از زمان به قدرت رسیدن دوباره امارت اسلامی در افغانستان، جامعه جهانی با اعمال فشارهای گسترده، تلاش کرده تا رفتار حکومت سرپرست را تغییر دهد، اما این فشارها نهتنها به حل چالشهای سیاسی و امنیتی کمک نکرده، بلکه به تشدید بحرانهای گونهگون نیز دامن زده و مردم عادی افغانستان را در تنگنای فقر، گرسنگی و ناامیدی قرار داده است. در این یادداشت بر رویکرد فشارمحور جامعه جهانی میپردازیم که این سیاست چه آسیبهای داشته و اثرات مخرب فشارهای بینالمللی بالای مردم عام افغانستان چه بوده است؟
انتقاد امارت اسلامی از فشارهای جهانی
در ادامه انتقادهای امارت اسلامی از تحریمهای جامعه جهانی، ندامحمد ندیم، سرپرست وزارت تحصیلات عالی باردیگر از فشارهای جهانی انتقاد کرد، آقای ندیم در دیدار با سفیر جاپان در کابل گفت که جامعه جهانی از یکسو شعار حمایت از افغانستان سر میدهد، اما در سویی دیگر در عمل رهبران امارت اسلامی افغانستان را با تهدید به محاکمه تحت فشار قرار میدهد؛ او در این دیدار افزود که امارت اسلامی خطمشی خود را بر اساس دین، شریعت و خواست مردم افغانستان پایهگذاری کرده و این ارزشها اصول اصلی نظام فعلی را تشکیل میدهد. کارشناسان حوزه سیاست نیز معتقدند که جامعه جهانی با فشار و تحریم نمیتواند خواستهایش را بالای مردم افغانستان تحمیل کند.
سلیم پیگیر، آگاه مسایل سیاسی به خبرگزاری آفاق گفت: «جامعه جهانی باید افغانها را بادرنظرداشت دین و عنعناتشان بپذیرد و نباید در پی تغییر این ارزشها باشد، زیرا این روش ناکام است. وظیفه امارت اسلامی افغانستان نیز است که در مورد خواستهای مشروع جامعه جهانی و مردم افغانستان غور و بررسی کند.»
این در حالیست که مقامهای امارت اسلامی پیش از این نیز بارها از فشارهای جهانی، به ویژه تحریمهای اقتصادی و سیاسی انتقاد کردهاند و آنرا مانعی برای پیشرفت کشور و حل بحرانهای انسانی در افغانستان دانسته اند. کارشناسان نیز معتقدند که این فشارها، از جمله مسدود ماندن ذخایر ارزی، محدودیتهای بانکی و عدم بهرسمیتشناسی جهانی، چالشهای اقتصادی و اجتماعی را تشدید کرده است. در کنار این و به ادامه فشارهای همیشگی به تازهگی دادگاه کیفری بینالمللی درخواست حکم بازداشت هبتالله آخندزاده، رهبر و عبدالحکیم حقانی، قاضیالقضات امارت اسلامی را صادر کرد.
حکومت سرپرست هم تحریمها و فشارهای جامعه جهانی را خصمانه و تبعیضآمیز میخواند و به این باور است که قدرتهای جهانی به جای همکاری سازنده به دنبال تضعیف حاکمیت افغانستان اند. در عین حال امارت اسلامی با تکیه بر خودکفایی و تعاملات منطقهای، تلاش کرده تا اثرات این فشارها را کاهش دهد.
اثرات فشارهای جامعه جهانی
فشارهای جهانی بر امارت اسلامی افغانستان، به ویژه از طریق تحریمهای اقتصادی، سیاسی و عدم بهرسمیتشناسی، اثرات عمیقی بر وضعیت کشور داشته است، این تحریمها باعث ایجاد بحران سیاسی، اقتصادی و سیاسی شده است.
آگاهان امور اقتصادی نیز تاکید میکنند که مسدود شدن حدود نه میلیارد دالر ذخایر ارزی بانک مرکزی افغانستان در بانکهای خارجی، به ویژه ایالات متحده و محدودیتهای بانکی بینالمللی، دسترسی به منابع مالی را به شدت محدود کرده است، این امر منجر به کاهش ارزش پول ملی، افزایش تورم و کمبود نقدینگی شده است.
تحریمها و قطع کمکهای خارجی نیز باعث تشدید فقر، گرسنگی و بیکاری در کشور شده است. گزارشهای سازمان ملل نشان میدهد که شماری زیادی از جمعیت افغانستان به کمکهای بشردوستانه وابسته اند و میلیونها نفر در آستانه قحطی قرار دارند.
همزمان با این، عدم بهرسمیت شناسی امارت اسلامی از سوی جهان، کابل را از مشارکت در نهادهای بینالمللی و دسترسی به کمکهای توسعهای محروم کرده است، این انزوا روابط دیپلماتیک و تجاری را محدود کرده و مانع جذب سرمایهگذاری خارجی شده است. اما در اینسو امارت اسلامی برای کاهش اثرات این فشارها به تقویت روابط با کشورهای منطقه مانند روسیه، ایران، پاکستان و چین روی آورده است که این تلاش در نهایت منجر به رسمیتشناسی از سوی روسیه نیز شده است.
آگاهان امور به این باور اند که در مجموع این فشارها اقتصاد و معیشت مردم را به شدت تحت تاثیر قرار داده و امارت اسلامی را نیز تا جایی در موقعیت شکنندهای قرار داده است.
احمدخان اندر، تحلیلگر مسایل افغانستان به خبرگزاری آفاق گفت: «فشارهای جامعه جهانی بهگونه مستقیم بر زندگی روزمره مردم افغانستان تاثیر میگذارد تا بالای مقامهای امارت اسلامی؛ حکومت سرپرست هم باید خواستهای مشروع مردم افغانستان، از جمله حق آموزش را در نظر بگیرد تا جامعه جهانی نیز بهانهجویی را رها کرده و وارد یک تعامل رسمی با امارت اسلامی شود. از جامعه جهانی میخواهم که افغانستان را یکبار دیگر به میدان جنگ و رقابتهای سیاسی و استراتژیکی مبدل نسازد.»
چرا جامعه جهانی به دنبال اعمال فشار است؟
آگاهان مسایل سیاسی در پاسخ به این پرسش میگویند که فشارهای جامعه جهانی بر امارت اسلامی افغانستان به دلایل مسایل حقوق بشری، نگرانیهای امنیتی، عدم تعامل رسمی و منافع ژئوپلیتیکی اعمال میشود.
کارشناسان حوزه سیاست، فشارهای جامعه جهانی بر امارت اسلامی را ابزاری برای تضعیف امارت اسلامی و استقلال افغانستان عنوان میکنند و تاکید دارند که تحریمها و انزوای دیپلماتیک بیش از همه به مردم عادی افغانستان آسیب میرساند.
شیرآقا بیانزی، فعال سیاسی در گفتوگو با خبرگزاری آفاق گفت: «فشارهای جامعه بینالمللی بالای مردم و حاکمیت فعلی افغانستان، به جای حل مشکلات، به رنج و درد مردم میافزاید و همچنان مانع پیشرفت مملکت میشود، جهان باید به جای فشار، از طریق گفتوگو و تعامل مسالمتآمیز با امارت اسلامی همکاری کند تا هم خواستهای مشروع جهانی عملی و هم مشکل مردم افغانستان حل گردد.»
محمد زلمی افغانیار، تحلیلگر افغان نیز در واکنش به فشارهای جهانی آنرا بخشی از استراتژی قدرتهای بزرگ خواند و به خبرگزاری آفاق گفت: «فشارهای سیاسی پس از خروج نیروهای خارجی از افغانستان با هدف تضعیف امارت اسلامی و جلوگیری از تثبیت حاکمیت آن اعمال شدهاست، این تلاشها برای بازگرداندن نفوذ ازدسترفته قدرتهای غربی در منطقه است.»
پیشنهادات و راهکارهای تعامل
آگاهان مسایل سیاسی معتقدند که جامعه جهانی میتواند با ارایه مشوقهای اقتصادی (مانند آزادسازی تدریجی ذخایر ارزی) در ازای اصلاحات در زمینههای مختلف به خواستهای مشروع خود نزدیک شود و همچنان افزایش کمکهای بشردوستانه به مردم افغانستان از طریق سازمانهای بینالمللی میتواند بحران انسانی را کاهش دهد و از یک فاجعه بزرگ نیز جلوگیری شود.
برخی از کارشناسان به این عقیده اند که تقویت همکاریهای منطقهای با نظارت سازمان ملل نیز میتواند به کاهش انزوای افغانستان کمک کند.
جمعبندی
در پایان اینگونه میتوان گفت که در چهار سال گذشته شاهد اعمال تحریم و فشار از سوی جامعه جهانی بر امارت اسلامی بودهایم، اما این فشارها نهتنها مشکلات میان امارت اسلامی و جهان را حل نکرد، بلکه بهطور مستقیم به مردم افغانستان نیز آسیب زد. این رویکرد باعث تشدید بحران اقتصادی، افزایش فقر، گرسنگی، بیکاری و مهاجرت شده و بیش از نیمی از جمعیت افغانستان را به کمکهای بشردوستانه وابسته کرده است. راه معقول این است که جامعه جهانی به جای فشار، راههای تعامل سازنده، مانند گفتوگوی دیپلماتیک، آزادسازی تدریجی ذخایر ارزی، افزایش کمکهای بشردوستانه و تشویق اصلاحات محدود حقوق بشری را در پیش گیرد. این رویکرد میتواند ضمن کاهش انزوای افغانستان، به خواستههای مشروع جهانی نیز پاسخ دهد و در عین حال از بار بحرانهای انسانی بر مردم افغانستان بکاهد.