افغانستان کشوری با تاریخ پرفرازونشیب و دههها ناآرامی، در حال حاضر دورهای از ثبات نسبی را تجربه میکند. اظهارات اخیر آصف درانی، نماینده پیشین پاکستان در امور افغانستان، مبنی بر قدرت امارت اسلامی و فقدان تهدید جدی از سوی مخالفان، نشانهای از تغییر پویاییهای سیاسی و امنیتی در کشور است. در شرایطی که جنگهای داخلی و ناامنیهای گسترده جای خود را به آرامش نسبی دادهاند، این وضعیت فرصتی بینظیر برای مردم افغانستان و منطقه فراهم میآورد تا از پیامدهای ویرانگر درگیریهای طولانیمدت فاصله گرفته و به سوی بازسازی و توسعه گام بردارند. این یادداشت به بررسی دلایل ثبات فعلی، نقش قدرت حاکم، ضعف مخالفان و اهمیت حفظ این وضعیت برای آینده افغانستان میپردازد.
ثبات سیاسی و امنیتی فعلی
طوریکه میدانیم در زمان جمهوریت، افغانستان با ناامنیهای گستردهای مواجه بود و فشار بدامنی باعث شده بود که هر فرد این سرزمین تنها یک آرزو داشته باشد که همانا امنیت بود، در عرصه سیاسی نیز جمهوریت با فساد، اختلافات داخلی و وابستگی شدید به حمایت خارجی دستوپنجه نرم میکرد. پس از تسلط دوباره امارت اسلامی، افغانستان شاهد کاهش چشمگیر درگیریهای مسلحانه و عملیاتهای گسترده نظامی بوده است. امروز شهرها و روستاهای افغانستان از آرامش نسبی برخوردارند. حتا گزارش نهادهای جهانی نیز حاکی از کاهش حملات مسلحانه و انفجارها در مقایسه با سالهای پیش از «۱۴۰۰» است، که این خود گواهی بر توانایی امارت اسلامی در برقراری نظم است. کارشناسان حوزه سیاست برقراری امنیت فعلی را یک فرصت میشمارند و تاکید میکنند که ثبات نسبی باید حفظ شود و مردم افغانستان باید به ثبات دایمی در تمام عرصهها برسند. یحیی چاووش، فعال سیاسی به خبرگزاری آفاق گفت: «امنیت و ثبات فعلی در کشور، فرصت ارزشمندی است که در شرایط دشوار به دست آمده و باید حفظ شود. این وضعیت نسبی میتواند با مدیریت سالم و تقویت نهادها، به ثبات دایمی در حوزههای سیاسی، امنیتی، اقتصادی و اجتماعی منجر شود؛ اما برای رسیدن به این هدف، نیاز به اجماع ملی و تعامل سازنده با جهان وجود دارد.»
آگاهان مسایل سیاسی تاکید میکنند که اگر این ثبات نسبی به درستی مدیریت نشود، نهتنها فرصتهای داخلی از دست خواهد رفت، بلکه خطر بازگشت بیثباتی نیز وجود دارد.
قدرت و تسلط امارت اسلامی
امارت اسلامی در چهار سال گذشته با تسلط کامل بر قلمرو افغانستان، توانسته است ساختار حکومتی خود را تثبیت و از بروز خلأ قدرت جلوگیری کند. اظهارات آصف درانی، نماینده پیشین پاکستان در امور افغانستان نیز نشاندهنده ظرفیت این حاکمیت در مدیریت چالشهای داخلی و کنترول نهادهای امنیتی است. آقای درانی به روز یکشنبه (۲۶ اسد، ۱۴۰۴) در یک گفتوگوی تلویزیونی گفت که امارت اسلامی اکنون قدرتمند است و مخالفان که در خارج بهسر میبرند، تهدیدی برای کابل محسوب نمیشوند. این چهره ارشد پاکستانی همچنان گفته که در آینده معلوم خواهد شد که آیا پاکستان در پی ایجاد بدیلی برای امارت اسلامی است و یا خیر.
دکتر سمیر انگار، آگاه روابط بینالملل در گفتوگو با خبرگزاری آفاق در همین زمینه گفت: «اظهارات آقای درانی نشان میدهد که امارت اسلامی قدرت مسلط در افغانستان است و مخالفان خارجنشین تهدید جدی نیستند. با این حال، تردید پاکستان در پذیرش این واقعیت بیانگر سیاستهای سنتی اسلامآباد در مداخله و بازیهای دوگانه است؛ رویکردی که مانع ثبات و اعتماد میان دو ملت میشود. آینده افغانستان باید بر اساس اراده مردم آن شکل گیرد، نه از طریق بدیلسازی بیرونی که همواره محکوم به شکست بوده است.»
برخی دیگری از آگاهان نیز تاکید میکنند که امارت اسلامی با ایجاد مکانیزمهای نظارتی و تقویت حضور خود در مناطق مختلف، توانسته است از ظهور گروههای رقیب یا شورشهای گسترده جلوگیری کند. این اقتدار، همراه با کنترول مرزها و کاهش نفوذ گروههای افراطی خارجی، به حفظ ثبات و قدرت فعلی کمک کرده است.
ضعف مخالفان و فقدان تهدید جدی
آگاهان مسایل سیاسی معتقدند که مخالفان امارت اسلامی، از جمله جبهات مختلف یا گروههای پراکنده، در حال حاضر فاقد قدرت نظامی، حمایت گسترده اجتماعی یا منابع کافی اند و آنان برای به چالش کشیدن کابل توانایی ندارند. همانطور که درانی اشاره کرده است، آگاهان نیز تاکید میکنند که این گروهها و جریانها تهدیدی جدی برای امارت اسلامی محسوب نمیشوند. پراکندگی جغرافیایی، نبود هماهنگی و کمبود حمایتهای خارجی، توانایی مخالفان را برای سازماندهی عملیاتهای موثر تضعیف کرده است. به باور این آگاهان، این وضعیت به امارت اسلامی اجازه داده است تا تمرکز خود را بر تحکیم قدرت داخلی و پاسخ به نیازهای اولیه مردم معطوف کند.
در حالی که آصف درانی و تحلیلگران از ضعف و پراکندگی گروههای مخالف امارت اسلامی سخن میگویند، قرار است این گروهها به تاریخ ۲۵ و ۲۶ ماه جاری میلادی نشستی را در پاکستان برگزار کنند. این نشست در شرایطی برگزار میشود که میزان تاثیرگذاری و انسجام عملی این جریانها همچنان با تردیدهایی به همراه است.
مزایای ثبات برای مردم و منطقه
کارشناسان حوزه سیاست به این عقیده اند که نبود جنگ و ناامنی، هرچند با چالشهایی به همراه است، به مردم افغانستان امکان داده است تا به معیشت، کشاورزی و فعالیتهای روزمره خود بازگردند و در طول سالهای متمادی که حتا نتوانسته اند که به مناطق مورد نظر خود سفر کنند، بروند. در سطح منطقهای نیز، ثبات در افغانستان به کاهش نگرانیهای امنیتی در کشورهای همسایه، از جمله پاکستان، ایران و آسیای مرکزی منجر شده است. این وضعیت همچنان فرصتهایی برای همکاریهای اقتصادی، مانند پروژههای زیرساختی یا تجارت منطقهای فراهم کرده است. آگاهان تاکید میکنند که حفظ این آرامش میتواند بستری برای گفتوگوهای دیپلماتیک و جذب حمایت بینالمللی برای بازسازی افغانستان باشد.
چالشها و لزوم پایداری
تحلیلگران ارشد مسایل سیاسی به این باور اند که با وجود پیشرفتهای امنیتی، افغانستان همچنان با چالشهای اقتصادی، اجتماعی و حقوق بشری مواجه است. فقر، مسایل آموزشی و مسایل «حقوق زنان» از جمله موانعی هستند که نیاز به توجه فوری دارند. آنان تاکید میکنند که ادامه ثبات فعلی میتواند زمینهساز حل تدریجی این مشکلات باشد. این کارشناسان پیشنهاد میکنند که همکاری منطقهای و گفتوگوهای سازنده با جامعه جهانی، بدون دخالت نظامی، میتواند به تقویت این ثبات کمک کند.
جمعبندی
صاحبنظران به این عقیده اند که افغانستان در برههای حساس از تاریخ خود قرار دارد. ثبات نسبی فعلی که نتیجه قدرت امارت اسلامی و ضعف مخالفان است، فرصتی تاریخی برای پایان دادن به چرخه خشونت و حرکت به سوی بازسازی و توسعه فراهم کرده است. همانطور که نماینده پیشین پاکستان تاکید کرده، نبود تهدید جدی از سوی مخالفان و اقتدار حاکمیت فعلی، بستری برای آرامش ایجاد کرده است که باید از آن استفاده صورت گیرد. آگاهان پیشنهاد میکنند که برای حفظ این دستاورد، امارت اسلامی باید با چالشهای داخلی با تدبیر برخورد کند و جامعه جهانی نیز باید از طریق دیپلماسی سازنده به تقویت این ثبات کمک کند. واپسین حرف هم اینکه آینده افغانستان نه در بازگشت به جنگ، بلکه در تداوم صلح و همکاری منطقهای نهفته است.