از میدان نبرد تا توافق‌نامه دوحه؛ پنج سال پس از امضا، بی‌اعتمادی همچنان پابرجاست

پس از نزدیک به دو دهه حضور نظامی ایالات متحده امریکا در افغانستان و نبرد خونین با امارت اسلامی ، سرانجام امریکا به این نتیجه رسید که میدان جنگ را به میز مذاکره تبدیل کند. این تغییر رویکرد، نقطه آغازی بود بر سلسله نشست‌هایی که در نهایت به توافق‌نامه دوحه انجامید.

نخستین نشست در دوحه

نخستین دیدار رسمی میان مقامات امارت اسلامی و ایالات متحده امریکا در ۱۲ اکتبر ۲۰۱۸ در دوحه قطر برگزار شد. در این نشست ملا عبدالغنی برادر که در آن زمان معاون سیاسی امارت اسلامی بود، با مایک پومپئو، وزیر خارجه وقت امریکا، رو‌در‌رو مذاکره کرد. موضوع اصلی این گفت‌وگوها، پایان جنگ، آغاز روند صلح و خروج نیروهای خارجی از افغانستان عنوان شد. 

به دنبال  نشست نخست، نشست‌های دوم، سوم و چهارم نیز یکی پی هم در سال های ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ برگزار شدند.

نشست‌ها میان امارت اسلامی و امریکا

                              نشست دوم: ۱۶ نوامبر ۲۰۱۸، در دوحه، قطر برگزار شد

                              نشست سوم: ۱۷ دسامبر ۲۰۱۸، در ابوظبی، امارات متحده عربی

                              نشست چهارم: ۱۹جنوری ۲۰۱۹، نیز در دوحه، قطر برگزار شد

این نشست‌ها زمینه‌ساز مسیر ۱۸ ماهه مذاکرات میان مقامات امارت اسلامی و ایالات متحده امریکا شد.

واحد فقیری آگاه روابط بین الملل« توافقنامه دوحه از یک طرف بسیار مثبت بود؛ زیرا زمینه خروج نیروهای خارجی از افغانستان را فراهم ساخت. این اقدام بسیار مهم و مثبت بود و سبب شد جنگ‌ها و بمباردمان‌ها پایان یابد که به نفع افغانستان تمام شد.اما از سوی دیگر، این توافق یک بُعد منفی نیز داشت. بر اساس آن قرار بود پس از خروج نیروهای خارجی، مذاکرات بین‌الافغانی آغاز شود تا افغان‌ها با هم بنشینند و یک حکومت همه‌شمول تشکیل دهند. متأسفانه این بخش از توافق عملی نشد»

امضای توافق‌نامه دوحه

سرانجام در تاریخ ۲۹ فبروری ۲۰۲۰، پس از ۱۸ ماه مذاکره، زلمی خلیل‌زاد، نماینده ویژه پیشین امریکا برای صلح افغانستان و ملا عبدالغنی برادر به نمایندگی از امارت اسلامی، توافق‌نامه تاریخی دوحه را در حضور نمایندگان حدود ۳۰ کشور امضا کردند.
در این مراسم، مایک پومپئو نیز حضور داشت وآنتونیو گوترش دبیرکل سازمان ملل متحد، این توافق را گامی مهم در مسیر دستیابی به صلح پایدار دانست.

عبدالرحمن آل ثانی، وزیر خارجه قطر: «ما امیدواریم که این توافق نقطه عطف مهمی در مسیر دستیابی به ثبات و شکوفایی برای مردم برادر افغانستان باشد و اهداف آنها در زمینه امنیت، توسعه و رفاه تحقق یابد»

آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد:«گفت‌وگوها در دوحه، قطر، بین نمایندگان جمهوری اسلامی افغانستان و طالبان، که با حمایت منطقه و جامعه بین‌المللی گسترده‌تر همراه است، مسیر دستیابی به یک توافق سیاسی مذاکره‌ای برای پایان دادن به بحران را باز خواهد کرد»

به باور آگاهان این توافق نامه نقطه عطفی در روند پایان حضور نظامی امریکا و بازگشت استقلال سیاسی افغانستان محسوب می‌شود.
آگاهان تاکید می کنند که این توافق، برخلاف دیدگاه‌های مغرضانه، یک مذاکره مشروع و هدف‌مند بود که نه‌تنها به جنگ ۲۰ ساله پایان داد، بلکه زمینه‌ساز خروج کامل نیروهای خارجی و بازگشت دوباره امارت اسلامی به قدرت گردید.

معین گل سمکنی آگاه مسایل سیاسی« امریکا و متحدانش به منظور اشغال افغانستان آمده بودند  و پس از مذاکراتی که به مدت ۱۸ ماه ادامه یافت، اشغال پایان یافت. اما در توافق نامه دوحه در سند دوم، بند دوم تأکید شده بود  که مذاکرات باید بین الافغانی باشد که جنین چیزی صورت نگرفت اما حالا هم این سند می‌تواند بستری فراهم کند تا حکومت شرایطی ایجاد کند که همه طرف‌ها برای حفظ وحدت ملی، استقلال کشور و حل اختلافات گرد هم آیند و در آینده هیچ نوع مشکلی میان مردم افغانستان ایجاد نشود»

توافقنامه دوحه بر پایه چهار بند اساسی استوار بود. خروج کامل نیروهای خارجی در ظرف ۱۴ ماه – متعهد شدن امارت اسلامی به عدم استفاده از خاک افغانستان علیه کشورهای دیگر – آغاز گفتگوهای بین الافغانی و تلاش ها برای برقراری آتش بس پایدار. همچنین گفته شد که این توافقنامه ضمایم پنهان نیز دارد. ضمایم که تا هنوز همگانی نشده است. 

چهار بند کلیدی توافق‌نامه دوحه

خروج کامل نیروهای خارجی ظرف ۱۴ ماه بر اساس جدول زمانی مشخص

تعهد امارت اسلامی مبنی بر عدم استفاده از خاک افغانستان علیه هیچ کشور دیگر

آغاز مذاکرات بین‌الافغانی به‌منظور رسیدن به یک توافق سیاسی جامع

تلاش مشترک برای برقراری آتش‌بس همه‌جانبه و پایدار

سهیل شاهین سرپرست سفارت امارت اسلامی در قطر« بالای هر ماده توافق‌نامه، بحث‌های مفصل و طولانی صورت گرفت تا طرف آمریکایی پذیرفت که ظرف چهارده ماه از افغانستان خارج شود. بخش دیگر توافق‌نامه مربوط به چگونگی تطبیق آن بود، از جمله اینکه اول از کدام مناطق خارج شوند و بعداً از کدام مناطق، و همچنین اینکه در زمان خروج آنان، حملاتی علیه‌شان انجام نشود. به این چارچوب، «چارچوب تطبیق توافق‌نامه» نیز گفته می‌شود»

واکنش‌ها و پیامدهای فوری

                              مقام‌های امریکایی اعلام کردند که پس از امضای توافق نامه، شمار سربازانشان از ۱۳ هزار به ۸۶۰۰ کاهش خواهد یافت و خروج کامل منوط به اجرای تعهدات امارت اسلامی است.

                              مقامات امارت اسلامی نیز از نیرو های خود خواستند هیچ حمله‌ای انجام ندهند.

                              قرار بود ظرف دو هفته، مذاکرات بین‌الافغانی آغاز شود تا آینده نظام سیاسی افغانستان مشخص گردد.

عمر صمد آگاه روابط بین الملل« در مندرجات و ضمایم توافقنامه دوحه بیشتر روی مسایل امنیتی تمرکز شده بود. در این اسناد، موضوع آینده سیاسی افغانستان، تبادلات دیپلماتیک یا مسائل پولی و مالی مطرح نشده است. آنچه برجسته بود، چگونگی جلوگیری از حملات بر نیروهای امریکایی و مسئولیت‌های طرفین در جریان خروج نیروها، همچنان برخی موضوعات تخنیکی و مبارزه با تروریزم.به باور من، هر دو طرف در این مذاکرات دستاوردهایی داشتند؛ اما متأسفانه به همه موضوعات اساسی رسیدگی نشد»

اتهام‌های متقابل و نقض توافق‌نامه

با گذشت پنج سال، توافق‌نامه دوحه همچنان با اتهام‌های متقابل روبه‌رو است.

