نگاهی به شمار ورزشکاران جان‌باخته در جنگ غزه

خبرگزاری آفاق؛ کابل: جنگ غزه از آغاز تاکنون، نه تنها زندگی میلیون‌ها غیرنظامی را نابود کرده، بلکه جامعه ورزشی فلسطین را نیز به شدت تحت تأثیر قرار داده است. در حالی که رسانه‌ها اغلب بر تلفات عمومی تمرکز دارند، ورزشکاران به عنوان نمادهای امید و هویت ملی، قربانیان خاموش این درگیری بوده‌اند. بر اساس گزارش‌های معتبر، بیش از ۸۰۰ ورزشکار و مسوول ورزشی فلسطینی در این جنگ جان باخته اند، که این رقم معادل چندین تیم ورزشی کامل است. این تلفات نه‌تنها یک فاجعه انسانی است، بلکه نشان‌دهنده نابودی سیستماتیک زیرساخت‌های ورزشی و فرهنگی در غزه می‌باشد. این یادداشت به بررسی ابعاد این بحران می‌پردازد و تأکید می‌کند که ورزشکاران، مانند مردم عادی، قربانی سیاست‌های جنگی شده‌اند، در حالی که سازمان‌های بین‌المللی مانند فیفا سکوت اختیار کرده‌اند.

آمار تلفات ورزشکاران؛ نابودی یک نسل ورزشی

از ابتدای جنگ تاکنون، گزارش‌ها حاکی از شهادت حدود ۸۰۰ ورزشکار و کادر ورزشی فلسطینی است، که این رقم شامل ۴۲۱ فوتبالیست، ۲۴۳ عضو تیم‌های ملی المپیک، ۱۱۷ پیشاهنگ و ۳۵ ورزشکار زن می‌شود. این آمار که توسط فدراسیون فوتبال فلسطین و منابع بین‌المللی مانند خبرگزاری آناتولی تأیید شده، نشان‌دهنده آن است که ورزشکاران غزه نه‌تنها در میدان‌های ورزشی، بلکه در خانه‌ها، اردوگاه‌ها و حتی هنگام دریافت کمک‌های بشردوستانه جان باخته‌اند. برای مثال، سلیمان العبید، ستاره تیم ملی فلسطین و ملقب به “پله فلسطین”، در حالی که منتظر کمک‌های غذایی بود، جان باخت.

این تلفات معادل حدود ۷۲ تیم فوتبال کامل است و نشان می‌دهد که جنگ چگونه یک نسل از استعدادهای ورزشی را ازبین برده است. تحلیلگران معتقدند که این آمار بیانگر آن است که ورزشکاران، به دلیل نقش اجتماعی‌شان در تقویت روحیه جامعه، هدفمندانه تحت تأثیر قرار گرفته‌اند، و این امر می‌تواند بخشی از استراتژی تخریب فرهنگی باشد.

تخریب زیرساخت‌های ورزشی؛ ویرانی نمادهای امید
حملات رژیم صهیونیستی محدود به افراد نبوده و زیرساخت‌های ورزشی را نیز هدف قرار داده است. بر اساس گزارش‌ها، حدود ۲۸۶ ورزشگاه و تأسیسات ورزشی در غزه بمباران شده، شامل ۱۴۶ زمین فوتبال، ۱۳۵ زمین بازی‌های المپیک، ۴۰ زمین فوتبال پنج‌نفره، ۲۳ باشگاه بزرگ، ۱۲ باشگاه بین‌المللی، ۳۵ سالون ورزشی، ۱۵ زمین بسکتبال، ۴۸ باشگاه بدن‌سازی و ۵ باشگاه اسب‌سواری. این تخریب‌ها، که بیش از ۹۰ درصد زیرساخت‌های ورزشی غزه را نابود کرده، نه‌تنها مانع از برگزاری رویدادهای ورزشی می‌شود، بلکه جامعه را از فضاهای امن برای فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی محروم می‌کند. کارشناسان به این باور اند که چنین اقداماتی می‌تواند بخشی از یک سیاست نسل‌کشی فرهنگی باشد، جایی که ورزش به‌عنوان ابزاری برای حفظ هویت ملی، هدف قرار گرفته است. بازسازی این تأسیسات، با توجه به ویرانی گسترده، ممکن است سال‌ها طول بکشد و نیاز به حمایت بین‌المللی دارد.

سکوت فیفا و سازمان‌های بین‌المللی؛ دوگانگی در عدالت ورزشی
علی‌رغم این فجایع، فیفا هیچ اقدامی علیه رژیم صهیونیستی انجام نداده، نه تحریم، نه تعلیق عضویت و نه حتی محکومیت رسمی. حتی با وجود گزارش‌هایی مبنی بر مشارکت بازیکنان اسراییلی در عملیات نظامی و مسلح‌شدن آن‌ها در مناطق درگیری، فیفا سکوت کرده است. این در حالی است که فیفا در موارد مشابه، مانند جنگ روسیه علیه اوکراین، به سرعت روسیه را تعلیق کرد. آگاهان تاکید می‌کنند که این دوگانگی نشان‌دهنده تأثیر سیاست‌های ژئوپلیتیک بر ورزش است؛ جایی که منافع اقتصادی و سیاسی بر اصول منشور المپیک، که تأکید بر جدایی ورزش از سیاست دارد، غلبه می‌کند. در کنار این، کمپین‌هایی مانند BDS (بایکوت، عدم سرمایه‌گذاری و تحریم) موفق شده‌اند شرکت‌هایی مانند ریبوک را وادار به قطع حمایت از تیم ملی اسراییل کنند، اما عدم اقدام رسمی فیفا، سکوت بین‌المللی را بر این بحران تحمیل کرده که می‌تواند به عنوان تأیید ضمنی جنایات جنگی تفسیر شود.

مقایسه با جنگ‌های دیگر؛ سرعت اقدام در برابر سکوت

در جنگ‌های دیگر، مانند درگیری روسیه و اوکراین، سازمان‌های ورزشی با سرعت عمل کردند؛ روسیه به سرعت از فیفا و یوفا تعلیق شد و ورزشکاران روسی از بسیاری رویدادهای ورزشی محروم شدند. در مقابل، در غزه، علی‌رغم کشته شدن بیش از ۸۰۰ ورزشکار و تخریب گسترده مکان‌های ورزشی، هیچ اقدام مشابهی صورت نگرفته است. این مقایسه نشان‌دهنده استانداردهای دوگانه است؛ جایی که رسانه‌های غربی و سازمان‌های بین‌المللی نسبت به قربانیان فلسطینی کمتر حساس هستند. تحلیلگران معتقدند که عوامل سیاسی، مانند حمایت غرب از اسراییل، بر تصمیم‌گیری‌ها تأثیرگذار بوده و این امر عدالت ورزشی را زیر سؤال می‌برد. کمپین‌های حمایتی، مانند رویدادهای نمادین در اسپانیا و حمایت هنرمندان ایرانی، نشان می‌دهد که جامعه مدنی می‌تواند این خلأ را پر کند، اما نیاز به فشار بیشتر بر نهادهای رسمی وجود دارد.

جمع‌بندی

در پایان این‌گونه می‌توان گفت که تلفات ورزشکاران در غزه، فراتر از آمار، نمادی از نابودی امید و هویت یک ملت است. در حالی که مردم عادی قربانی اصلی جنگ هستند، ورزشکاران به عنوان رهبران جامعه، ضربه‌ای دوچندان دریافت کرده‌اند. سکوت فیفا و سازمان‌های بین‌المللی نه‌تنها ناعادلانه است، بلکه می‌تواند به عنوان تشویق به ادامه جنایات تفسیر شود. برای بازسازی جامعه ورزشی فلسطین، نیاز به اقدام فوری بین‌المللی، از جمله تحریم‌ها و حمایت‌های مالی، ضروری است. در نهایت، ورزش باید به عنوان ابزاری برای صلح عمل کند، نه سکوت در برابر جنگ. واپسین حرف هم اینکه، جهان باید صدای ورزشکاران غزه را بشنود و عدالت را برقرار کند، پیش از آن که نسل دیگری از استعدادها از دست برود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *