نشست اخیر فرماندهان نظامی ارشد پاکستان، ایالات متحده، قزاقستان، قرغیزستان، اوزبیکستان و تاجیکستان در اسلامآباد، تلاشی آشکار از سوی پاکستان برای بازسازی جایگاه خود بهعنوان یک بازیگر کلیدی در امنیت منطقهای بود. این نشست که ظاهراً با هدف تقویت همکاریهای دفاعی و مقابله با تهدیدات مشترک مانند تروریسم برگزار شد، در پسزمینهای از تناقضات سیاستهای پاکستان برگزار شد. اسلامآباد در حالی خود را قربانی تروریسم معرفی میکند که شواهد متعددی از حمایت غیرمستقیم این کشور از گروههای تروریستی وجود دارد. این گروهها بهصورت ابزاری علیه مخالفان داخلی پاکستان، مانند بلوچها، و کشورهای همسایه، استفاده میشوند.
ابعاد نشست اسلامآباد: همکاری یا نمایش قدرت؟
در نشست اسلامآباد با حضور فرماندهان نظامی ارشد کشورهای آسیای میانه و ایالات متحده، گفتوگوهای راهبردی و تبادل تجربیات در زمینه مبارزه با تروریسم، امنیت سایبری و مقابله با افراطگرایی خشونتآمیز مورد بحث و بررسی قرار گرفت. بیانیه ارتش پاکستان این نشست را گامی مهم در مسیر توسعه همکاریهای امنیتی منطقهای توصیف کرد. عاصم منیر، رئیس ستاد ارتش پاکستان، بر تعهد کشورش به صلح و ثبات تأکید کرد و خواستار همکاری عمیقتر میان کشورهای منطقه شد. این اظهارات در حالی مطرح میشود که پاکستان در سالهای اخیر به دلیل ادعاها مبنی بر حمایت از گروههای تروریستی با انتقادات از سوی برخی کشورهای همسایهاش مواجه بوده است.
یکی از نکات پرسشبرانگیز این نشست، اعطای نشان عالی نظامی پاکستان به جنرال مایکل کوریلا، فرمانده سنتکام، بود. این اقدام که گفته شد به پاس خدمات کوریلا در تقویت روابط دفاعی میان پاکستان و ایالات متحده انجام شد، نشانهای از تلاش اسلامآباد برای جلب اعتماد دوباره واشنگتن است. این حرکت بهویژه در شرایطی که روابط پاکستان و ایالات متحده پس از بازگشت دونالد ترامپ به قدرت رو به گرمی گذاشته، معنادار است. دیدار اخیر رئیس ارتش پاکستان با ترامپ و تسلیم یک عضو داعش به ایالات متحده، نشاندهنده تلاشهای پاکستان برای بازسازی جایگاه خود بهعنوان شریک استراتژیک واشنگتن است.
چشمانداز ژئوپولیتیک: اهداف پاکستان چیست؟
یک، بازسازی تصویر بینالمللی
پاکستان مدتهاست که بهعنوان یکی از منابع اصلی صدور تروریسم در منطقه شناخته میشود. با این حال، این کشور در تلاش است تا با برگزاری چنین نشستهایی و تأکید بر مبارزه با تروریسم، خود را بهعنوان قربانی تروریسم و بازیگری مسئول در منطقه معرفی کند. اظهارات محمد اسحاق دار، وزیر خارجه پاکستان، در شورای آتلانتیک مبنی بر اینکه تهدید تروریسم از خاک افغانستان بزرگترین چالش برای امنیت پاکستان است، بخشی از این روایتسازی است. این در حالی است که شواهد متعددی از حمایتهای مستقیم و غیرمستقیم پاکستان از گروههای تروریستی مانند داعش خراسان و جیشالعدل وجود دارد که نگرانیهای جدی را برای همسایگان این کشور ایجاد کرده است.
دو، باجگیری استراتژیک از ایالات متحده
تحلیلگران معتقدند که پاکستان با استفاده از کارت مبارزه با تروریسم، بهدنبال کسب حمایتهای مالی و سیاسی از ایالات متحده است. تسلیم محمد شریفالله، فرد که ادعا شد که مسئول حمله نیروهای امریکایی در هنگام خروج در دروازه میدان هوایی کابل است، به ایالات متحده و دیدارهای سطح بالای مقامات پاکستانی با رهبران امریکایی، بخشی از این استراتژی است. این اقدامات به پاکستان امکان میدهد تا ضمن جلب اعتماد واشنگتن، از کمکهای نظامی و اقتصادی این کشور بهرهمند شود.
منافع ایالات متحده چیست؟
به باور آگاهان سیاسی حضور فرمانده سنتکام در این نشست و دریافت نشان عالی نظامی، نشاندهنده تلاش ایالات متحده برای تقویت نفوذ خود در منطقه پس از خروج از افغانستان است. واشنگتن بهدنبال حفظ کانالهای ارتباطی با پاکستان بهعنوان یک بازیگر کلیدی در منطقه است، بهویژه در زمینه مقابله با داعش شاخه خراسان. گفتوگوهای مارکو روبیو، وزیر خارجه ایالات متحده، با همتای پاکستانی خود درباره همکاریهای ضدتروریستی نشاندهنده نقش چندوجهی اسلامآباد در استراتژیهای واشنگتن است. به نظر میرسد، ایالات متحده با حمایت از دیپلماسی نظامی پاکستان، بهدنبال حفظ ثبات در منطقه و جلوگیری از نفوذ رقبایی مانند چین و روسیه است.
از بهرهگیری از تروریسم تا اتهامزنی به دیگران
پاکستان در تلاش است تا با متهم کردن افغانستان بهعنوان منبع تهدیدات تروریستی، توجهات را از نقش خود در حمایت از گروههای تروریستی منحرف کند. محمد اسحاق دار در سخنرانی خود در شورای آتلانتیک، بار دیگر ادعا کرد که تیتیپی از خاک افغانستان علیه پاکستان فعالیت میکند. این در حالی است که مقامات امارت اسلامی بارها تأکید کردهاند که به هیچ گروهی اجازه استفاده از خاک افغانستان برای فعالیتهای تروریستی علیه کشورهای دیگر را نمیدهند. شماری از کارشناسان نظامی میگویند که امارت اسلامی با مبارزه علیه داعش شاخه خراسان، لانههای اصلی این گروه را در افغانستان نابود کرده و شواهد نشان میدهد که داعش اکنون در کویته پاکستان فعالیت دارد.
برخی آگاهان نظامی معتقدند که داعش شاخه خراسان تحت حمایت غیرمستقیم نهادهای امنیتی پاکستان در کویته فعالیت میکند. این گروه بهعنوان ابزاری علیه گروههای مخالف پاکستان، مانند جنبش آزادیبخش بلوچستان، و همچنین علیه برخی کشورهای همسایه این کشور استفاده میشود. همچنین، ادعا و شواهد همکاری نیروهای پاکستانی با گروه جیشالعدل در منطقه حساس چهلگامی در نزدیکی مرز ایران، نگرانیهای جدی را بهدنبال داشته است. این همکاریها نشاندهنده بازی دوگانه پاکستان است که از یکسو خود را متعهد به مبارزه با تروریسم نشان میدهد و از سوی دیگر، از گروههای تروریستی برای پیشبرد منافع ژئوپولیتیک خود بهره میبرد. حملات اخیر جیشالعدل در زاهدان ایران و گمانهزنیها درباره هماهنگی این گروه با برخی نهادهای پاکستانی، این تناقض را بیش از پیش آشکار کرده است.
این تحولات در حالی مطرح میشوند که پاکستان همواره با پیشینهای متناقض در مبارزه با تروریسم مواجه بوده است؛ چنانکه حتی رئیس سازمان استخبارات اوزبیکستان نیز در صفحه ایکس خود تصریح کرده است که بسیاری از گروههایی که امنیت کشورهای مختلف منطقه را تهدید میکنند، دارای پناهگاهها و مراکز آموزشی امن در داخل پاکستان هستند. او با اشاره به حضور هیأت بلندپایه نظامی ازبکستان در یک کنفرانس دفاعی در پاکستان، گفت: «یک هیأت بلندپایه نظامی از ازبکستان در یک کنفرانس دفاعی در پاکستان شرکت کرد. ما از پاکستان خواستیم که به حمایت از گروههای مخرب پایان دهد و بهطور صادقانه در راستای امنیت منطقهای همکاری کند. بسیاری از گروههایی که امنیت کشورهای مختلف منطقه را تهدید میکنند، پناهگاهها و مراکز آموزشی امنی در داخل پاکستان دارند.»
درحالی رئیس استخبارات اوزبیکستان این سخنان را ابراز داشته که او در جریان سفر خود به افغانستان و دیدار با سرپرستان وزارتهای دفاع، داخله و رئیس استخبارات امارت اسلامی، تأکید کرد: «استخبارات افغانستان قوی است و گروه مخرب داعش را با موفقیت در مدت کوتاهی از بین برده است.»
پیامدهای احتمالی بازی دوگانه با تروریسم
نشست اسلامآباد نمایانگر تلاشهای چندجانبه پاکستان برای بازسازی جایگاه خود بهعنوان یک بازیگر کلیدی در امنیت منطقهای است. با این حال، به باوری شماری از تحلیلگران سیاسی، بازی دوگانه این کشور در حمایت از گروههای تروریستی در حالی که خود را قربانی تروریسم معرفی میکند، تناقضی آشکار در سیاستهایش را نشان میدهد. این رویکرد نهتنها اعتماد همسایگان پاکستان را تضعیف میکند، بلکه میتواند در تحلیل بدبینانه به بیثباتی منطقهای منجر شود.
دیپلماسی نظامی جدید پاکستان، در حالی که ظاهراً برای صلح و ثبات طراحی شده، لایههای پیچیدهای از منافع ژئوپولیتیک و استفاده ابزاری از تروریسم را در خود نهفته دارد. ادعاهای بیاساس علیه امارت اسلامی و شواهد حمایت غیرمستقیم از برخی گروههای تروریستی، نشاندهنده تناقضات عمیق در سیاستهای اسلامآباد است. منطقه در انتظار پاسخهای دیپلماتیک و امنیتی کشورهای همسایه، به این بازی دوگانه است. آگاهان سیاسی میگویند که ادامه این رویکرد میتواند نهتنها روابط پاکستان با همسایگانش را به خطر بیندازد، بلکه ثبات کل منطقه را متزلزل کند.