                              در کنار دستاوردهای توافق‌نامه دوحه، یک نکته برجسته و مهم، اتهام‌های متقابل میان امارت اسلامی و ایالات متحده امریکا در مورد نقض برخی تعهدات این توافق‌نامه است. امارت اسلامی تأکید دارد که امریکا با عدم پایبندی کامل به تعهداتش، از جمله ادامه تحریم‌ها و به‌رسمیت نشناختن رسمی حکومت، اصول اساسی توافق را زیر پا گذاشته است. در مقابل، امریکا نیز امارت اسلامی را به نقض برخی موارد از جمله تأخیر در آغاز گفت‌وگوهای بین‌الافغانی و محدودیت‌های وضع‌شده بر برخی آزادی‌ها متهم می‌سازد.

با این حال، آگاهان باور دارند که چنین اختلاف‌نظرهایی، هرچند چالش‌زا است، اما قابل مدیریت می‌باشد و می‌توان با گفت‌وگوهای مجدد و رویکرد واقع‌بینانه، مسیر اجرای کامل مفاد توافق را هموار ساخت. این توافق همچنان به‌عنوان تنها چارچوب رسمی پذیرفته‌شده برای تعامل میان دو طرف باقی مانده و حفظ آن، به نفع ثبات افغانستان و منطقه است.

ولی فروزان آگاه روابط بین الملل« بزرگ‌ترین دستاورد توافق‌نامه دوحه، پایان جنگ است و دستاورد دیگر آن، توسعه روابط امارت اسلامی با دیگر کشورهاست. قبل از توافق‌نامه و مذاکرات دوحه، چنین تعاملاتی ممکن نبود. پس از آن، تعاملات شکل گرفت، سفرهایی انجام شد و ملاقات‌های وزرای خارجه و مقامات عالی‌رتبه کشورها صورت گرفت. در مجموع، تعامل با تقریباً همه کشورها برقرار شد» 

یکی از مهم‌ترین دستاوردهای این توافق نیز ، تعهد امریکا به خروج کامل نظامیان از افغانستان بود؛ امری که پس از دو دهه حضور نظامی، سرانجام در آگست ۲۰۲۱ تحقق یافت. این خروج، فصل تازه‌ای را در تاریخ سیاسی کشور گشود و زمینه بازگشت امارت اسلامی به قدرت را بدون جنگ گسترده یا درگیری داخلی فراهم ساخت

در عین حال، این توافق‌نامه فرصت بی‌نظیری برای آغاز روابط جدید میان افغانستان و جامعه جهانی خلق کرد؛ روابطی مبتنی بر احترام متقابل، حاکمیت ملی و قطع مداخلات بیرونی

ویس ناصری آگاه روابط بین المل«در نهایت، توافق‌نامه‌ای چهار ماده‌ای شکل گرفت که دو دستاورد اصلی داشت نخست خروج معصونانه نیروهای ایالات متحده و متحدانشان از افغانستان که در مدت ۱۴ ماه تکمیل شد و بازگشت و دوم تصاحب قدرت سیاسی و نظامی افغانستان توسط  امارت اسلامی بود که  تنها دو ماده از این توافق عملی شد، اما بخش دیگر که شامل مذاکرات بین‌الافغانی و ایجاد تفاهم میان گروه‌های افغانستان برای شکل‌گیری نظام و تشکیل حکومت جدید بود، عملی نشد»

توافق‌نامه دوحه را باید به‌عنوان یک موفقیت دیپلماتیک برای هر دو طرف تلقی کرد؛ توافقی که مسیر را برای پایان حضور نظامی امریکا و آغاز فصل جدیدی از تعامل باز کرد. برخلاف ادعای برخی جریان‌ها، این توافق نه معامله بود و نه سازش، بلکه تبلور اراده مردم افغانستان برای آزادی و حاکمیت مستقل‌شان بود. حالا با گذشت پنج سال از آن توافق، مهم آن است که بر بنیاد همان روحیه، همکاری‌های منطقه‌ای و بین‌المللی به نفع ثبات و بازسازی افغانستان تداوم یابد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *