اهمیت استراتژیک بنادر در سیاست جهانی

براساس نوشته اخیر نشریه مری تایم فیر ترید، اخیراً هند توافقنامه ‌ای مهم به مدت 10 سال با ایران برای توسعه ترمینال بندر شهید بهشتی در بندر چابهار امضا کرده است. این توافقنامه که بین شرکت هند پورتس گلوبال لیمیتد (IPGL) و سازمان بنادر و دریانوردی ایران (PMO) نهایی شده، تعهد هند به تقویت مسیرهای تجاری و نفوذ ژئوپلیتیکی خود را نشان می ‌دهد. شرکت هند پورتس گلوبال لیمیتد که کاملاً متعلق به شرکت توسعه پروژه ساگارمالا تحت وزارت بندرها، کشتیرانی و آبراه ‌ها است، مسئول بهره ‌برداری از این بندر استراتژیک خواهد بود، که نقش کلیدی در تسهیل تجارت بین هند، افغانستان و کشورهای آسیای مرکزی دارد و در عین حال از پاکستان دوری می ‌کند.

پشتوانه این توافق ‌نامه در یک توافق ‌نامه سه‌ جانبه است که در سال 2016 بین هند، ایران و افغانستان برای توسعه بندر چابهار امضا شد. این بندر استراتژیک به ‌طور چشمگیری مسافت بین سواحل غربی هند تا افغانستان و آسیای مرکزی را کاهش می ‌دهد و بدین ترتیب ارتباطات حیاتی برای مسیرهای دریایی فراهم می‌ آورد.

علاوه بر پروژه چابهار، وزارت امور خارجه هند همچنین تاکید کرده است که شرکت هند پورتس گلوبال لیمیتد عملیات بندر سیتوی در میانمار را که بخشی از پروژه ترانزیت چندوجهی کالادان است، بر عهده گیرد. این طرح به ‌منظور ایجاد یک مسیر ترانزیت یکپارچه از بنادر شرقی هند به میانمار و در نهایت به ایالات شمال ‌شرقی هند طراحی شده است، که وابستگی به کریدور سیلیگوری، که برای اتصال منطقه ‌ای حیاتی است، کاهش می‌ دهد.

اهمیت ژئوپلیتیکی بنادر به ‌طور فزاینده‌ ای مورد توجه قرار گرفته است، زیرا بنادر به‌ عنوان دارایی‌ های استراتژیک برای تقویت امنیت دریایی ملی و کنترل بر مسیرهای دریایی حیاتی عمل می ‌کنند. برای مثال، حضور هند در جزایر آگلاگا به نیروی دریایی هند این امکان را می ‌دهد که کانال موزامبیک را که از نظر استراتژیک اهمیت زیادی دارد، زیر نظر داشته باشد، که این موضوع نشان‌ دهنده نقش امنیت دریایی در تأثیرگذاری بر تجارت و منافع ملی است.

علاوه بر این، این تحولات فرصت ‌هایی را برای تقویت روابط دوجانبه و چندجانبه از طریق مشارکت ‌های استراتژیک فراهم می ‌آورد. به‌ عنوان مثال، دسترسی هند به بندر دوقم در عمان امکان تعامل بیشتر با کشورهای خلیج فارس را فراهم می ‌آورد، در حالی که دسترسی به بندر چابهار به هند این امکان را می ‌دهد تا روابط اقتصادی خود را در آسیای مرکزی گسترش داده و نفوذ چین در منطقه را مقابله کند.

با این حال، استفاده استراتژیک از بنادر بدون چالش نیست. رقابت بین کشورها، به ‌ویژه بین چین و هند، منجر به توسعه‌ های رقابتی همچون استراتژی «رشته مرواریدها» چین و استراتژی «گردنبند الماس ‌ها» هند می‌ شود. همچنین نگرانی ‌هایی در مورد حاکمیت وجود دارد، زیرا مالکیت بنادر استراتژیک می ‌تواند منافع ملی بلندمدت را کاهش دهد. علاوه بر این، چالش ‌های امنیتی مانند دزدی دریایی و تنش‌ های ژئوپلیتیکی می ‌توانند کانال‌ های ترانزیت حیاتی برای تجارت جهانی را مختل کنند.

برای هند، کشورهای کوچک همسایه خود را به ‌عنوان مهره‌ هایی در این رقابت ژئوپلیتیکی می ‌بینند، که نفوذ دهلی نو را در منطقه پیچیده ‌تر می ‌کند. محدودیت‌ های مالی همچنین ظرفیت هند را برای گسترش نفوذ ژئوپلیتیکی خود از طریق توسعه بنادر خارجی محدود می نماید.

برای مقابله با این چالش ‌ها، هند باید به دنبال مشارکت ‌های چندجانبه، به ‌ویژه با کشورهایی باشد که منافع مشابهی دارند، مانند کشورهای گروه کواد شامل چهار کشور ایالات متحده آمریکا، هند، ژاپن و استرالیا (QUAD).  تقویت حضور دریایی هند در اقیانوس هند غربی ضروری است، به‌ ویژه با توجه به معایب جغرافیایی چین.

در نتیجه، از آنجا که بنادر به ‌عنوان مسیرهای حیاتی برای تجارت جهانی و نفوذ استراتژیک عمل می ‌کنند، مدیریت مؤثر آن‌ ها در جهت پیمایش در چشم ‌انداز ژئوپلیتیکی کنونی حیاتی است. توسعه بنادر چابهار و سیتوی نمونه ‌ای از پیش‌ بینی استراتژیک هند در موقعیت ‌یابی خود به ‌عنوان یک بازیگر مهم در امور دریایی منطقه‌ ای و جهانی است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *