خواب‌های آشفته اسلام‌آباد؛ آتش‌افروزی تازه در منطقه به هدایت واشنگتن

بهانه‌جویی تازه اسلام‌آباد برای تنش با کابل

تحلیلگران منطقه‌ای معتقدند که پاکستان در ماه‌های اخیر با بهره‌گیری از بحران‌های امنیتی داخلی‌اش، به‌ویژه مسئله تحریک طالبان پاکستان (تی‌تی‌پی)، به دنبال ایجاد زمینه برای تنش‌آفرینی تازه با افغانستان است. این کشور در ظاهر با شعار مبارزه با تروریسم و تأمین امنیت ملی خود، اما در واقع با انگیزه‌های سیاسی و راهبردی، تلاش می‌کند تا فشارهای فزاینده داخلی را از مسیر دشمن‌سازی خارجی منحرف سازد.

 

تی‌تی‌پی؛ ابزار فشار و مشروعیت‌سازی سیاسی

به گفته این تحلیلگران، مسئله تی‌تی‌پی که ریشه در تحولات داخلی و سیاست‌های متناقض امنیتی خود پاکستان دارد، در سال‌های اخیر به ابزار سیاسی اسلام‌آباد برای مشروعیت‌بخشی به اقدامات تجاوزکارانه علیه افغانستان تبدیل شده است. در حالی که رهبران ارشد تحریک طالبان پاکستان بارها به‌طور علنی اعلام کرده‌اند که اکثر اعضای تی‌تی‌پی در داخل خاک پاکستان حضور دارند، همچنین، عملیات‌های نظامی این گروه نیز در قلمرو پاکستان انجام می‌شود؛ با این وجود، اسلام‌آباد بارها کوشیده است تا این تهدید را به خارج از مرزهای خود نسبت دهد و انگشت اتهام را به سوی کابل نشانه گیرد.

در برابر این اتهامات، مقام‌های امارت اسلامی افغانستان به‌صورت مکرر و قاطع تأکید کرده‌اند که هیچ گروه مسلح از جمله تی‌تی‌پی در خاک افغانستان حضور ندارد و به هیچ گروه خارجی اجازه فعالیت نظامی علیه کشورهای دیگر از خاک افغانستان داده نخواهد شد. مقام‌های امارت اسلامی همواره تأکید کرده‌اند که دولت جدید افغانستان به‌دنبال روابط متوازن و مسالمت‌آمیز با تمامی همسایگان و کشورهای جهان است.

با وجود این مواضع، پاکستان در موارد متعدد با ادعایی حضور تی‌تی‌پی در خاک افغانستان، دست به نقض حریم هوایی و حملات هدفمند به مناطق شرقی افغانستان زده است. حملات اخیر هوایی اسلام‌آباد به مناطق در کنر، ننگرهار و پکتیکا، که تلفات غیرنظامی نیز برجای گذاشت و نیز نقض حریم هوایی کابل، از سوی امارت اسلامی اقدامی خصمانه و نقض آشکار حاکمیت ملی افغانستان توصیف شد. در پی این اقدامات، نیروهای امارت اسلامی در امتداد خط فرضی دیورند دست به واکنش‌های تلافی‌جویانه زدند که منجر به درگیری چند روزه مستقیم میان دو طرف گردید.

 

مذاکرات بی‌نتیجه و خواسته‌های غیرعملی اسلام‌آباد

در پی افزایش تنش‌ها، با میانجی‌گری دولت قطر، آتش‌بس موقت میان کابل و اسلام‌آباد برقرار شد و سه دور گفت‌وگو میان هیأت‌های مذاکره‌کننده دو کشور صورت گرفت. نخستین دور در دوحه برگزار شد که نتیجه آن توافق بر توقف درگیری‌ها و کاهش تنش‌های مرزی بود. دو دور بعدی نیز در استانبول برگزار شد؛ با این حال، هر دو نشست بدون نتیجه مشخص پایان یافت. از دید امارت اسلامی، دلیل اصلی بی‌نتیجه ماندن مذاکرات، طرح خواسته‌های غیرواقعی و غیرعملی از سوی پاکستان بود.

به گفته مقام‌های امارت اسلامی، اسلام‌آباد دو مطالبه غیرمعقول را مطرح کرده بود: نخست، انتقال اعضای تحریک طالبان پاکستان به خاک افغانستان، و دوم، صدور فتوای رسمی از سوی رهبری امارت اسلامی مبنی بر ناروا دانستن جنگ تی‌تی‌پی علیه پاکستان. هر دو مطالبه از دید کابل نه‌تنها غیرعملی، بلکه مغایر با اصول سیاسی و حاکمیتی افغانستان عنوان شد.

تحلیلگران می‌گویند طرح چنین خواسته‌هایی، بیش از آن‌که نشان‌دهنده دغدغه امنیتی باشد، بیانگر تلاش حساب‌شده برای شکست روند گفت‌وگو و یافتن بهانه‌ای جدید برای افزایش فشار بر کابل است. از دید آنان، سیاست کنونی اسلام‌آباد در قبال افغانستان، بخشی از پروژه‌ای گسترده‌تر است که با هماهنگی واشنگتن دنبال می‌شود. هدف اصلی این سیاست، بازگشت امریکا به منطقه، بازسازی موازنه قدرت در منطقه، تضعیف استقلال تصمیم‌گیری کابل و حفظ نقش سنتی پاکستان به‌عنوان متحد استراتژیک امریکا در جنوب آسیا است.

همزمان با این تحولات، سفارت امریکا در پاکستان در واکنش به حمله انتحاری اخیر در اسلام‌آباد، با انتشار بیانیه‌ای رسمی از اقدامات ضدتروریستی دولت پاکستان حمایت کرد. در این بیانیه، واشنگتن بر همبستگی خود با اسلام‌آباد تأکید کرده و وعده داده است که از تلاش‌های پاکستان برای تأمین صلح و ثبات در منطقه پشتیبانی می‌کند. کارشناسان بر این باورند که چنین مواضعی، پیام روشنی از همسویی سیاسی میان دو کشور دارد و در عمل چراغ سبزی است برای ادامه اقدامات و سیاست‌های خصمانه پاکستان در مورد افغانستان.

 

مأموریت تازه پاکستان در خدمت سیاست‌های امریکا

مجموعه این رویدادها از دید تحلیلگران بیانگر شکل‌گیری دوباره یک محور هماهنگ میان واشنگتن و اسلام‌آباد است؛ محوری که هدف آن نه مقابله با تروریسم، بلکه بازتعریف نقشه امنیتی منطقه به سود پاکستان و در جهت منافع ژئوپولیتیک امریکا است. به باور آنان، پاکستان مأموریت یافته تا در هماهنگی کامل با واشنگتن و در چارچوب برنامه‌ای حساب‌شده، سیاست‌های راهبردی امریکا در منطقه را تطبیق کند. آنان تأکید می‌کنند که استفاده ابزاری از تی‌تی‌پی، بهانه‌جویی برای حملات به خاک افغانستان، و فشار دیپلماتیک بر کابل، همه بخشی از همین مأموریت‌اند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *