گفتگوی ویژه با دکتر عبداللطیف نظری، معین مسلکی وزارت اقتصاد

ایران از هیات امارت اسلامی به رهبری امیرخان متقی، سرپرست وزارت خارجه در مجمع گفت‌وگوی تهران دعوت کرد. از ویژگی‌های این سفر، دیدار هیات امارت اسلامی با مسعود پزشکیان، رییس جمهور ایران بود. حامد بهرام، گرداننده برنامه‌های سیاسی خبرگزاری آفاق در پیوند به مجمع تهران و مسایل افغانستان و ایران با دکتر عبداللطیف نظری، معین مسلکی وزارت اقتصاد و عضو هیات اعزامی به نشست تهران گفت‌وگو کرده‌است.

بهرام: جناب معین، شما که عضو هیات اعزامی امارت اسلامی به تهران بودید، هدف از برگزاری مجمع گفت‌وگوی تهران چه بود و چه اولویت‌ها در آن دنبال شد؟
نظری: بسم الله الرحمن الرحیم، در واقع این نشست یک فرصتی بود برای تقویت روابط دوجانبه و همچنین بررسی تحولات منطقه‌ای که افغانستان هم از تحولات منطقه‌ای متاثر است با توجه به این رهیافت می‌توانم بگویم که هدف اساسی نشست این بود که افغانستان به عنوان نقطه ثقل استراتژیک و به عنوان کریدور اقتصادی منطقه و همچنین برخورداری از موقعیت ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک و حتا ژئواستراتژیک در محور این نشست قرار گرفته بود و یکی از مباحث جدی بحث‌های مربوط به ثبات سیاسی، وضعیت اقتصادی و تجاری در افغانستان بود، با توجه به این روند این‌گونه می‌توان گفت که نشست تهران یک فرصتی بود برای بازبینی، بازاندیشی و مروری تحولات افغانستان و پیرامونی افغانستان و همچنین تحولات غرب آسیا و خاورمیانه، از این منظر این نشست برای ما فوق‌العاده حایز اهمیت بود.
بهرام: معین صاحب، نقش افغانستان در این مجمع چگونه تعریف شده بود و از دید شما پس از این همه رای‌زنی‌ها و دید و بازدیدهای که صورت گرفت قرار است چه مواردی در پی این مجمع، هم در افغانستان و هم در ایران تغییر خواهد کرد؟
نظری: در این نشست، افغانستان محور گفت‌وگوها بود، اما مباحث که مورد توجه و دقت نظر قرار گرفت به صورت مشخص موضوع مهاجرین بود که بین هیات افغانستان و مقامات بلندپایه ایرانی مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفت و پیشرفت‌های خوبی هم بدست آمد که امیدوار هستم جنبه عملی به خود بگیرد؛ مبحث دوم موضوع حق‌آبه بود که همیشه برای ایران یک دغدغه بوده و خوش‌بختانه صحبت‌های که از طرف رهبری وزارت خارجه امارت اسلامی در این ارتباط صورت گرفت قناعت دوستان ایرانی فراهم آمد و تاکید اصلی این بود که اگر آبی در افغانستان وجود داشته باشد از دوستان ایرانی دریغ نخواهد شد و پدیده خشکسالی و تغییر اقلیمی هم در افغانستان مورد توجه قرار بگیرد و همچنین گسترش مبادلات اقتصادی و تجاری مبحث سوم بود که دو طرف تاکید کردند و خوش‌بختانه سرمایه‌گذران ایرانی علاقه‌مند هستند که در داخل افغانستان سرمایه‌گذاری داشته باشند که این می‌تواند به نفع هر دو ملت تمام شود و ما هم از او استقبال می‌کنیم، موضوع بعدی تحولات منطقه‌ای بود که در این ارتباط هم دیدگاه مشترک وجود داشت و در واقع مسایل امنیتی هم در لابلای بحث مطرح شد که مبارزه با قاچاق مواد مخدر با فرایند ناامنی و گروه‌های که به گونه‌ی می‌تواند مخل نظم و امنیت هر دو کشور باشد و حتا تاثیرات منفی بر تحولات منطقه داشته باشد این‌ها هم مباحث عمده بود که بین هیات دو طرف مورد بحث قرار گرفت و جمع‌بندی بحث این بود که یک اجماع نظر در تمامی این مسایل بین دو طرف وجود داشت.
بهرام: آیا به گونه مشخص از کشور و یا گروهی نام برده شد که مخل امنیت و ثبات افغانستان، ایران و منطقه باشد؟
نظری: خوب ببینید برخی گروه‌های فرامرزی هستند که برای نظم و ساختار نظام بین‌الملل تهدید اند، نه‌تنها ایران و افغانستان بلکه جامعه بین‌المللی این نگرانی را دارد، جهان می‌خواهد که این فرایند به گونه مدیریت شود که زمینه‌ی برای رشد و توسعه این گروه‌ها وجود نداشته باشد. افغانستان و ایران بیش از کشورهای دیگر از این روند متاثر بوده و متاثر خواهد بود.
بهرام: یعنی حداقل مشترکاتی شکل گرفته که بتواند کشورهای منطقه به شمول ایران و افغانستان را باهم نزدیک بسازد؟
نظری: واقعیت مساله این است که بحث افغانستان و ایران متفاوت از کشورهای دیگر است، بخاطر این که دو ملت مشترکات فرهنگی، تاریخی، تمدنی و زبانی دارند، این‌ها همه باعث می‌شود که ما بتوانیم دیدگاه‌های مشترک در مسایل بین‌المللی و منطقه‌ای داشته باشیم.
بهرام: هیات امارت اسلامی با مسعود پزشکیان هم دیدار داشت، موضوعات محوری این دیدار چه بود؟
نظری: هم با وزیر محترم خارجه ایران آقای دکتر عراقچی و هم با آقای دکتر پزشکیان، رییس جمهور محترم ایران، مباحث که پیشتر اشاره کردم به صورت فهرست‌وار مورد بحث قرار گرفت و دیدگاه مشترک وجود داشت، مساله مهاجرین، مساله حق‌آبه، گسترش مبادلات اقتصادی و تجاری و ناامنی‌های که پیرامون افغانستان و ایران وجود دارد، تحولات غرب آسیا و خاورمیانه، این‌ها همه در کنار تقویت ترانزیت بین دو کشور مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفت، شما می‌دانید که ما امروزه در سه محور روابط گسترده با ایران داریم، یکی خط آهن خواف – هرات است که باعث شده تعرفه‌ها کاهش پیدا کند، هزینه حمل و نقل ما کاهش پیدا کند و سرعت در مبادلات اقتصادی و تجاری بین دو کشور شکل بگیرد، بندر دوغارون است که اخیرن بسیار فعال شده و همچنین فرایندهای اقتصادی و تجاری است که ما او را به یک نقطه‌ی ثقل اشتراتژیک در تعامل بین افغانستان و ایران در دستور کار خود قرار دادیم و خوش‌بختانه هرچه زمان سپری می‌شود ما شاهد هستیم که در این ارتباط پیشرفت‌های قابل توجهی شکل می‌گیرد.
بهرام: از نزدیک به چهارسال به این طرف، امارت اسلامی موضوع که بسیار دنبال می‌کند و برایش حایز اهمیت هم است مساله به رسمیت شناسی است، به شما فرصت گذشته شد که با رییس جمهور ایران دیدار کنید و این موضوع را در میان نگذاشتید که حداقل مشخص شود که موضع ایران در خصوص به رسمیت‌شناسی امارت اسلامی چه است؟
نظری: مباحث سیاسی و دیپلماتیک هم به صورت جدی مورد بحث قرار گرفت و ما درخواست کردیم که کنسولگری‌های ما در ایران افزایش پیدا کند، در اصفهان و شیراز باید فرصت داده شود که ما کنسولگری‌های خود را باز کنیم، زیرا شهروندان ما در در این دو مکان حضور گسترده دارند، با پاسخ معقول و منطقی از سوی مقام‌های ایرانی روبه رو شدیم، امیدوار هستم که بزودی ما شاهد گشایش باشیم. ایرانی‌ها علاقه‌مند هستند که فعالیت‌های خود را در افغانستان افزایش دهند با توجه به همان نیازمندی‌ها و مشترکات که من پیشتر اشاره کردم چون موضوع ما با ایران تنها موضوع سیاسی، دیپلماتیک، تجاری و اقتصادی نیست، بلکه موضوع فرهنگی، علمی، تاریخی و تمدنی است که این مشترکات نیازمند این است که مناسبات ما افزایش پیدا کند و هر دو ملت بتواند بیش از پیش باهم نزدیک شوند، گفت‌وگوهای سازنده داشته باشند بعضی سوء تفاهم‌های که هم در گذشته شکل گرفته و هم بعد از دوره امارت اسلامی حل شوند، برخی حلقات تلاش کردند که آن سوء تفاهم‌ها تکثیر شوند و توسعه پیدا کنند ما می‌توانیم از طریق گفت‌وگو و مراودات گسترده سوءتفاهم‌ها را برطرف بسازیم.
بهرام: اگر مشخص کنید که چه کسانی و یا چه گروه‌های در پی شکل‌دهی سوءتفاهم میان تهران و کابل اند؟
نظری: ببینید، افغانستان و ایران در منطقه و فرامنطقه دشمنان زیادی دارند، قدرت‌های که با ایران مشکل دارند و نمی‌خواهند که ایران مراودات گسترده با کشورهای همسایه خود داشته باشد و همیشه در پی تنش‌آفرینی بوده‌اند، و همین‌طور امارت اسلامی هم دشمنان خود را در منطقه دارد و نمی‌خواهند که افغانستان مراودات گسترده با همسایه‌های خود داشته باشد، بنابر این درایت و تدبیر مسوولان هردو کشور است که خوش‌بختانه در این سفر ما مشاهده کردیم که مقامات ایرانی هم به این روندها و توطئه‌ها واقف اند و اونها درک می‌کنند که باید متوجه دسیسه‌های دشمنان دو ملت باشیم، دو ملت می‌تواند مبادلات گسترده‌ی در تمامی بخش‌ها داشته باشند و درک که در حال حاضر بین ما و ایرانی‌ها شکل گرفته حکایت‌گر این است که این مراودات در آینده افزایش پیدا می‌کند، امارت اسلامی همواره بر حسن همجواری با تمامی همسایگان خود از جمله جمهوری اسلامی ایران تاکید کرده است، مقامات ایرانی هم در حال حاضر علاقه‌مند هستند که این مراودات افزایش پیدا کند.
بهرام: با توجه به مشترکات و دشمنان مشترک که اشاره شد، آیا این نکات می‌تواند منجر به تعامل رسمی ایران با امارت اسلامی شود.
نظری: در حال حاضر کشورهای قدرت‌مند در سطح نظام بین‌الملل هستند که نه‌تنها رابطه متعارف با امارت اسلامی دارند، بلکه ما را در سطح سفیر ارتقا بخشیده اند و تعامل خود را با توجه به این رویکرد مطمح نظر قرار داده که ما می‌توانیم چین را مثال بزنیم و روسیه هم به عنوان یک قدرت بزرگ بین‌المللی سفیر امارت اسلامی را در آستانه پذیرش قرار داده و این باعث شده که پیش از او هم ما یک رویداد دیگر را شاهد باشیم که حذف نام امارت اسلامی از فهرست گروه‌های ممنوعه بود و این یک گام سازنده بود بنابر این با توجه به این که بلوک شرق که عمدا” شامل چین، روسیه و ایران می‌شود در یک تقابل ساختاری با بلوک غرب قرار دارد، باور من اینست که ایران دیری نخواهد بود که مثل چین و روسیه با رویکرد جدید وارد تعامل با امارت اسلامی خواهد شد که بحث ارتقای مناسبات دیپلماتیک و در نهایت به رسمیت‌شناسی امارت اسلامی می‌تواند یکی از این گام‌ها ارزیابی شود.
بهرام: با توجه به واقعیت‌ها و تحولات منطقه‌ای، آیا مسیر به سود امارت اسلامی در حرکت است؟
نظری: تحولات منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای به گونه است که تحرکات نشان می‌دهد که امارت اسلامی بیش از هر زمان به شناسایی منطقه‌ای و بین‌المللی نزدیک شده، ممکن است برخی قدرت‌های غربی تا آخرین لحظه در برابر این واقعیت گریزناپذیر مقاومت کنند، اما قدرت‌های بزرگ و تاثیرگذار منطقه مانند چین، ترکیه، روسیه، ایران علاقه‌مند هستند که تعامل به صورت انجام شود که امارت اسلامی به عنوان یک نظام مشروع و حاکم بر جغرافیای افغانستان به رسمیت‌شناخته شود و تعامل حالت رسمی به خود بگیرد یعنی بر اساس منشور سازمان ملل متحد کشورها بتوانند با هم داد و ستد داشته باشند و این زمان را من دور نمی‌بینم، قراین و شواهد نشان می‌دهد که امارت اسلامی به طرف شناسایی نزدیک شده و تنها چند گام مانده تا ما به آن هدف اصلی و جوهری خود دست پیدا کنیم.
بهرام: چهارسال از حاکمیت امارت اسلامی گذشت، اما تا این‌جای کار رسمیت‌شناسی شکل نگرفته است، شما گفتید که تعامل وجود دارد اما فکر نمی‌کنید که رابطه‌ی دفاکتو یک رابطه پایدار نیست و هرازگاهی می‌تواند ازبین برود؟
نظری: در افغانستان یک واقعیت اتفاق افتاده است که حتا کشورهای که با امارت اسلامی ناسازگار بودند از جمله در همین سفر در برخی روندها نشان دادند که آمادگی تعامل گسترده با امارت اسلامی را دارند و حتا به گونه اعتراف می‌کردند که دچار خطای محاسباتی شده بودند، شما اجازه دهید که نام نبرم، بنابراین، این تحولات نشان می‌دهد که همه‌ی کشورها درک کرده‌اند که امارت اسلامی واقعیت تحولات سیاسی افغانستان است، نه‌تنها کشور را کنترول می‌کند بلکه در حوزه بازسازی و نوسازی افغانستان نسبت به گذشته‌ها موفق عمل کرده است این در حالیست که تحریم‌های غیرعادلانه هم بر ما اعمال شده، ما هنوزهم با مشکلات از سوی برخی قدرت‌ها روبه رو هستیم ولی با این وجود چون انگیزه و اراده وجود دارد و چون گسست بین مردم و نظام وجود ندارد امارت اسلامی به عنوان یک واقعیت تلاش می‌کند که یک افغانستان نو را در فصل‌بندی‌های جدید در مراودات خود با کشورها مورد توجه قرار دهد بنابر این، کشورها هر روز گام‌های جدی و جدید در تعامل خود با امارت اسلامی برمی‌دارند، درست است که شما اشاره کردید چهار سال هم فرصت زیادی بود، اما با توجه به تبلیغات گسترده که در گذشته‌ها قدرت‌های استعماری علیه امارت اسلامی و مردم افغانستان در دستور کار خود قرار داده بودند این نیازمند یک زمان بود که تا تصحیح شود و فکرهای مشوش جای خود را بدهد به یک روند جدید، فراگیر و منصفانه و فکر می‌کنم در حال حاضر آن زمان بیش از هر وقت دیگر فرا رسیده است.
بهرام: جناب معین صاحب، قبل از این که در مورد ایران دوباره بپرسم، حالا یک شماری به این باور اند که اگر بلوک شرق امارت اسلامی را به رسمیت هم بشناسد، چیزی تغییر نمی‌کند، چون دارای‌های افغانستان از سوی امریکا منجمد شده و به رسمیت شناسی آن‌طرف هم مهم‌تر است، فکر می‌کنید که همین‌گونه است و یا خیر؟
نظری: ببینید، امروزه قدرت‌های غربی بر نظم حاکم در مناسبات بین‌المللی هژمونی ندارند بسیاری از نظریه‌پردازان روابط بین‌الملل از جمله نظریه‌پردازان غرب نظرشان این است که ما شاهد گذار قدرت از غرب به طرف آسیا هستیم و این آسیا است که کانون تحولات آینده خواهد بود، چین امروزه یک قدرت بزرگ و تاثیرگذار در معادلات کلان بین‌المللی است که در بسیاری موارد از ایالات متحده امریکا پیشی گرفته و همچنین بحث آسیایی‌شدن قدرت یکی از مباحث مهم در کانون مباحث بین‌المللی در محافل آکادمیک قرار دارد و همین‌طور روسیه امروزه قدرت خود را احیا کرده و شما شاهد هستید که در تحولات اوکراین، غرب یک طرف و روسیه به تنهایی به طرف مقابل قرار گرفته است، ولی هنوزهم روسیه دست برتر دارد، بنابراین، این‌ها قدرت‌های تاثیرگذار هستند اگر اینان و ایران امارت اسلامی را به رسمیت بشناسند معادلات در سطح نظام بین‌الملل وارد یک روند جدید خواهد شد.
بهرام: ولی حداقل به رسمیت‌شناسی از سوی امریکا هم مهم است، چون همواره از زبان مقام‌های امارت اسلامی شنیدیم که امریکا مانع اصلی به رسمیت‌شناسی است، همین‌طور نیست؟
نظری: در بحث به رسمیت‌شناسی بر اساس حقوق بین‌الملل یکی از مباحث اجماع بین‌المللی است، یکی از مشکلات که افغانستان در حال حاضر با او روبه رو است فقدان اجماع بین‌المللی و پراکندگی در رهیافت‌های بین‌المللی است با توجه به بحران‌های خاورمیانه و اوکراین و تنش‌های که میان ایران و ایالات متحده وجود دارد اینها به عنوان اولویت‌ها در حال حاضر مطرح اند به این دلیل است که افغانستان با این مشکل دست و پنجه نرم می‌کند، ورنه اینجا حکومت وجود دارد، حاکمیت وجود دارد، سرزمین وجود دارد، جمعیت وجود دارد و به تعبیر غربی‌ها در عمل هیچ گروه تروریستی وجود ندارد که نظم بین‌المللی را با چالش روبه رو بسازد.
بهرام: چه فکر می‌کنید تنها نبود اجماع بین‌المللی در خصوص به رسمیت‌شناسی امارت اسلامی مانع است و یا یک سلسه مسایل دیگری هم است که تا این‌جای کار مانع رسمیت شده‌است؟
نظری: تعارضات منافع که بین قدرت‌های ژئوپلیتیک هم در سطح منطقه و هم در سطح فرامنطقه وجود دارد یک مشکل ساختاری است، فقدان اجماع نظر سیاسی یک مشکل مهم، کلیدی و اساسی است برخی مباحث را که غربی‌ها به عنوان اعمال فشار و با رویکرد سیاسی مطرح می‌کنند مانند مساله حقوق بشر، حکومت همه‌شمول، مباحث زنان، به تعبیر آنان گروه‌های تروریستی، می‌شود که در میز مذاکره در موردش بحث کرد، اما ما باید بپذیریم که قدرت‌های غربی شکست راهبردی را در افغانستان متحمل شدند و برای آنان سخت تمام می‌شود که دوباره وارد روندی شوند که امارت اسلامی به‌گونه عملی سکاندار آن روند است. زمان نیاز است تا عقده‌های فروخفته تسکین شوند و همچنان توجیه‌ی برای افکار عمومی آن کشورها فراهم شود و اعتبارشان ترمیم گردد. تحولات افغانستان را نباید ساده‌انگاری کنیم، زیرا این‌جا ناتو شکست خورده است، ایالات متحده که در آن زمان به عنوان تک‌هژمون دنیا بود که در حال حاضر نیست، اینجا شکست خورده است. درست است که امارت اسلامی با میکانیزم نرم و توافق‌نامه دوحه قدرت را به دست گرفته، ولی اگر مقاومت نمی‌بود هرگز توافق‌نامه دوحه اتفاق نمی‌افتاد.
بهرام: آیا نشانه‌های وجود دارد که غرب امارت اسلامی را به رسمیت بشناسد؟
نظری: افغانستان به گونه تدریجی به سوی صلح پایدار در حرکت است، اونها باورشان این بود که ما می‌توانیم وارد یک فصل جدید شویم و هیچ راهی جز تعامل و گفت‌وگو با امارت اسلامی وجود ندارد.
بهرام: چرا همواره مساله حق‌آبه میان افغانستان و ایران تنش‌زا بوده و چگونه این مساله قابل حل است؟
نظری: یکی از مسایل که دشمنان دو ملت تلاش می‌کنند که افغانستان و ایران را وارد یک فصل تازه از تنش بسازند به گونه دقیق همین مساله حق‌آبه است، انتظارات که ایران دارد این است که همواره و در هر مقطع حق‌آبه همان‌طور که در قرارداد آمده مورد توجه قرار گیرد، ولی واقعیت مساله این است که افغانستان در سال‌های اخیر خودش دچار خشک‌سالی است و ما در کابل فعلن با مشکل کمبود آب مواجه هستیم به همین دلیل است که پروژه آب پنجشیر به کابل بخاطر نیازمندی‌ها ما روی دست است، در این سفر تلاش کردیم که این بحث را با استدلال دقیق، جدی و علمی مطرح بکنیم که خوش‌بختانه مورد توجه مقام‌های بلندپایه‌ی ایرانی قرار گرفت. در سفر که وزیر محترم امور خارجه ایران به کابل داشتند، شخص رییس الوزرای امارت اسلامی تصریح کرد که آب‌رساندن به مردم سیستان و بلوچستان را ما وظیفه شرعی خود می‌دانیم، اگر قرارداد وجود نداشت هم به این وظیفه شرعی خود عمل می‌کردیم. بحث حق‌آبه دیگر یک معضل جدی بین افغانستان و ایران نیست، مقام‌های ایرانی و حکومت ایران به این باور اند که اگر آبی در افغانستان وجود داشته باشد امارت اسلامی با پیشانی باز در اختیار ایرانی‌ها قرار خواهد داد.
بهرام: یعنی باور دارید که این مساله حل شده است و نیاز به این نیست که یک تفاهم تازه شکل بگیرد؟
نظری: ما یک قرادادی در گذشته داریم، فکر می‌کنیم دیگر نیازمند تفاهم جدید نیست، اگر به آن عمل شود دیگر مشکلی بین دو کشور باقی نمی‌ماند، امارت اسلامی به همان قرار متعهد است. بازهم تکرار می‌کنم که اگر قراردادی هم نباشد، وظیفه انسانی و شرعی ما است که آب رها شود و در اختیار ایرانی‌ها قرار گیرد، در صورتی که افغانستان خودش تشنه نباشد.
بهرام: آقای نظری، موضع‌گیری تهران در حال حاضر در مساله مهاجران افغان چگونه است.
نظری: مهاجرین ما به چندین دسته تقسیم می‌شوند، دسته اول آنانی اند که در ایران بدون پاسپورت و یا با پاسپورت زندگی می‌کنند و اقامت دارند، دسته‌بندی دوم کسانی اند که بعد از فتح وارد ایران شده اند که مجموعه زیادی را تشکیل می‌دهند که کارت اقامت ندارند، دسته سوم کسانی هستند که به گونه کامل غیرقانونی و به شکل قاچاق وارد ایران شده‌اند، بنابراین مسوولین ایران با دسته اول برخورد محترمانه می‌کنند و آنان از تمام مزایای زندگی برخوردار هستند، با مقام‌های ایرانی حرف ما این بود که با دسته دوم هم برخورد مناسب داشته باشند و کارت‌هایشان را تمدید کنند، ایرانی‌ها هم معتقدبودند که همکاری می‌کنند، اما دسته سوم که به گونه قاچاقی و بدون هیچ مدرکی وارد ایران شده اند نظر امارت اسلامی هم این است که همه چیز قانونمند شود و جلو این‌گونه رفت و آمدها گرفته شود چون برای افغانستان و ایران خطرات امنیتی دارد حتا خود مهاجران غیرقانونی در معرض آسیب قرار می‌گیرند. ایرانی‌ها باورشان این بود که دسته سوم باید برگردند، با وجود این هم صحبت کردیم که برگشت‌شان آبرومندانه باشد.
بهرام: آیا مشخص شد که با چه میکانیزمی به افغانستان برگردند؟
نظری: بلی صحبت ما این بود که روند باید تدریجی باشد بخاطری که شما می‌دانید از پاکستان هم یک موج کلانی از مهاجرین برمی‌گردند، امارت اسلامی با توجه به ظرفیت داخلی تمام تلاش خود را به خرچ می‌دهد تا دچار مشکل نشود که گاه گاهی می‌شود.
بهرام: همین دیروز از سازمان ملل گزارش داشتیم که گفتند افغانستان در حال حاضر دیگر ظرفیت پذیرش میلیون‌ها مهاجر را ندارد، شما چه فکر می‌کنید آیا ظرفیت پذیرش هنوز هم باقیست؟
نظری: هرچند آغوش امارت اسلامی به روی تمام هموطنان ما باز است، اما واقعیت مساله این است که این موج کلان از مهاجرین که برمی‌گردند برای ما مشکلات ایجاد می‌کند به ویژه در بخش‌های آموزش، بهداشت و سرپناه چون شماری زیادی از آنان خانه ندارند به همین دلیل است که از مجامع بین‌المللی هم خواستیم که در این زمینه افغانستان را کمک کنند. ما از ایرانی‌ها خواستیم که بازگشت باید بدون اجبار باشد، آبرومندانه باشد، در جلسه هم قبول کردند که این خواست‌ها خواست‌های معقول اند.
بهرام: در خصوص تجارت هم با یکی از رسانه‌های ایرانی گفت‌وگو داشتید، شما از ظرفیت‌های موجود در سقف تجارت افغانستان تا ده میلیارد دالر با تهران صحبت کردید، در حالی که ما می‌دانیم که سقف تجارت کلی افغانستان در حال حاضر به ده میلیارد دالر می‌رسد، فکر می‌کنید در حال حاضر این ظرفیت چگونه ممکن است که بلند برود؟
نظری: خوش‌بختانه ایرانی‌ها در این سفر بسیار علاقه‌مند بودند که در حوزه‌های صنعت، خدمات، حمل و نقل، انرژی، معادن، زیربنا و زیرساخت در افغانستان سرمایه‌گذاری کنند، این ظرفیت بین دو کشور وجود دارد یعنی ما می‌توانیم که همین پروژه خط آهن خواف – هرات را وسعت ببخشیم، باور ما این است که ما حتا بیشتر از ده میلیارد دالر می‌توانیم ظرفیت داشته باشیم که مبادلات اقتصادی و تجاری خود را توسعه ببخشیم.
بهرام: با توجه به مشکلات که در خصوص سرمایه‌گذاری وجود دارد، به گونه مشخص وزارت اقتصاد چه برنامه‌ای را ارایه کرده بخاطر سرمایه‌گذاران ایرانی که بیایند در افغانستان سرمایه‌گذاری کنند؟
نظری: مشکل اصلی ما با تاسف نبود زیرساخت است که از گذشته به میراث مانده، و حالا سیاست درست که ما اتخاذ کردیم اتکا به منابع و عواید ملی در مرحله نخست یک سیاست معقول است، ببینید اتکا به بیگانه باعث شده تا پس از گذشت بیست سال فاقد زیرساخت باشیم، بنابر این تلاش ما این است که ایرانی‌ها در زمینه زیرساخت نیز با ما همکاری کنند و خوش‌بختانه ایران در این بخش تجریه خوبی دارد.
بهرام: در خصوص استفاده از بندر چابهار هم صحبت‌های شد؟
نظری: بلی یکی از مباحث جدی در کنار خط آهن خواف – هرات و بندر دوغارون، بندر چابهار نیز مورد بحث قرار گرفت. بندر چابهار یکی از بندرهای مهم برای افغانستان است، زیرا سیاست امارت اسلامی این است که ما به یک راه و یک مسیر منحصر نباشیم بنابر این راه‌های متعدد را برای ترانزیت و تجارت خود درنظر گرفتیم. بندر چابهار برای صادرات و واردات ما اهمیت بسیار دارد. در حال حاضر منافع مشترک بین دو کشور شکل گرفته است.
بهرام: تعلیق کمک‌های خارجی به افغانستان چه تاثیری بر وضعیت اقتصادی افغانستان گذاشته است؟
نظری: وزارت اقتصاد جز اولین ارگان‌های داخلی و بین‌المللی بود که در این ارتباط اظهارنظر کرد، چون باور ما این است که نباید چیزی را از مردم پنهان کنیم، تعلیق کمک‌ها تاثیر جدی نگذاشته است، اما از کشورها می‌خواهیم که کمک‌های بشردوستانه واقعن بشردوستانه باقی بمانند یعنی با اهداف سیاسی عجین نشوند و به مردم افغانستان اجازه داده شود که از کمک‌های بشردوستانه استفاده کنند.
بهرام: معین صاحب، فعالیت چه تعداد نهاد متوقف شده است؟
نظری: بعد از برگشت مهاجرین به افغانستان ما شاهد هستیم که نهادهای بین‌المللی اعلام همکاری کردند و ما از آنان ابراز تشکر و قدردانی می‌کنیم، بحث اساسی این‌جا است که نباید فعالیت‌های بشردوستانه با مسایل سیاسی مشروط شود و این برخلاف منشور سازمان ملل متحد و برخلاف اصول اولیه حقوق بین‌الملل است و جای تعجب است که خود همان کشورها که خود را بنیان‌گذار حقوق بین‌الملل می‌دانند ولی میایند اصول اولیه حقوق بین‌الملل را نقض می‌کنند. در حالی که مردم افغانستان متضرر می‌شوند، امارت اسلامی هیچ‌گاه در کمک‌ها دست و مداخله نداشته است، تنها نظارت کرده است.
بهرام: نهادهای بین‌المللی نگران اقتصاد افغانستان اند، آینده اقتصادی کشور چگونه به نظر می‌رسد؟
نظری: مسوولان بانک جهانی با ما در وزارت اقتصاد صحبت‌های داشته اند، آنان خوش‌بین اند اما مشکلات را نیز مطرح می‌کنند. این‌گونه گفته می‌توانیم که وضعیت اقتصادی کشور رو به ثبات است، انکار نمی‌کنیم که مشکل وجود ندارد، بیکاری یک مشکل بوده که همیشه در افغانستان وجود داشته و در حال حاضر هم وجود دارد و همین‌طور فقر معیشتی هم در یک بخش‌های از افغانستان وجود دارد، ولی چشم‌انداز اقتصادی افغانستان را روشن می‌بینیم بخاطر این که در حوزه زراعت که مبنای اقتصادی افغانستان به خصوص در روستاها است کارهای خوبی صورت گرفته است، در حوزه صنعت ما قدم‌های مثبت را برداشته‌ایم و تلاش می‌کنیم که افغانستان به تدریج به طرف صنعتی‌شدن حرکت کند و همین‌طور در حوزه تجارت نسبت به گذشته‌ها ما توسعه صادرات داریم، در حوزه کنترول نرخ تورم یا کاهش نرخ تورم ما یکی از نظام‌های موفق در منطقه هستیم، در قسمت حفظ ثبات پول ملی ما یکی از کشورهای الگو در منطقه هستیم، چیزی که حتا محافل کلان بین‌المللی به آن اعتراف کرده اند، ما می‌خواهیم که هموطنان ما از رفاه نسبی برخوردار شوند و افغانستان به طرف خودبسندگی حرکت کند. با توجه به این مولفه‌ها آینده اقتصادی افغانستان روشن است.

Facebook
Twitter
WhatsApp
Telegram
Email