنست که کشورهای چین، قزاقستان، ازبیکستان، ایران، پاکستان، ترکیه، قطر و امارات متحده عربی به دلیل روابط دیپلماتیک، اقتصادی و امنیتی، محتملترین کاندیداها برای رسمیتشناسی امارت اسلامی پس از روسیه هستند. آگاهان سیاسی تاکید میکنند که این کشورها معتقدند که تعامل با امارت اسلامی میتواند به کاهش تهدیدات تروریستی و تامین ثبات منطقهای کمک کند. در عین حال، حکومت سرپرست با تامین امنیت داخلی به کشورهای همسایه و نامبرده اطمینان داده که خاک افغانستان علیه آنها استفاده نمیشود.
امارت اسلامی با تمرکز بر پروژههای ترانزیتی و استخراج منابع طبیعی به دنبال جذب سرمایهگذاری از کشورهای منطقه است که این امر به نفع اقتصاد این کشورها نیز است.
عبدالصادق حمیدزوی، آگاه مسایل سیاسی به خبرگزاری آفاق گفت: «امارت اسلامی با شرکت در نشستهای بینالمللی و برقراری روابط خوب با کشورها، نشان داده که آماده تعامل رسمی با جهان است، همان گونه که دیدیم این رویکرد مورد استقبال روسیه و حتا چین هم قرار گرفت.»
در سویی دیگر، کشورهای همسو مانند ایران، چین و روسیه به این باور اند که رسمیتشناسی امارت اسلامی به کاهش نفوذ غرب در منطقه و تقویت استقلال سیاسی کشورها کمک کند، از اینرو آنان به این نتیجه رسیده اند که بجای انزوا باید با کابل در یک رابطه رسمی قرار گیرند.
جمعبندی
در پایان اینگونه میتوان گفت که کشورهای منطقه، به ویژه آنانی که مخالف سیاستهای غربی اند، به دلیل منافع امنیتی، اقتصادی و سیاسی به تدریج به سمت تعامل رسمی و به رسمیتشناسی امارت اسلامی حرکت میکنند، اما موانعی مانند مسایل حقوق بشری ممکن است سرعت این فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد. همزمان با این، همانگونه که سرپرست وزارت اطلاعات و فرهنگ تاکید کرد، سخنگویان امارت اسلامی نیز همواره اعلام کرده اند که معیارهای به رسمیت شناسی را تکمیل کردهاند، اما قراین نشان میدهد که در حال حاضر اجماع جهانی همچنان به شروطی مانند دولت فراگیر وابسته است.