اظهارات تازه طلال چودری، معاون وزارت داخله پاکستان، در مورد انتظار اسلامآباد از امارت اسلامی برای مقابله با گروههای هراسافگن، بار دیگر بحثهای تکراری، اما حساسِ میان افغانستان و پاکستان را به سرخط خبرهای رسانهها مبدل کردهاست. جملات احساسی چون «مردم پاکستان بیشتر از کشورشان برای افغانستان قربانی دادهاند»، بیشتر از آنکه واقعگرایانه باشد، روایتی جانبدارانه از تاریخ پرتنش دو کشور را تداعی میکند. این یادداشت به ادعای تازه این مقام ارشد امنیتی پاکستان، واقعیتهای امنیتی میدانی و موقف امارت اسلامی افغانستان در این زمینه میپردازد.
ادعای تازه مقام ارشد امنیتی پاکستان
طلال چودری، معاون وزارت داخله پاکستان، دیروز (سهشنبه، ۱۴ اسد) در نشستی در اسلامآباد گفت که کشورش انتظار دارد که امارت اسلامی بهگونه جدی در برابر گروههای هراسافگن که امنیت پاکستان را تهدید میکنند، اقدام کند. او در این نشست همچنان گفته که مردم پاکستان آنقدر برای افغانستان قربانی دادهاند که برای کشور خود ندادهاند. چودری همچنان ادعا کرده است: «ما از جان و مال خود برای افغانستان مایه گذاشتیم و حالا انتظار داریم که پاسخ مناسبی دریافت کنیم.»
این ادعا در حالی مطرح میشود که پیش از این نیز مقامهای بلندپایه این کشور چنین اظهاراتی داشته اند. هرچند بارها مقامهای امارت اسلامی به این نگرانیهای اسلام آباد پاسخ دادهاند، اما پرسش اصلی این است که شواهد و واقعیتهای میدانی بیانگر چیست؟
ادعاهای پاکستان و واقعیتهای میدانی
مقامهای پاکستانی در حالی بار دیگر خاک افغانستان را تهدیدی علیه کشورشان دانستند که در چهار سال گذشته شواهد میدانی و تاریخی نشان میدهد که افغانستان طی سالهای اخیر بارها قربانی ناامنیهایی بوده که ریشه آن در آن سوی مرزها آبیاری شده است. گزارشهای متعدد نهادهای بینالمللی و امنیتی نیز نشان دادهاند که گروههای هراسافگن همواره مورد حمایت برخی نهادهای امنیتی پاکستان قرار داشته اند؛ موضوعی که بارها از سوی کارشناسان و تحلیلگران جهانی نیز مطرح شده است. کامران امان، آگاه مسایل سیاسی و نظامی در این زمینه به خبرگزاری آفاق گفت: «پاکستان از زمان ایجادش تاکنون در امور داخلی افغانستان مداخله کرده، بیست سال اشغال افغانستان از خاک پاکستان صورت گرفت، از حریم هوایی پاکستان ۵۰ هزار بار افغانستان بمباران شده است. هیچ وقت پاکستان بخاطر مردم افغانستان قربانی نداده، برعکس مردم افغانستان بخاطر پاکستان قربانی دادهاند. این مسوولیت افغانستان نیست که امنیت را در خاک پاکستان تامین کند. حرف مهم دیگر این است که ادعای مقامهای پاکستانی در زمینه موجودیت گروههای هراسافگن در افغانستان یک تهمت است، زیرا تاکنون ثابت ساخته نتوانستهاند و سند هم ندارند.»
جنرال صادق شینواری، آگاه مسایل نظامی نیز به خبرگزاری آفاق گفت: «خواستههای کشور پاکستان از افغانستان در مورد گروههای مخالف در افغانستان، هیچ معقولیت و توجیه ندارد. امارت اسلامی افغانستان تاکنون و تا جایی که دیده شده به توافقات دوحه عمل کرده است و از خاک افغانستان هیچ نوع خطر و تهدیدات به کشورهای همسایه و منطقه متصور نیست. پاکستان باید مشکلات خود را در محدوده قلمرو خود حل کند.»
تعهد امارت اسلامی به مبارزه علیه هراسافگنان
در چهار سال گذشته، مقامهای ارشد و سخنگویان نهادهای امنیتی امارت اسلامی در نشستها و گفتوگوهای رسانهای بارها تاکید کردهاند و اطمینان دادهاند که خاک افغانستان علیه هیچ کشوری، به شمول پاکستان استفاده نمیشود. امارت اسلامی در بیانیههای رسمی نیز تصریح کردهاست که حکومت سرپرست به هیچ گروهی اجازه نمیدهد که از خاک افغانستان بر علیه همسایهها و جهان استفاده صورت گیرد. اما تاکنون دیده شده که پاکستانیها به این تعهد امارت اسلامی توجه نمیکنند و در ظاهر دیده میشود که به آن اعتماد ندارد، به همین دلیل این موضوع را با احمدخان اندر، تحلیلگر مسایل سیاسی و نظامی در میان گذاشتم و از او پرسیدم که چرا پاکستان به تعهدات کابل باور ندارد؟ او در پاسخ گفت: «پاکستان بهرغم تعهدات روشن امارت اسلامی مبنی بر عدم استفاده از خاکش علیه هیچ کشوری، همچنان نگاه امنیتی و بدبینانهاش را حفظ کرده است. دلیل این بیاعتمادی، نه واقعیتهای میدانی، بلکه پیشفرضهای سیاسی و سابقه ذهنی اسلامآباد نسبت به تحولات افغانستان است. پاکستان همواره با یک نوع ترس ژئوپلیتیکی به تحولات و قضایای افغانستان نگریسته است. این بیاعتمادی بیشتر ناشی از مشکلات درونی خود پاکستان و فشارهای سیاسی داخلی آن کشور است تا واقعیتی ملموس در خاک افغانستان.»
شماری دیگری از کارشناسان نیز معتقدند که افغانستان در دو دهه گذشته بیشتر به میدان جنگ نیابتی کشورهای منطقه تبدیل شده است تا تهدیدی برای آنان. این کارشناسان تاکید میکنند که حضور عناصر افراطی، مراکز آموزش هراسافگنی و رفتوآمد آزاد گروههای هراسافگن از داخل خاک پاکستان به مناطق مرزی افغانستان، همواره از اصلیترین منابع ناامنی در منطقه بوده است.
ادامه اتهامزنی یا تعامل سازنده؟
کارشناسان ارشد حوزه سیاست به این باور اند که اگر پاکستان خواهان ثبات واقعی در اسلامآباد و منطقه است، باید رویکرد اتهامزنی را کنار بگذارد و بهجای فرافکنی، وارد یک تعامل سازنده و مبتنی بر احترام متقابل با کابل شود. آنان تاکید میکنند که اسلامآباد همچنان با بازنگری در سیاستهای امنیتی خود، از جمله قطع حمایتهای احتمالی از گروههای شبهنظامی، میتواند گام موثری را برای ایجاد ثبات پایدار در پاکستان و منطقه بردارد. سید عبادالله صادق، آگاه مسایل سیاسی در این زمینه به خبرگزاری آفاق گفت: «پاکستان اگر به روند اتهامزنی علیه امارت اسلامی ادامه بدهد نهتنها وضعیت امنیتی خود را پیچیدهتر میکند، بلکه زمینه هرگونه همکاری موثر منطقهای را نیز ازبین میبرد. ادامه این رویکرد به معنای تکرار سیاستهای ناکارآمد گذشته است. پاکستان باید در سیاستهای خود بازنگری کند و به جای فشار و اتهام بر تقویت دیپلماسی و همکاریهای اطلاعاتی تمرکز کند. چنین تغییری هم به نفع پاکستان است و هم تهدیدها را کاهش میدهد و هم میتواند روابط اسلامآباد با کابل را بهبود بخشد.» با این حال، دیده شود که پاکستان همچنان به سیاستهای اتهامزنی ادامه میدهد و یا رویکرد خود را در قبال کابل تغییر میدهد.
جمعبندی
در پایان اینگونه میتوان گفت که با وجود لحن تهاجمی مقامهای پاکستانی، واقعیت این است که افغانستان بیش از آنکه تهدیدی برای دیگران باشد، خود قربانی سیاستهای متناقض و دوگانه برخی همسایگان شدهاست. کارشناسان ارشد حوزه سیاست پیشنهاد میکنند که راهحل، نه در ادامه اتهامزنیهای سیاسی بلکه در همکاریهای امنیتی، تبادل اطلاعات و گفتوگوی شفاف میان کشورها نهفته است. آنان معتقدند که پاکستان اگر بهگونه واقعی خواهان امنیت است، باید نقش خود را در بیثباتی منطقه بازنگری کند و بهجای شعار، عمل را در پیش گیرد.