خبرگزاری آفاق؛ کابل: در قلب آسیا سرزمینی به نام افغانستان در لابلای کوهستانات، آرامیده است که تاریخش با خون و مقاومت نوشته شدهاست. این خاک، نهتنها بستری بوده برای تمدنهای کهن، بلکه این خطه میدان نبردی نیز بوده که امپراتوریهای بزرگ جهان را به زانو درآورده است. از دشتهای سوزان هرات تا قلههای سر به فلککشیده هندوکش، هر گوشهای از این سرزمین حکایت از ایستادگی مردمی دارد که آزادیشان را با هیچ قیمت و قدرتی معامله نکردهاند. این یادداشت، روایتی است از سه شکست بزرگ؛ فروپاشی امپراتوری بریتانیا، فروکشیدن پرچم شوروی وقت و سرانجام، تا شکست تاریخی ایالات متحده امریکا. در این سفر تاریخی، شاهد سقوط غولهایی خواهیم بود که گمان میکردند، میتوانند روح این سرزمین را تسخیر کنند، اما این خواب را به گورستان بردند.
شکست امپراتوری بریتانیا (۱۸۴۲، ۱۸۸۰، ۱۹۱۹)
در قرن نزدهم، امپراتوری بریتانیا، که آفتاب در قلمروش غروب نمیکرد، چشم به افغاستان دوخت تا سپری در برابر نفوذ روسها بسازد. در جنگ اول افغان-انگلیس (۱۸۳۹-۱۸۴۲)، بریتانیا با لشکر مجهز وارد کابل شد، اما با مقاومتی روبه رو گردید که تاریخ را تکان داد. مردم افغانستان با سلاحهای ساده، اما ارادهی پولادین، ارتش بریتانیا را درهم کوبیدند و در جنوری ۱۸۴۲ میلادی، این ارتش را به عقبنشینی از کابل مجبور ساختند. در نبرد کابل، ۳۰ هزار سرباز به فرماندهی اکبرخان، حمله سختی به کاروان نیروهای نظامی و غیرنظامی بریتانیایی در مسیر دره خیبر وارد کردند. در این جنگ، ۴۵۰۰ سرباز بریتانیایی-هندی که ۶۹۰ تن آنان اروپایی بودند، به همراه ۱۲ هزار نفر از زنان، کودکان، خدمه و حشام مورد حمله قرار گرفتند و مجبور به عقبنشینی شدند. از جمله آنان، تنها دکتر ویلیام برایدون، زنده به جلالآباد رسید.
در جنگ دوم افغان-انگلیس (۱۸۸۰-۱۸۸۷) نیز، اگرچه بریتانیا به پیروزیهای موقتی دست یافت، اما سرانجام در سال ۱۸۸۰، در جنگ میوند، شکست سختی از نیروهای محمد ایوبخان خورد و مجبور به عقبنشینی شد. در عین حال، با آغاز جنگ سوم افغان-انگلیس در سال ۱۹۱۹ میلادی و پس از پیروزی نیروهای افغان به رهبری شاه امانالله خان، افغانستان توانست استقلال کامل خود را از بریتانیا به دست بگیرد. در نهایت اینگونه میتوان گفت که با این شکستها، افغانستان به بریتانیا نشان داد که این سرزمین، گورستان فاتحان نیز است.
فروپاشی رویای شوروی (۱۹۸۹)
یک قرن بعد، امپراتوری دیگری، اتحاد جماهیر شوروی، به خیال تسخیر افغانستان قدم به این سرزمین گذاشت. در ۲۴ دسامبر ۱۹۷۹ میلادی، نیروهای شوروی با تانکها و هواپیماهای پیشرفته وارد افغانستان شدند تا حکومت کمونیستی کابل را تقویت و با این ترفند، سرزمین افغانستان را نیز تسخیر کنند. اما با مقاومتی روبه رو شدند که جهان را شگفتزده کرد. نیروهای مجاهدین، با حمایت معنوی و مادی جهان، اما بیش از همه با ایمان و شجاعت خودشان، جنگ چریکی بیامانی را در برابر اشغالگران به راه انداختند. درههای پنجشیر و کوههای تورهبوره شاهد رشادتهای مردانی بودند که ارتش سرخ را به ستوه آوردند. پس از یک دهه جنگ خونین، در ۱۵ فبروری سال ۱۹۸۹ میلادی، آخرین سرباز شوروی از پل دوستی در حیرتان از افغانستان رانده شد. پس از آن، امپراتوری شوروی نهتنها افغانستان را از دست داد، بلکه این شکست، جرقهای برای فروپاشی خود این ابرقدرت در سال ۱۹۹۱ میلادی نیز شد.
شکست ناتو و امریکا (۲۰۲۱)
در اغاز قرن بیستویکم، ایالات متحده امریکا، ابرقدرت بیرقیب جهان، پس از حملات یازدهم سپتامبر سال ۲۰۰۱ میلادی، به بهانه مبارزه با تروریزم به افغانستان لشکر کشید. با پیشرفتهترین تسلیحات و میلیاردها دالر هزینه، ایالات متحده گمان میکرد که میتواند این سرزمین را به زانو در آورد و نظمی نوین برقرار کند؛ اما تاریخ بار دیگر تکرار شد. مردم افغانستان و در راس آن امارت اسلامی، با استفاده از جغرافیای خشن، جنگ فرسایشی را به امریکا و متحدانش تحمیل کردند. در نهایت پس از بیست سال نبرد، در ۱۵ اگست، ۲۰۲۱ میلادی، کابل به دست امارت اسلامی افتاد و نیروهای امریکایی با سراسیمگی و صحنههایی مملو از هرجومرج در تلاش فرار از افغانستان شدند؛ در نهایت ساعت ۱۱:۵۹ دقیقه شب، در ۳۱ اگست، ۲۰۲۱، آخرین نظامی امریکایی از پلههای هواپیمای C-17 بالا رفت و اینگونه یک ابرقدرت، پس از بیست سال در افغانستان شکست خورد و این سرزمین برای بار سوم به گورستان یک امپراتوری دیگر مبدل شد؛ طوری که جوبایدن، رییس جمهور وقت امریکا نیز در می ۲۰۲۴ اعتراف کرده بود که دلایلی وجود دارد که افغانستان مشهور به «گورستان امپراتوریها» شده است.
جمعبندی
در پایان اینگونه میتوان گفت که افغانستان، این سرزمین کوه و آهن، بارها به امپراتوریها درس عبرتی داده که در تاریخ جاودانه شدهاست. شواهد تاریخی نیز گواه آن است که هیچ قدرتی نمیتواند اراده مردمی را که برای آزادی میجنگند، درهم بشکند. از شکست بریتانیا تا خروج شوروی و سرانجام فرار امریکا، این سرزمین نشان داده که گورستان امپراتوریها است. هرچند این خاک بارها زخم خورده، اما روح مقاومتش هرگز تسلیم نشدهاست. داستان افغانستان، حماسهای است از ایستادگی، شجاعت و پیروزی اراده بر شمشیر. واپسین حرف هم اینکه، این سرزمین به ما میآموزد که هیچ قدرتی، هرچند عظیم، نمیتواند ملتی را که برای آزادیاش میجنگد، به بند بکشد.