دستگیری سلطان عزیز عزام، سخنگو و مغز رسانهای داعش خراسان، رویدادی فراتر از یک بازداشت امنیتی معمولی است. این رویداد، هم از نظر جایگاه فرد بازداشتشده و هم از منظر زمان و مکان آن، حامل پیامهای عمیق امنیتی، سیاسی و منطقهای است؛ پیامهایی که مستقیماً به مناقشه روایتی میان امارت اسلامی افغانستان و دولت پاکستان درباره منشأ، پایگاه و حمایتهای داعش خراسان گره میخورد.
سلطان عزیز عزام کی بود و چرا مهم است؟
سلطان عزیز عزام، متولد ۱۹۷۸ در ولسوالی بتیکوت ولایت ننگرهار، از چهرههای شناختهشده رسانهای شرق افغانستان بود. او پس از سالهایی اقامت در پاکستان و تحصیل در رشته ژورنالیزم در دانشگاه ننگرهار، فعالیت گستردهای در رسانههای محلی داشت. تسلط او بر زبانهای پشتو و دری، توانایی در نویسندگی و شاعری، و شناخت عمیق از فرهنگ محلی، او را به چهرهای اثرگذار در فضای رسانهای تبدیل کرده بود.
همین مهارتها، زمینه جذب او به داعش خراسان را فراهم کرد. عزام از سالهای نخست شکلگیری داعش خراسان، بهعنوان سخنگوی رسمی و مسئول ارشد رسانهای این گروه منصوب شد. نقش او صرفاً انتقال پیام نبود؛ بلکه طراحی روایت، توجیه ایدئولوژیک خشونت، بزرگنمایی عملیاتها و الهامبخشی برای جذب نیرو، هسته اصلی مأموریت او را تشکیل میداد. به همین دلیل، در یک دهه گذشته، عزام پس از رهبر داعش خراسان، بهعنوان یکی از تأثیرگذارترین چهرههای این گروه شناخته میشد.
اهمیت او تا حدی بود که با وجود اعلام کشتهشدنش در حمله پهپادی امریکا در سال ۲۰۱۸، انتشار پیامهای صوتی بعدی نشان داد که زنده است. امریکا نیز در نوامبر ۲۰۲۱ نام او را در فهرست «تروریستهای جهانی» قرار داد.
آنچه شورای امنیت میگوید
گزارش شورای امنیت سازمان ملل متحد که در ۸ دسامبر ۲۰۲۵ منتشر شد، بهصراحت به نقش و بازداشت سلطان عزیز عزام اشاره میکند. در این گزارش آمده است: «سلطان عزیز عزام از زمان تأسیس داعش خراسان در افغانستان در سال ۲۰۱۵ بهعنوان سخنگوی این گروه فعالیت میکرده و نقش مهمی در ترویج ایدئولوژی خشونتآمیز، توجیه اقدامات تروریستی و تبلیغ آنها ایفا کرده است.»
همچنین شورای امنیت در این گزارش تأکید کرده که در مجموع، توانمندیهای داعش خراسان در نتیجه عملیاتهای ضدتروریستی مقامات حاکم در افغانستان تضعیف شده است.
تأیید ادعاهای امارت اسلامی
به باور شماری از کارشناسان سیاسی، بازداشت سلطان عزیز عزام در پاکستان، عملاً ادعای همیشهگی امارت اسلامی را تقویت میکند که هستههای باقیمانده داعش خراسان و رهبران آن، پس از فشارهای امنیتی در افغانستان، به آن سوی مرز منتقل شدهاند. آنها تأکید میکنند که واقعیت این است که داعش خراسان در ماهها و حتی سال اخیر، توان اجرای حملات بزرگ در داخل افغانستان را از دست داده و فعالیت آن بهطور محسوسی کاهش یافته است.
شماری از تحلیلگران معتقدند که عملیاتهای امنیتی امارت اسلامی علیه داعش نتیجه داده و این گروه ناچار به ترک خاک افغانستان شده است. بازداشت عزام در پاکستان، نه در میدان نبرد، بلکه در چارچوب یک عملیات استخباراتی، نشانهای از همین جابهجایی جغرافیایی است.
پاکستان؛ بازداشت تاکتیکی، نه برخورد راهبردی
برخی از آگاهان نظامی میگویند که هرچند اسلامآباد از بازداشت عزام و شماری دیگر از اعضای داعش خراسان خبر داده، اما این اقدامات بیشتر تاکتیکی و موردی به نظر میرسد تا بخشی از یک راهبرد جامع. به نظر میرسد پاکستان از گروه داعش بهعنوان ابزار فشار و چانهزنی منطقهای و بینالمللی استفاده میکند.
اینکه بازداشت سلطان عزیز عزام درست در آستانه سفر رئیس ارتش پاکستان به ایالات متحده علنی میشود، از نگاه بسیاری از تحلیلگران تصادفی نیست. به گفته آنها، این اقدام میتواند تلاشی برای ارسال پیام به واشنگتن باشد؛ پیامی با این مضمون که پاکستان در مبارزه با تروریسم «همکار» و «قابل اتکا» است و مستحق دریافت کمکها و حمایتهای سیاسی و نظامی میباشد؛ روایتی که اسلامآباد بارها از آن بهره برده است.
پیامدها برای داعش و منطقه
از منظر عملیاتی، حذف یا بازداشت فردی با تواناییهای رسانهای و شبکهای سلطان عزیز عزام، ضربهای جدی به ماشین تبلیغاتی داعش خراسان است. پر کردن خلأ فردی که روایتپرداز بود، برای این گروه بسیار دشوار خواهد بود.
در سطح منطقهای، این رویداد یک واقعیت مهم را برجسته میسازد و آن اینکه، داعش خراسان به یک پدیدهای فرامرزی تبدیل شده که پایگاهها و شبکههای آن بیرون از افغانستان فعالاند. این مسئله، ضرورت بازنگری در رویکردهای منطقهای به امنیت و تروریسم را بیش از پیش برجسته میکند.
دستگیری سلطان عزیز عزام، هم ضربهای استراتژیک به داعش خراسان و هم سندی عینی در مناقشه روایتی کابل و اسلامآباد است. این رویداد نشان میدهد که مبارزه امارت اسلامی علیه داعش در داخل افغانستان مؤثر بوده، اما همزمان پرسشهای جدی درباره نقش، نیت و سیاستهای امنیتی پاکستان در قبال این گروه را نیز زنده نگه میدارد؛ پرسشهایی که پاسخ روشن آنها، همچنان در هالهای از ابهام باقی مانده است.
