حملات پهپادی شب (چهارشنبه، ۵ سنبله) در ولایتهای خوست، ننگرهار و کنر که منجر به تخریب خانههای مسکونی و تلفات غیرنظامی شد، بار دیگر سایه سنگین مداخلات خارجی را بر آسمان کشور گسترانیده است. این حملات که تنها دو هفته پس از امضای توافق امنیتی میان ارتش پاکستان و ایالات متحده رخ دادهاند، پرسشهای جدی درباره اهداف و پیامدهای این توافق ایجاد کردهاند. توافق مذکور که به امریکا اجازه دسترسی به پایگاههای نظامی پاکستان برای مقابله با تهدیدات فرامرزی را میدهد، به اعتقاد برخی کارشناسان مسایل سیاسی و نظامی، زمینهساز بازگشت تدریجی واشنگتن به معادلات نظامی افغانستان از طریق خاک پاکستان است. این یادداشت، ضمن تحلیل این تحولات، دیدگاه کارشناسان را در این زمینه بررسی کرده و اهداف شوم این همسویی و تهدیدات آن برای افغانستان و امنیت منطقهای را برجسته میسازد.
حملات پهپادی و نقض حاکمیت ملی افغانستان
حملات پهپادی شب گذشته در خوست، ننگرهار و کنر که منجر به کشته و زخمیشدن حدود ده غیرنظامی، از جمله زنان و کودکان شده است، نقض آشکار حاکمیت ملی افغانستان است. این حملات که بدون هماهنگی با امارت اسلامی و بدون پذیرش رسمی مسوولیت از سوی امریکا یا پاکستان انجام شدهاند، نشاندهنده بیتوجهی به قوانین بینالمللی، از جمله ماده دوم منشور سازمان ملل هستند.
وزارت خارجه امارت اسلامی در واکنش به این حملات، سفیر پاکستان در کابل را احضار و یادداشت اعتراضی افغانستان را به وی سپرده است. این وزارت، حمله پاکستان بر غیرنظامیان را محکوم کرده و گفته که این اقدام نقض حریم هوایی افغانستان بوده و یک عمل تحریکآمیز میباشد. وزارت خارجه همچنان تاکید کرده که حفظ حریم افغانستان برای امارت اسلامی خط سرخ است و چنین اقدامات غیرمسوولانه، پیامدهای نیز در پی خواهد داشت.
کارشناسان نیز تاکید میکنند که این حملات نهتنها غیرنظامیان را هدف قرار دادهاند، بلکه تلاشی برای تضعیف حاکمیت امارت اسلامی و ایجاد فضای بیاعتمادی در منطقه است. کامران امان، آگاه مسایل سیاسی و نظامی در واکنش به این حملات، در گفتوگو با خبرگزاری آفاق گفت: «در تحرکات تازه، امریکا تلاش میکند که توسط پاکستان، افغانستان را ناامن بسازد. حملات اخیر پاکستان به افغانستان با رفتن مارشال منیر به امریکا ارتباط دارد. اگر پاکستان اینگونه از سوی امریکا حمایت شود، بدون شک که امنیت منطقه با خطر مواجه میشود.»
برخی کارشناسان دیگر نیز معتقدند که عدم شفافیت در مسوولیتپذیری این حملات، گمانهزنیها را تقویت کرده است. احمد خان اندر، آگاه مسایل سیاسی و نظامی به خبرگزاری آفاق گفت: «سکوت امریکا و پاکستان نشاندهنده هماهنگی قبلی میان واشنگتن و اسلامآباد است و این حملات بخشی از عملیاتیشدن توافق امنیتی اخیر است که به امریکا اجازه استفاده از پایگاههای پاکستان را برای عملیات پهپادی میدهد.»
آگاهان حوزه سیاست پیشنهاد میکنند که امارت اسلامی باید با مستندسازی این تجاوزات و ارایه شواهد به نهادهای بینالمللی، مانند سازمان ملل، هزینه سیاسی این اقدامات را برای واشنگتن و اسلامآباد افزایش دهد.
توافق امنیتی واشنگتن-اسلامآباد؛ ابزار فشار بر امارت اسلامی
امضای توافق امنیتی میان ارتش پاکستان و امریکا که حدود دو هفته پیش صورت گرفت، به امریکا امکان دسترسی به پایگاههای نظامی پاکستان برای عملیات در منطقه را میدهد. این توافق که به دنبال سفر جنرال عاصم منیر به امریکا و همزمان با تغییر فرماندهی سنتکام و اعلام تروریستی خواندن ارتش آزادیبخش بلوچستان «BLA» از سوی وزارت خارجه امریکا صورت گرفته است، به گفته احمدخان اندر، آگاه مسایل سیاسی و نظامی، «تلاشی از سوی پاکستان برای جلب حمایت امریکا در راستای فشار بر امارت اسلامی و توجیه تجاوزات مرزی خود است.» به گفته آقای اندر، این همسویی، به امریکا اجازه میدهد تا از خاک پاکستان به عنوان سکویی برای عملیات پهپادی در افغانستان و منطقه استفاده کند.
کارشناسان مسایل سیاسی و نظامی تاکید میکنند که این توافق، نشانهای از بازگشت تدریجی امریکا به معادلات نظامی افغانستان است، اما اینبار به صورت نیابتی از طریق پاکستان که هدف آن تضعیف امارت اسلامی و ایجاد بیثباتی در منطقه است.
اهداف شوم امریکا و پاکستان؛ بیثباتسازی منطقه
همسویی امنیتی واشنگتن و اسلامآباد اهداف شومی را دنبال میکند که امنیت افغانستان و منطقه را به خطر میاندازد. برای امریکا، این همکاری بخشی از استراتیژی «افقدور» برای حفظ نفوذ ژئوپلیتیکی در جنوب آسیا بدون حضور مستقیم نظامی است. به گفته کارشناسان حوزه سیاست، امریکا با حمایت از پاکستان در مسایل امنیتی، مانند اعلام تروریستی شدن «BLA»، به دنبال تقویت جایگاه اسلامآباد به عنوان متحد نیابتی خود در منطقه است. به گفته آنان این رویکرد، ضمن تضعیف حاکمیت امارت اسلامی، به امریکا امکان میدهد تا منابع معدنی و موقعیت استراژیک افغانستان را تحت فشار قرار دهد. در سویی دیگر، پاکستان نیز از این توافق برای پیشبرد اهداف خود، از جمله انحراف افکار عمومی از ناکامیهای داخلی در مهار «تیتیپی» ، «BLA» و اعمال فشار بر کابل برای پذیرش خواستههایش، مانند کنترول مرزها و محدود کردن روابط افغانستان با هند، استفاده میکند. کارشناسان حوزه سیاست نیز به این باور اند که پاکستان با سوءاستفاده از نگرانیهای امنیتی امریکا، به دنبال تبدیلکردن افغانستان به میدان رقابتهای نیابتی است. آنان تاکید میکنند که این استراتژی، نهتنها امنیت افغانستان، بلکه ثبات کشورهای همسایه، به ویژه ایران را نیز به خطر میاندازد.
نقش تاریخی پاکستان در حمایت از تروریزم
پاکستان که اکنون خود را قربانی تهدیدات «تیتیپی» معرفی میکند، سابقه طولانی در حمایت از گروههای هراس افگن دارد. سازمان اطلاعات نظامی پاکستان «آیاسآی» در دهههای گذشته از گروههای مانند، لشکر طیبه و جیش محمد حمایت کرده و از آنها به عنوان ابزاری برای پیشبرد منافع ژئوپلیتیکی خود، به ویژه در برابر افغانستان و هند، استفاده کرده است. زلمی خلیلزاد، نماینده پیشین امریکا در امور صلح افغانستان، اخیراً در پستی در ایکس به نقش «آیاسآی» در سازماندهی گروههای مخالف امارت اسلامی اشاره کرده و آن را بخشی از استراتژی پاکستان برای بیثباتیسازی افغانستان دانسته است.
اتهامات اخیر پاکستان مبنی بر حمایت مالی امارت اسلامی از «تیتیپی» که ادعا میکند کابل ماهانه حدود ۴۳ هزار دالر به این گروه کمک میکند، فاقد شواهد مستقل است و به گفته کارشناسان مسایل سیاسی، این ادعا تلاشی برای سرپوش گذاشتن بر ناکامیهای داخلی پاکستان و توجیه تجاوزات مرزی این کشور به شمار میرود . در عین حال، امارت اسلامی بارها این اتهامات را رد کرده و تاکید کرده که خاک افغانستان برای فعالیت علیه هیچ کشوری استفاده نمیشود. کارشناسان حوزه سیاست هشدار میدهند که تداوم این حملات میتواند به یک بحران منطقهای منجر شود، زیرا کشورهای همسایه، به ویژه ایران و چین، اجازه نخواهند داد که امریکا و پاکستان منطقه را به میدان رقابتهای ژئوپلیتیکی تبدیل کنند. علاوه بر این، تشدید تنشها میتواند همکاریهای منطقهای، مانند پروژههای اقتصادی با محوریت چین و ایران را تضعیف کرده و به افزایش فعالیت گروههای افراطی، مانند داعش شاخه خراسان منجر شود که از بیثباتی منطقه بهره میبرند.
جمعبندی
در پایان اینگونه میتوان گفت که توافق امنیتی واشنگتن-اسلامآباد و حملات پهپادی اخیر در شرق افغانستان، نشانهای از یک استراتژی شوم برای فشار بر امارت اسلامی و احیای نفوذ امریکا در منطقه از طریق پاکستان است. این تحولات که با نقض حاکمیت افغانستان و کشتار غیرنظامیان همراه بوده، نهتنها امنیت کشور، بلکه ثبات کل جنوب آسیا را تهدید میکند. پاکستان با سابقه طولانی حمایت از گروههای هراس افگن، از این توافق برای توجیه تجاوزات خود و انحراف افکار عمومی از بحرانهای داخلیاش بهره میبرد، در حالی که امریکا به دنبال بازگرداندن سلطه ژئوپلیتیکی خود است. امارت اسلامی باید با مستندسازی تجاوزات، تقویت دیپلماسی منطقهای و افشای اهداف شوم این دو کشور، از حاکمیت خود دفاع کند. واپسین حرف هم اینکه جامعه جهانی نیز موظف است با محکوم کردن این اقدامات و درخواست تحقیقات مستقل از تشدید بحران در منطقه جلوگیری کند.