گذار افغانستان از وابستگی ترانزیتی؛ آغاز فصل تازه در سیاست تجاری کشور
تحولات اخیر در روابط اقتصادی افغانستان و پاکستان، نشاندهنده تغییر یک الگوی دیرینه در سیاست تجاری کشور است. پس از دههها وابستگی ساختاری به مسیرهای ترانزیتی پاکستان، رهبران اقتصادی امارت اسلامی اکنون بهگونه آشکار در پی جایگزینی این مسیر و گسترش روابط اقتصادی با کشورهای منطقه، بهویژه ایران، هستند. این تغییر رویکرد در نگاه کارشناسان اقتصادی، نهتنها ناشی از مشکلات مکرر در مسدود شدن گذرگاههای پاکستان است، بلکه پاسخی به نیاز اقتصادی افغانستان برای دسترسی پایدار، امن و پیشبینیپذیر به تجارت خارجی تلقی میشود. سفرهای اخیر مقامات بلندپایه امارت اسلامی به ایران پس از اظهارات قاطع عبدالغنی برادر، معاون اقتصادی ریاستالوزرای امارت اسلامی، نشاندهنده آغاز مرحلهای تازه در معماری اقتصادی افغانستان است.
تمرکز بر مسیرهای بدیل؛ علت و پیامد
سفر نورالدین عزیزی، وزیر صنعت و تجارت امارت اسلامی، به سیستان و بلوچستان و بازدید از بندر چابهار، یکی از نشانههای عملی تلاش حکومت برای تقویت مسیرهای ترانزیتی جایگزین است. اقدامی که به باور تحلیلگران، در بستر فشارهای سیاسی–اقتصادی پاکستان اهمیت دوچندان مییابد.
در کنار این تلاشهای دیپلماتیک، دستورهای معاون اقتصادی ریاستالوزرا، مبنی بر توقف تدریجی تجارت با پاکستان، آغاز یک چرخش رسمی در سیاست اقتصادی افغانستان را رقم زد. عبدالغنی برادر، نهتنها تاجران را به یافتن بازارهای بدیل فراخواند، بلکه وزارت مالیه را مکلف کرد واردات دوا از پاکستان را در یک دوره سهماهه متوقف سازد. این نخستینبار است که رهبری اقتصادی امارت اسلامی، آشکارا اعلام میکند مسئولیت حمایت از تجارت با پاکستان پایان یافته و در صورت بروز مشکل، دولت هیچ رسیدگی نخواهد کرد.
پاکستان؛ ابزار سیاسیسازی تجارت و واکنش افغانستان
بر پایه تحلیل کارشناسان اقتصادی، سیاستهای پاکستان در سالهای گذشته بهگونهای روزافزون جنبه سیاسی یافته و تجارت را به ابزار فشار بر افغانستان تبدیل کرده است. مسدود شدنهای مکرر دروازههای تورخم و اسپینبولدک، که بهگفته روزنامههای پاکستانی تنها در یک ماه بیش از ۱۰۰ میلیون دالر زیان به دو طرف وارد کرده، نشان میدهد که اسلامآباد از مسیرهای ترانزیتی بهعنوان اهرم دیپلماتیک استفاده کرده است. این رویکرد نهتنها موجب نوسان شدید قیمتها در افغانستان میشد، بلکه امنیت اقتصادی تاجران افغان را نیز بهشدت تحت تأثیر قرار میداد.
کارشناسان معتقدند افغانستان میان دو گزینه قرار داشت: یا باید در برابر سیاسیسازی تجارت از سوی پاکستان سکوت میکرد، یا مسیرهای بدیل را فعال میساخت. به باور آنان، با توجه به وضعیت شکننده اقتصاد کشور، انتخاب راه دوم (ایجاد مسیرهای جایگزین) تصمیمی منطقی و اجتنابناپذیر بهنظر میرسد.
گسترش ظرفیتهای همکاری با ایران و ظهور مسیرهای جدید
با تشدید تنشهای تجاری با پاکستان، رفتوآمدهای اقتصادی میان افغانستان و ایران افزایش یافته است. افزایش سطح همکاریهای مرزی در ماهیرود، بازدید از بندر چابهار، و برنامهریزی برای توسعه زیرساختهای تجاری، بخشی از این روند رو به رشد است. کارشناسان اقتصادی تأکید دارند که افغانستان اکنون گزینههای متعددی در اختیار دارد؛ از مسیرهای شمالی و آسیای میانه گرفته تا بندر چابهار بهعنوان یکی از امنترین و پایدارترین مسیرهای ترانزیتی.
اقتصاددانان میگویند که چابهار میتواند نقش کلیدی در کاهش هزینه حملونقل، تسریع صادرات و افزایش امنیت زنجیره تأمین افغانستان ایفا کند. افزون بر آن، توسعه روابط با ایران امکان ایجاد تنوع در روابط تجاری و کاهش وابستگی به یک کشور واحد را فراهم میسازد؛ موضوعی که تحلیلگران اقتصادی آن را برای ثبات اقتصادی افغانستان حیاتی توصیف میکنند.
چرخش راهبردی در سیاست تجاری افغانستان
سخنان اخیر عبدالغنی برادر و اینک سفر وزیر تجارت امارت اسلامی، نشاندهنده آغاز دورهای تازه در سیاست تجاری افغانستان است. رهبری امارت اسلامی با تأکید بر کاهش وابستگی به پاکستان، فعالسازی مسیرهای جایگزین و ایجاد انعطاف در تجارت خارجی، تلاش میکند از تکرار بحرانهای ناشی از سیاسیسازی تجارت جلوگیری کند. به گفته آگاهان اقتصادی، ایران، با مسیرهای پایدار و ظرفیتهای عظیم بندری، اکنون یکی از مهمترین گزینههای افغانستان در این تحول راهبردی است.
تحلیلگران اقتصادی میگویند که چرخش کنونی نه یک تصمیم مقطعی، بلکه یک بازآرایی بنیادین در سیاست خارجی–اقتصادی افغانستان محسوب میشود؛ بازآراییای که میتواند زمینهساز ثبات و توسعه پایدار در تجارت خارجی کشور گردد.
