خبرگزاری آفاق؛ کابل: در عملیاتی که بیپروایی و نقض سیستماتیک قوانین بینالمللی توسط رژیم اسراییل را یکبار دیگر در معرض دید جهانیان قرار داد،جنگندههای اسرائیل با عبور از حریم هوایی چند کشور، یک گردهمایی از رهبران ارشد جنبش حماس را در قلب پایتخت یک کشور مستقل و همپیمان غربی، دوحه قطرهدف قرار دادند.
این حمله نه تنها یک اقدام تروریستی علیه یک گروه سیاسی، بلکه تعرضی آشکار به حاکمیت ملی قطر، نقض فاحش حاکمیت هوایی و بیاعتنایی کامل به تمامی اصول بنیادین حقوق بینالملل، از جمله منشور ملل متحد بود.
این عملیات پیام روشنی از سوی تلآویو بود: «هیچ مرز و قاعدهای ما را محدود نمیکند»
اسرائیل بار دیگر نشان داد که برای رسیدن به اهداف خود، هیچ خط سرخی را به رسمیت نمیشناسد.
حمله هوایی این رژیم به گردهمایی رهبران ارشد حماس در دوحه، پایتخت قطر، نهتنها خون تازهای به جنگ غزه بخشید بلکه ساختار امنیتی و سیاسی خاورمیانه را به لرزه انداخت. این رویداد فراتر از یک عملیات نظامی، نمادی از نقض آشکار اصول بینالمللی، بیاعتنایی به حاکمیت ملی یک کشور مستقل و ضربهای مستقیم به اعتبار ایالات متحده امریکا بهعنوان متحد اصلی قطر بود.
جزئیات عملیات و نقض حاکمیت قطر
در روزچهارشنبه، ۱۸ ماه سنبله سال روان هجری خورشیدی، انفجارهای پیاپی بخشهایی از دوحه را لرزاند.
جنگندههای اسرائیل با پرواز از مسیرهای پیچیده و به احتمال زیاد با استفاده از حریم هوایی برخی از کشورها، خود را به آسمان قطر رسانده و بدون کوچکترین واکنش یا ردیابی توسط سامانههای دفاعی پیشرفته این کشور، چندین موشک را بر سر مجتمعی که میزبانی نشست رهبران حماس را بر عهده داشت، فرود آوردند. نشستی که شماری از رهبران دفتر سیاسی حماس در حال بررسی آخرین طرح آتشبس پیشنهادی منسوب به دونالد ترامپ بودند.
این حمله منجر به جان باختن پنج عضو حماس، از جمله پسر خلیل الحیه، شد.
اندکی بعد، ارتش رژیم اسرائیل و سازمان امنیت داخلی این رژیم (شینبت) رسماً اعلام کردند که آنها پشت این عملیات بودهاند.
تلآویو در بیانیهای تأکید کرد: «هیچ جای امنی برای رهبران حماس در جهان وجود ندارد.»
این پیام آشکارا نشان میدهد که اسرائیل حتی مصونیت دیپلماتیک و عرفهای پذیرفتهشده جهانی را نادیده گرفته و حریم امن هیچ کشوری را محترم نمیشمارد.
واکنش حماس به حملۀ اسرائیل در دوحه
حماس اعلام کرد تلاش اسرائیل برای هدف قراردادن تیم مذاکرهکننده این جنبش در دوحه ناکام مانده است.
در این حمله پنج عضو حماس، از جمله پسر خلیل الحیه، جان خود را از دست دادند.
این جنبش، ایالات متحده امریکا را در کنار اسرائیل مسئول این رویداد دانست.
حماس تأکید کرد که این اقدام هیچ تغییری در مواضعش درباره آتشبس در غزه ایجاد نخواهد کرد.
نکته حائز اهمیت، نقض آشکار حاکمیت ملی قطر است.
قطر یک کشور مستقل با حکومت مقتدر است و روابط دیپلماتیک مشخصی با اسرائیل دارد. هرگونه عملیات نظامی در خاک یک کشور مستقل بدون رضایت دولت مرکزی آن، به منزله اعلان جنگ و ناقض اصل انحلال ناپذیری مرزها در حقوق بینالملل است.
این اقدام اسرائیل، خطری را برای تمامی کشورها ایجاد میکند و این اصل را که هیچ کشوری مجاز به اجرای قانون در قلمرو کشور دیگر نیست، زیر پا میگذارد.
دولت قطر بلافاصله با شدیدترین لحن ممکن این حمله را محکوم کرد و آن را «بزدلانه» و «نقض آشکار حاکمیت ملی» خود دانست.
قطر یکی از نزدیکترین شرکای واشنگتن در خلیج فارس و میزبان بزرگترین پایگاه نظامی امریکا در منطقه است.
با وجود برخورداری از سامانههای دفاعی پیشرفته و جنگندههای مدرن، قطر نتوانست از قلمرو هواییاش حفاظت کند.
این ناکامی نشان داد که عملیات اسرائیل دقیق، حسابشده و با درنظرگرفتن ضعفهای ساختاری دفاعی دوحه طراحی شده بود.
چنین رخدادی برای کشوری که سالها میزبان مذاکرات صلح و میانجی در پروندههای منطقهای بوده، ضربهای حیثیتی به شمار میرود.
نقش ایالات متحده امریکا و سکوت سامانههای دفاعی قطر
سوالات بیپاسخ بسیاری در مورد نحوه این عملیات وجود دارد:
۱. همدستی غیرمستقیم امریکا: گزارشهای متعدد تاکتیکی حاکی از آن است که این عملیات پیچیده بدون پشتیبانی اطلاعاتی، لجستیکی و احتمالاً ماهوارهای ایالات متحده امریکا، متحد بیچون و چرای اسرائیل غیرممکن بود. این همکاری، واشنگتن را به صورت مستقیم در نقض حاکمیت یک متحد دیگر خود (قطر) که میزبان بزرگترین پایگاه نظامی امریکا در خاورمیانه (العدید) است، شریک میسازد.
۲. غیرفعال بودن سامانههای دفاعی: چگونه سامانههای دفاع هوایی پیشرفته قطر، از جمله پاتریوت و S-۴۰۰، نتوانستند چنین تهاجمی را ردیابی یا خنثی کنند؟
این سوال به دو احتمال دامن میزند: یا اسرائیل از تکنولوژی جنگ الکترونیک فوق پیشرفتهای برای مختل کردن این سامانهها استفاده کرد، یا یک “توافق پشت پرده” برای بستن چشمان سامانههای دفاعی در لحظه حمله وجود داشته است که هر دو سناریو، تهدیدی برای امنیت ملی تمام کشورهای منطقه محسوب میشود.
همچنان در هر دو حالت، حمله دوحه ضربهای جدی بر اعتبار ایالات متحده امریکا وارد کرد و تصویر «چتر امنیتی امریکا» را متزلزل ساخت.
واکنش ترامپ به پرسش درباره اطلاع قبلی از حمله اسرائیل به قطر
دونالد ترامپ رییس جمهور ایالات متحده امریکا در پاسخ به خبرنگاری که پرسید آیا اسرائیل پیش از حمله او را در جریان قرار داده بود، گفت: «نه.»
وقتی از او پرسیده شد که آیا غافلگیر شده است، پاسخ داد: «من هیچوقت غافلگیر نمیشوم، بهویژه در خاورمیانه.»
ترامپ تأکید کرد که فردا بیانیهی کاملتری منتشر خواهد کرد، اما افزود: «از تمام جنبههای این ماجرا بهشدت ناراضی بودم.»
اما حماس و برخی از کشورها معتقدند که او دروغ گفته و از این موضوع اطلاع داشته و مردم را فریب میدهد.
پیام تهدیدآمیز اسرائیل: پایان مصونیت
مقامات امنیتی رژیم اسرائیل بلافاصله پس از حمله با غرور اعلام کردند: «رهبران حماس دیگر در هیچ نقطهای از جهان در امان نیستند و ما آنان را در هرکجای جهان پیدا کرده و هدف قرار خواهیم داد.»
این بیانیه در واقع یک اعلامیه تروریسم دولتی بینالمللی است.
این موضع، قواعد حاکم بر روابط بینالملل و مفهوم حاکمیت کشورها را نادیده میگیرد و خود را بالاتر از تمامی قوانین بینالمللی قرار میدهد. این رویکرد، مسابقهای خطرناک برای ترورهای فرامرزی را رقم خواهد زد و ثبات جهانی را به مخاطره خواهد انداخت.
واکنشهای جهانی به نقض آشکار قوانین
واکنش جامعه بینالملل به این رویداد، گسترده و عمدتاً محکومکننده بود:
قطر: دولت قطر این حمله را “نقض فاحش حاکمیت ملی” خود خواند و هشدار داد که این اقدام “خطری جدی برای امنیت و ثبات منطقه” ایجاد کرده و تلاشهای آتشبس را بیاثر میسازد. آنها رسماً به شورای امنیت سازمان ملل متحد شکایت کردند.
امارات اسلامی (افغانستان): با صدور اعلامیهای حملۀ اسرائیل بر دفتر سیاسی حماس در دوحه را به شدیدترین الفاظ محکوم کرد.امارت اسلامی این اقدام را تجاوز آشکار، عمل وحشیانه و مغایر تمام موازین انسانی دانست.
در اعلامیه آمده است که سکوت کشورهای مؤثر و سازمانهای بینالمللی در برابر جنایات اسرائیل مایۀ تأسف است.
ایران : با صدور اعلامیهای نیز حمله رژیم اسراییل بر دفتر سیاسی جنبش حماس را محکوم کرد.
سیدعباس عراقچی وزیر خارجه ایران گفته که ایران تصور هم نمیکرد اسراییل بهگونه “فجیعانه به ملت و دولت قطر” حمله کند.
عراقچی در ایکس نگاشته است که ایران در مواجهه با حمله غیرقانونی به منازل مسکونی که مهمانان غیرنظامی را هدف قرار داد، در کنار برادران قطری و فلسطینی خود ایستاده است.
وزیر خارجه ایران تاکید کرده که تنها راه برای مقابله قاطع با بیپروایی رژیم اسراییل، اقدام هماهنگ جهان اسلام است.
سازمان ملل متحد: دبیرکل سازمان ملل نگرانی عمیق خود را ابراز و بر ضرورت احترام به حاکمیت و تمامیت ارضی تمامی کشورها تاکید کرد.
کشورهای عربی: اتحادیه عرب و سازمان همکاری اسلامی با انتشار بیانیههایی شدیدالحن این عمل را محکوم کردند و خواستار پاسخگویی اسرائیل در برابر جامعه بینالملل شدند.
کشورهای غربی: در حالی که اکثر کشورهای اروپایی نگرانی خود را از تشدید درگیری ابراز کردند، واکنش رسمی ایالات متحده بسیار محتاطانه و بر “حق دفاع از خود اسرائیل” متمرکز بود، که سکوت معناداری در قبال نقض حاکمیت قطر محسوب میشد.
پیامدهای منطقهای و بینالمللی
کوتاهمدت: روند مذاکرات آتشبس بهطور موقت متوقف شد/ می شود. فضای بیاعتمادی بر روند میانجیگری حاکم میشود و قطر جایگاه گذشته خود را از دست میدهد.
میانمدت: احتمال تغییر محل مذاکرات و کاهش نقش کشورهای عربی در روند صلح.
بلندمدت: اگر چنین الگوهایی تکرار شود، خاورمیانه شاهد از میان رفتن پناهگاههای دیپلماتیک خواهد بود و منطق عملیات برونمرزی جایگزین گفتوگو میشود. این روند منطقه را وارد مرحلهای پرتنشتر و پرهزینهتر خواهد کرد.
نتیجهگیری:
حمله اسرائیل به خاک قطر تنها یک عملیات نظامی علیه جنبش حماس نبود؛ این حمله یک آزمون خطرناک برای بنیانهای نظم جهانی پس از جنگ جهانی دوم بود. اگر به یک کشور اجازه داده شود با این بیپروایی و با همدستی یک ابرقدرت، حاکمیت یک کشور مستقل دیگر را نقض کند، آنگاه مفهوم مرز، حاکمیت و قانون بینالملل برای همیشه از بین خواهد رفت.
این اقدام اسرائیل نشان میدهد که این رژیم خود را پاسخگو به هیچ نهاد یا قانونی نمیداند و با توسل به منطق زور و خشونت، امنیت کل منطقه را به بازی گرفته است.
این رخداد نشان داد که حتی متحدان نزدیک واشنگتن نیز از تعرض اسرائیل در امان نیستند. اگر جامعه جهانی در برابر چنین اقدامات تجاوزکارانه بیتفاوت بماند، نهتنها امید به آتشبس در غزه به تعویق خواهد افتاد، بلکه کلیت نظم امنیتی خاورمیانه در معرض فروپاشی قرار خواهد گرفت.
جامعه بینالملل در مقابل این چالش بزرگ ایستاده است: آیا در برابر این همهخواهی و نقض قوانین بینالمللی میایستد، یا با سکوت خود، مسیر را برای هرج و مرجی بزرگتر در آینده هموار میکند؟ پاسخ به این سوال، آینده نظم جهانی را تعیین خواهد کرد.